علي دارابي معاون امور استانهای سازمان صداوسیما:
سعيد اوحدي، الگوی مديران در جمهوری اسلامی
علي دارابي معاون امور استانهای سازمان صداوسيما پس از ديدار با سعيد اوحدي رئيس جديد بنياد شهيد پستي اينستاگرامی درباره او نوشت.
در این متن آمده است:
برای تحصيلات دانشگاهي عازم آمريكا شد.
با پيروزي انقلاب به ايران برگشت تا به كشور و مردم خدمت كند.
جنگ تحميلي رژيم بعثي عراق با حمايت آمريكا، اروپا و ارتجاع عرب عليه ايران آغاز شد.
براي دفاع از استقلال، امنيت و مرزهاي جغرافيايي و عقيدتي و كشورش عازم جبهه شد.
رشادتها، ايثارگریها و مجاهدتهای زيادی از خود نشان داد.
در يكی از عملياتهای جنگ توسط رژيم متجاوز بعث به اسارت در آمد و ساليان زيادي اردوگاههاي مختلف در اسارت، شكنجه و آزار بود.
فقط ۶ ماه در زندان مخوف الرشيد بغداد مطلقاً از نعمت روز و هواخوري محروم شد.
وقتي موقتاً از اين زندان رهايي يافت تمام پوست سر و صورتش ريخته بود، در طول دوران اسارت به همراه جمعي از آزادگان و مجاهدان سرافراز چون حاج علي بخشي زاده از ياران و بازوان پرتوان مجاهد نستوه حجتالاسلام علي اكبر ابوترابي محسوب میشد.
بعد از پايان جنگ در عرصهها و مسووليتهای مختلف مشغول خدمت به كشور شد و مسئولیتهاي مختلفي را بر عهده گرفت؛ ستاد رسيدگي به امور آزادگان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان حج و زيارت، سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران .
با اصرار فراوان مسئوليت "بنياد شهيد" را چندی است به دوش او گذاشتهاند.
میگفت: "میترسم بار امانت فرزندان شهدا و ايثارگران را نتوانم بدرستی در اين مسئوليت انجام دهم" و اين دغدغه اصلي من براي پذيرش اين مسئوليت بود.
درباره مجاهد نستوه، شهيد زنده و آزاده سرافراز «حاج سعيد اوحدي» ميگويم.
همسرايشان افتخار دارد كه برادرش شهيد شده و بعد از شهادت همسرش با حاج سعيد ازدواج كرده است، او كه در همه مراحل جهاد و ايثارگرى همراه و ياور حاج سعيد بوده است.
در ديداري كه با او داشتم واقعاً در دنياي ديگري سير كردم و با انسانهايي كه داراي آرمانهاي بلند و اهداف نوراني و خدايی هستند بيشتر آشنا شدم، اوحدى مديرى پاكدست، مردمى، سادهزيست، جهادى، ايثارگر است كه تمام عمر خود را وقف خدمت به مردم و كشور كرده است، قدر اين انسانهاي شريف، خدوم و خدمتگزار را بدانيم. خاطرات زيادي در سينه دارد و بهخصوص از زندهياد حجتالاسلام علي اكبر ابوترابی...
برای سلامتی و موفقيت ايشان دعا كنيم.
71
شما برای هم نوشباه باز نکنید کی باز کنه پس
زمان طاغوت بود و دانش اموز دبستان داریوش خیابان حافظ در بروجرد هر روز سر صف این اقای اوحدی یادم است پشت بلند گو اینطور می ایستاد و دعا می خواند و ما گوش می کردیم و امین می گفتیم