آقای فتحاللهزاده بگذار استقلال نفس بکشد
خطیر: افتخاری حق رشد نورافکن را به شارلوا بخشید
معاون ورزشی مستعفی باشگاه استقلال میگوید قراردادش با استقلال ۲۰۰ میلیون تومان بوده اما تا به حال هیچ پولی از این باشگاه نگرفته است.
علی خطیر، معاون مستعفی باشگاه استقلال صبح سهشنبه در نشست خبری که با حضور اصحاب رسانه برگزار شده است اظهار کرد: من عادت ندارم مثل خیلی از آقایانی که از استقلال میروند به جنازه استقلال لگد بزنند و خودشان را محبوب کنند. من میخواهم از عملکرد یک ساله خودم گزارشی را ارائه کنم. همه میدانید من از زندگی خود گذشتم و به استقلال آمدم. من پول هم خواستم و ۲۰۰ میلیون تومان قرارداد داشتم که معادل قرارداد یک بازیکن جوان استقلال است که تا به حال یک ریال آن را هم نگرفتهام.
او ادامه داد: ما هر دفعه آمدیم پول بگیرم گفتند که پول طلب بازیکن مانده است و باید هزینههای دیگری را پرداخت کنیم؛ اما گله نکردن من بهانهای برای دوستان شد که در یک سال گذشته من را مورد آماج حملات خود قرار دهند. روزی که من به استقلال آمدم میدانستم قرار است به کجا بیایم. میدانستم که قرار است فحش بخورم و تهمت ناروا بشنوم. این برای من تازگی نداشت. وقتی شما روی منافع بعضیها پا میگذاری، یک سری دشمن پیدا خواهی کرد. یک سری جیغ بنفش صدایش پشت در میآید و من هم میتوانستم مثل خیلی از دوستان، یک بازیکن بردارم و بگویم چقدر میخواهی؟ هر چقدر باشد از جیب من که نمیرود بیرون و میتوانستم آدم خوب این داستان و محبوب قلبها شوم.
میتوانستم چندین لقب برای خودم مثل پلنگ سواد کوه، نهنگ خزر و ... دست و پا کنم
معاون پیشین باشگاه استقلال افزود: من میتوانستم چندین لقب برای خودم دست و پا کنم. مثل پلنگ سواد کوه، نهنگ خزر و از این دست القاب؛ اما این پول، پول بیت المال است و پول استقلال و ماحصل بزرگانی امثال پورحیدریها، ناصر حجازیها و آقای علی جباری، پرویز مظلومی و غلامحسین مظلومی و... است. من مجبور بودم از حق باشگاه استقلال دفاع کنم. من میتوانستم آدم خوب این داستان شوم اما این مساله در ذات من نیست. من از یک روستای دورافتاده از مازندران به اینجا آمدم و از معدود مدیرهایی بودم که بدون هیچ رانتی به استقلال آمدم. حالا میگویند خطیر خواهرزاده وزیر است اما من جزو معدود آدمهایی بودم بدون هیچ رانتی به باشگاه آمدم. باشگاهی که دیوانهوار عاشقش بودم. با بردش خندیدم و با باختش گریستم. باشگاهی که به دخترم یاد دادم چگونه عاشقش باشد. من سعی کردم در این مدت با صداقت و با کمترین اشتباه کار کنم. تمام نهادهای امنیتی و بازرسی بیاید درآمدزایی که در دوره من انجام شده چگونه بوده است. مطمئنا ماحصل اتفاقات و موفقیتهای باشگاه استقلال برای علی خطیر نبوده؛ اگر موفقیتی بوده همه در آن نقش داشتند.
آن دلارها و مارکهایی که بابت درآمد نقل و انتقالات ایجاد شد معلوم نیست کجا رفته
علی خطیر خاطرنشان کرد: بیایند و تمام درآمد و هزینههای نقل و انتقالاتی که در دوره من انجام شده را در بیاورند. اگر ریالی جا به جا شده باشد، من حاضرم همه آن اتفاقها را بپذیرم. کسانی من را متهم میکنند که این پولها کجا رفته درحالی که در زمان خودشان یک برگ سند هم در باشگاه استقلال وجود نداشته و آن دلارها و مارکهایی که بابت درآمد نقل و انتقالات ایجاد شده معلوم نیست به کجا رفته است. چطور به این دوستان اجاره ۲۰ ساله مرغوب کار با ماهی ۵ میلیون تومان داده شده است. یک برگ سند هم تا به حال در این باره پیدا نشده است.
کسانی دم از کنترل منابع مالی میزنند که دوره سیاه خودشان خودرو میگرفتند و در بازار آزاد میفروختند
او ادامه داد: امروز در جلسه هیات مدیره باشگاه استقلال کسانی دم از کنترل منابع مالی میزنند که دوره سیاه خودشان خودرو میگرفتند و در بازار آزاد میفروختند. سابقه این دوستان مشخص است. من نمیخواهم کام هواداران را تلخ کنم. من در باشگاه استقلال صداقت ندیدم اما سعی کردم تا بهترین عملکرد را در باشگاه داشته باشم و از حق باشگاه و هواداران دفاع کنم حتی اگر به از دست رفتن آبرو من منجر شود. تمام این مسیر از ابتدای تحصیلم و تمام تجربههای مدیریتی من و کارهایی که انجام دادم به این امید بوده است که بیایم و در باشگاه استقلال خدمت کنم. به خودم افتخار میکنم برای این آرزو ۱۰ سال زحمت کشیدم و به این هدف رسیدم. مطمئنم کم کاری هم داشتم؛ من هم انسان هستم و برخی جاها نباید حرفهایی را میزدم و یا کارهایی را انجام میدادم؛ اما ناخواسته بوده است. من منافع باشگاه استقلال را با جایی یا کسی معامله نکردم.
معاون پیشین مدیرعامل استقلال افزود: بعد از ماجرای پاتوسی ماهیت خیلی از دوستان از سرمربی تا دوستان هیات مدیره و کسانی که سنگ گذاشتند لای چرخ مشخص شد. بالاخره پاتوسی بیمار است یا مشکل ورود به ورود فوتبال ایران دارد؛ این مساله با حمایت فدارسیون فوتبال حل شد حتی این مساله در برنامه نود مورد هجمه قرار گرفت و خود فردوسیپور هفته بعد اعلام کرد اشتباه کردیم.
خطیر تاکید کرد: بسیار متاسفم که صدا و سیما عادل فردوسیپور را از دست داده است. امیدوارم عادل فردوسی پور و مزدک به این فوتبال برگردند. فوتبال به یک وفاق ملی نیاز دارد. فوتبال جایگاهی است که فوتبالیها باید آنجا باشند. وقتی فوتبالیها نباشند، غیرفوتبالیها به میدان میآیند. اگر فوتبالیها باشند، جایی برای غیر فوتبالیها وجود ندارد. آروز میکنم هر کسی در فوتبال درگیر است، آدمهای فوتبالی را به فوتبال برگرداند.
معاون ورزشی مستعفی باشگاه استقلال درباره فرایند آیندانا پاتوسی گفت: او با یک شرایط قرضی به استقلال آمد. حال میگویند پاتوسی از استقلال رفته. من باید جواب بدهم؟ من معاون ورزشی باشگاه هستم مگر عضو هیات مدیره هستم که منابع مالی را تامین کنم. در اینجا بازهم علی خطیر مقصر شد اما بازهم ایراد ندارد دو ماه است که من مصاحبه نکردم و فقط به خاطر استقلال مصاحبه نکردم. در ادامه مورد آماج حملات بسیاری از دوستان قرار گرفتم. من هم میتوانستم مثل خیلی از آدمها، آدم خوب داستان شوم. جالب اینجاست کسانی دایه مهربانتر از مادر میشوند که پروندهشان کاملا سیاه است. من هم میتوانستم مثل مدیران سابق، وقتی با بازیکنان صحبت میکنم، لوگوی شخصی خودم را پشت قرارداد بازیکن بگذارم و عکس بگیرم. آنهایی از من انتقاد میکنند که پرونده شفافی در باشگاه ندارند. من خواهش میکنم دست از سر باشگاه استقلال بردارید.
کدام مدیر پیشین پرسپولیس آنقدر در رسانهها صحبت میکند؟
وی ادامه داد: شما خیرخواه نیستید، شما سهمخواهید. بگذارید استقلال نفس بکشد. شما مدیران پرسپولیس را ببینید. کدام مدیر پیشین پرسپولیس آنقدر در رسانهها صحبت میکند؟ از محمد حسن انصاریفرد، اکبر غمخوار، امیر عابدینی، حبیب کاشانی آیا مصاحبهای میبینید؟ دست از سر استقلال بردارید. استقلال احتیاج به آرامش دارد. اگر ما هم برویم بهتر از ما نمیآید. من که رفتم و امیدوارم بهتر بیاید اما اینگونه نیست. بگذارید اینهایی که هستند کارشان را انجام بدهند و وقتی رفتند قضاوتشان کنید. پرونده شما سیاه است، شما دیگر انتقاد نکنید. آقای فتحاللهزاده میگوید خطیر خیلی اسعفا میدهد. آقای فتحاللهزاده شما خیلی مصاحبه میکنی. شما به چه حقی اینقدر مصاحبه میکنی؟ چرا باید آنقدر مصاحبه کنی؟ بگذار استقلال نفس بکشد. استقلال آرامش میخواهد. من دیگر رفتم و به هوای من استقلال را نزنند. اصلا من اشتباهی آمدم. شما را قسم میدهم اینقدر به استقلال حمله نکنید. پرونده شما سیاهتر از این آدمهاست که الان در استقلال کار میکنند. در زمان شما کلی بازیکن به استقلال آمده. بازیکنانی که حتی یک دقیقه برای استقلال بازی نکردند. پروپئیچ را من آوردم؟ ایجنت او چه کسی بود؟ چه کسی با او قرارداد بست؟ چه قدر با او قرارداد بستید؟ اگر او را نخواستید چرا با او تسویه حساب نکردید؟
آقای فتحالله زاده؛ چرا باید به ۵۰ خبرنگار حقوق بدهید که مدام استقلال را بزنند؟
او ادامه داد: بعدش که از استقلال شکایت کرد چرا در فیفا دفاع نکردید؟ حالا از من انتقاد میکنید که چرا فیفا طلب او را از پول استقلال در فیفا پرداخت کرد؟ میگویید چرا زودتر پول او را تهیه نکردیم؟ از کجا باید این پول را میدادم؟ تو که میخواهی استقلال را بزنی حداقل با یک دلیل منطقی بزن. اجازه بدهید، مربیان، بازیکنان و مدیران استقلا کارشان را بکنند. حالا من نمیدانم بعد از رفتن افراد نهادهای نظارتی یقه آنها را میگیرند یا نه. همانطور که یقه شماها را نگرفتند. بگذارید کارشان را بکنند و بعدا آنها را نقد کنید.
وی ادعا کرد: اصلا چرا شما باید سایت داشته باشید؟ چرا باید به ۵۰ خبرنگار حقوق بدهید که مدام استقلال را بزنند؟ استقلال و هوادارانش گناه دارند. به خدا قسم که گناه دارند. من از شما عاجزانه خواهش میکنم به این تیمی که الان دارد درست میشود هجمه وارد نکنید. استراماچونی مربی خوبی است. این مربی را به استقلال آوردن سخت بوده است.
درباره دلالی شفر مدرک دارم؛ اما نباید آن را میگفتم
خطیر با اشاره به موضوع دلالی شفر و اسنادش درباره این موضوع گفت: قبل از این که بخواهم درباره ماجرای آقای شفر صحبت کنم باید درباره موضوع دیگری مطلبی را بگویم. من انسان هستم و اشتباه میکنم. همین جا اعلام میکنم آن موضوعی که مطرح کردم (دلالی شفر) اشتباه بوده است. اگر به آن زمان برگردم هیچ وقت درباره آقای شفر آن حرفها را نمیزنم هر چند که مدارک داشتم و آنها را در اختیار دارم اما این که بخواهم در جمع آبروی یک نفر را ببرم کار درستی نبود. من احساساتی شدم و در جوی قرار گرفتم و نباید آن کار را میکردم. شخصا از آقای شفر عذرخواهی میکنم چون کار من حرفهای نبوده است. امیدوارم او هم مرا ببخشد. برای شفر آرزوی موفقیت میکنم. درباره آقای شفر مدیران پیشین باید توضیح بدهند که ایشان وقتی با قرارداد ۳۰۰ هزار دلاری به ایران آمدند چطور قراردادشان یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار شده است. این ضعف مدیریتی است. بهتر است این مسائل را به من نچسبانید. من هنوز هم اعتقاد دارم شفر ضعفهای مدیریتی و فنی داشته است. متأسفانه با تمام امکاناتی که باشگاه استقلال برای ایشان فراهم کرده بود انتظار داشتیم با بهترین تیم تاریخ باشگاه استقلال، نتایج خوبی بگیرد اما ما فقط وعده فردا و پس فردا شنیدیم. باز هم تأکید میکنم کار من در آن صحنه اشتباه بوده است. نباید آن حرف را میزدم. هر چند که مدارک را در اختیار داشتم. باز هم از آقای شفر عذرخواهی میکنم.
معاون پیشین باشگاه استقلال در ادامه درباره نحوه جدایی مهدی رحمتی از این باشگاه گفت: واقعا نمیخواهم درباره اشخاص صحبت کنم. من با هیچ کدام از بازیکنان مشکلی نداشتم البته ارتباط تنگاتنگی هم با آنها نداشتم. به عنوان معاون ورزشی با بزرگان تیم بیشتر در ارتباط بودم. مهدی رحمتی، پژمان منتظری، خسرو حیدری از نفراتی بودند که با آنها در ارتباط بودم. قلبا دلم میخواست مهدی رحمتی و پژمان منتظری در استقلال بمانند. پژمان منتظری به دلایلی از من ناراحت است. من قطعا با او تماس میگیرم تا دلیل ناراحتیاش را بپرسم. رابطه من با مهدی رحمتی بد نبود اما با پژمان منتظری ارتباط بهتری داشتم. سرمربی تیم در ترکیه میخواست مهدی رحمتی و پژمان منتظری که از بزرگان تیم بودند حفظ شوند. من هم دلم میخواست مهدی رحمتی بماند. هیچ اطلاعی از جدایی او هم نداشتم. این که من بخواهم با مهدی رحمتی تماس بگیرم هم درست نبوده است. شخص آقای منزوی با آقای رحمتی تماس گرفته و صحبت کرده است اما من هیچ گونه تماسی با این دو بزرگوار نداشتم. آقای منزوی حدود یک ساعت و نیم قبل از این که سیدحسین حسینی با استقلال قرارداد ببندد با رحمتی صحبت کرد تا او را متقاعد کند در استقلال بماند. من با مهدی رحمتی دوست هستم و به او احترام میگذارم و برایش آرزوی موفقیت میکنم. رحمتی جزء باشرفترین فوتبالیستهای این مملکت است. مثل پژمان منتظری و خسرو حیدری است. رحمتی از استقلال جدا شده اما هیچ مصاحبهای علیه باشگاه استقلال انجام نداده است. اتفاقاتی رخ داده که هواداران در جریان آن نیستند. رحمتی مثل من آماج حملات ناجوانمردانه قرار گرفت.
وی ادامه داد: مهدی رحمتی و پژمان منتظری از بزرگان تیم بودند که خیلی میتوانستند به تیم کمک کنند. من میدانستم بزرگان تیم یک جاهایی کاری انجام میدهند که اصلا از عهده معاون و مدیرعامل خارج است. باشگاه فنرباغچه ترکیه بزرگ تیمش را با ۴۰ سال سن برگردانده است؛ آیا آنها فوتبال را نمیفهمند؟ جی جی بوفن را به یونتوس برمیگردانند پس باید بگوییم آنها فوتبال را نمیفهمند؟ آقای استراماچونی اصرار داشتند بزرگان تیم حفظ شوند اما آیا او متوجه نبوده چه میخواهد؟ من واقعیتها را گفتم اما برخی مثل آقای منزوی انکار کردهاند. من مطمئن هستم آقای فتحی هم دلش میخواست رحمتی را برگرداند چون مهدی رحمتی به فتحی کمک کرده بود. پژمان منتظری هم به باشگاه استقلال کمک کرده است اما اتفاقاتی رخ داد که نباید میافتاد و در چهار، پنج بازی آخر این اتفاقات رخ داد و دچار مشکل شدیم اما این دو عزیز به استقلال کمک کردند از هر دو این عزیزان تشکر میکنم و اگر از من بیاحترامی دیدند از آنها عذرخواهی میکنم و امیدوارم آنها مرا ببخشند. مهدی رحمتی بد رفت و حقاش این نبود.
خطیر درباره اسناد و مدارکی که درباره قرارداد بازیکنان استقلال منتشر شد و درباره آن جاسوسی که قرار بود معرفی کند، گفت: این که من گفته باشم جاسوس را معرفی میکنم صحت ندارد اما گفتم که مساله را پیگیری میکنم. من میتوانم حدس بزنم که اسناد و مدارک از کجا نشات میگیرد. در باشگاه استقلال ۴ نفر و در سازمان لیگ چند نفر به آن اسناد دسترسی دارند. از این افراد یکی من هستم و آقای فتحی است. همچنین امور مالی و دبیرخانه باشگاه و سازمان لیگ به اسناد دسترسی دارند و این که چطور این اسناد به بیرون آمده از آن آقای خبرنگار بپرسید که این اتفاق را شرح دهند. همینطور نمیشود به کسی تهمت زد و در کل کار خیلی سخت است. من به آقای خبرنگار هم گله کردم و مدتی تلفن ایشان را جواب نمیدادم ولی ایشان دلیل خودش را داشت. به هر حال ایشان خبرنگار است. دوست دارد رسانهاش پر خبر باشد و به منافع باشگاه فکر نمیکند. ایشان کار حرفهای نکرد. من همینجا از او گله میکنم اما اگر دوست داشت میتواند بگوید چطور این اسناد منتشر شده است.
او درباره دلالهایی که در باشگاه فعالیت میکردند و در دوره خطیر نمیتوانستند فعالیت کنند گفت: بگذاریم اسم آنها را دلال نگذاریم و به آنها ایجنت بگوییم. ایجنتها از من ناراحت هستند باید از خودشان پرسید. داستان از جایی شروع شد که من پرونده امید نورافکن را در باشگاه شارلوا پیگیری کردم. حق رشد امید نورافکن چیزی حدود ۲۴۰ هزار دلار است. متاسفانه حق رشد نورافکن کاملا بخشیده میشود و وقتی من آمدم ITC او صادر شده بود. اگر زودتر میآمدم قطعا ITC او را رد میکردم. بعد که مسائل پیگیری شد به سرنخهای خوبی رسیدیم. من یکی از دوستان وکیلم در سوئیس گفتم که این مساله را پیگیری کند. من خودم چند بار به باشگاه شارلوا پیام دادم اما جوابی دریافت نکردم و به دوستم گفتم که چون تو را میشناسند این مساله را پیگیری کن. بعد از یک هفته «روی» به من پیام داد و گفت واتس آپ را چک کن و رفتم و دیدم که یک نامه از باشگاه شارلوا آمده و در آن نامه آقای افتخاری قید کرده بود که حق رشد نورافکن را میبخشیم . این نامه در باشگاه استقلال وجود نداشت. حال این که اینجنت امید نورافکن چه کسی بوده و چطور به آن باشگاه رفته باید بررسی شود. نورافکن کلا با ۵۰ هزار دلار به شارلوا رفت. این در سازمان بازرسی و نهادهای نظارتی بررسی شود که چطور حق ۲۴۰ هزار دلاری یک جوان استقلال بخشیده شود؟ چه کسی این اجازه را داده مگر حق تو بوده که این کار را انجام دادی؟
میگفتند با بازیکن تماس بگیر تا جاسوست شود
بابا من آدم خوبهام. یک نفر بیاید شهادت بدهد که علی خطیر در مدت کارش با یک بازیکن تماس گرفته است. به من میگفتند با بازیکن تماس بگیر تا جاسوست شود تا اطلاعات بگیری. من اصلا اعتقادی به این کارها ندارم. من معاون باشگاه هستم و اگر قرار باشد از تیمم اطلاعات بگیرم باید از یک کانال درست بگیرم. یک بازیکن بیاید شهادت بدهد که من او را در اینستاگرام فالو کردم و او هم مرا فالو کرده است. من همه آنها را دوست دارم اما دلم میخواست آن رابطه حفظ شود. رابطه مدیر و بازیکن به هم بریزد دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود. من دلم میخواست مانند خیلی از مدیران با بازیکنی که اسم و رسم دارد عکس بگیرم و در فامیل نشان بدهم. من با یکی از بازیکنان یک عکس ندارم. نه این که دلم نمیخواست، نمیخواستم که این کار را بکنم.
او اضافه کرد: ایجنت در مرحله اول مدافع حقوق خودش است و در درجه دوم بازیکن است. من هم به عنوان مدیر ورزشی و معاون باشگاه وظیفه داشتم از حق استقلال دفاع کنم. اینجا تعارض منافع ایجاد میشود. بازیکن میخواهد ۴ میلیارد بگیرد ولی بودجه من یک میلیارد است. خب نمیشود. بازیکن اگر ۴ میلیارد بگیرد ایجنت هم پول بیشتری میگیرد. خب معلوم است که کوتاه نمی آید. در اروپا و طبق قانون فیفا یک اینجت باید از باشگاه باشد و یک ایجنت هم از طرف بازیکن. این دو نفر باید به جا هم بیفتند. حالا در اینجا باشگاه که ایجنت ندارد و ما باید آن نقش را بازی میکردیم. من باید با آنها گلاویز میشدم. او میخواهد قیمت را بالا ببرد و من میخواهم پایین بیاورم. چون من بودجه خودم را میبینم. من اگر قرارداد ۴ میلیاردی با یک بازیکن ببندم و نتوانم پولش را بدهیم این بازیکن چه کار میکند؟ اعتصاب میکند. قدرت در دستش است. ۶ بازیکن جمع میشوند و اعتصاب میکنند و کار را زمین میگذارند. من چه کاری میتوانم انجام دهم؟ هیچی. باید دست به سینه بنشینم.
نمیدانم فشار روی فتحی از کجا بود؟ هواداران یا ایجنت یا جای دیگر
خطیر اضافه کرد: مساله دیگری که من خیلی مقاومت کردم. روزی که آقای استراماچونی دو دستیارش را به ایران فرستاد، همان شب من با ایشان یک جلسه داشتم. او یک پرسشنامه چندین صفحهای آورده بود که یکی از سوالاتش این بود که بازیکنان در تیم چگونه تقسیم شدهاند؟ یعنی هر ایجنت چند بازیکن دارد و کدام ایجنت بیشتری بازیکن را در تیم دارد؟ این سوال یک مفهوم دارد. وقتی تعداد بازیکنان یک ایجنت زیاد شود، آنجا دیگر من مدیر نیستم و آن ایجنت مدیر است. دیگر سنگ روی سنگ نمیشود. اینجاست که باند شکل میگیرد. من دردم اینجاها است. وقتی یک ایجنت ۶ بازیکن اصلی تیم را داشته باشد من دیگر حرفی نمیتوانم بزنم. من با یک بازیکن برخورد کنم از طریق ۴ بازیکن دیگر به من فشار میآید. مشکل اینجاهاست. حالا آن دوست عزیزمان رفته با بازیکن نشسته و به او گفته چه قدر میخواهی؟ ۴ میلیارد تومان؟ عیبی ندارد. پول پدرم که نیست، میدهم. آدم خوب قصه هم میشوم و خطیر میشود آدم بده و و دزد و خائن. من هم بلد بودم آدم خوبه بشوم. بازیکن علیه من پست میگذارد ولی من ناراحت نمیشوم چون وجدانم راحت است. من دنبال این نیستم که بازیکن من را بالا ببرد. وقتی کسی منافع شما را قطع میکند خب مطئنا به نفع او صحبت نمیکنید. من هم میتوانستم در این باشگاه به خیلیها لطف کنم که به محض این که از باشگاه بیرون آمدم ۵۰ نفر برای من پست بگذارند که تو را به خدا برگرد. ولی من این کار را نمیکنم. من آدم صادقی هستم. البته شما باید قضاوت کنید، این را با وجدان خودم میگویم. در باشگاه استقلال خیلی صداقت ندیدم. من به این افتخار میکند که اینجنتی گفته است که علی خطیر میخواسته من را از باشگاه بیرون بیندازد ولی من کاری کردم که او از استقلال برود. من به این افتخار میکنم. من افتخار میکنم که قربانی لمپنیسم و دلالیسم در فوتبال ایران هستم. از آقای فتحی هم گلهای ندارم. او یکی از بهترین مدیرانی است که من در عمرم با آنها کار کردهام. او یک سری معذوریتهایی داشت که مجبور شد آن را بیاورد. من نمیدانم. او مدیر است و فشار هوادار روی سرش است. او ۱۰ برابر من مورد حمله قرار گرفت و شاید نتوانست تحمل کند اما من مطمئن هستم که او هم دلش نمیخواست آن اتفاق بیفتد. من مطمئن هستم و دلخوریام از این است که او نمیخواست این اتفاق بیفتد اما افتاد. من با آقای فتحی یک سال زندگی کردم و او را میشناسم. نمیدانم این فشار از کجا بود. هواداران یا ایجنت یا جای دیگر. نمیدانم. یک سری فشارها بود که او هم مجبور شد روی یک سری از اعتقاداتش پا بگذارد. تنها دلخورِام از آقای فتحی همین است وگرنه او یک انسان بینظیر است.
به شخصه مربیان ایتالیایی را خیلی دوست داشتم
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که چه کسانی در هیات مدیره استقلال دوست نداشتند او کارش را ادامه بدهد؟ گفت: آوردن آقای استراماچونی به استقلال کار آسانی نبود چون او یک برند است و اسم بزرگی دارد. برای آوردن او به ایران واقعا مطالعه انجام شده بود. حدود فروردینماه با آقای استراماچونی اولین تماس را گرفتم چون روی این موضوع کار کردم و به او اعتقاد داشتم. من فاکتورهایی مد نظر داشتم که این فاکتورها را دقیقا استراماچونی در اختیار داشت. به دنبال یک مربی جوان بودیم، نمیخواستیم یک مربی مسن بیاوریم که فقط برای پول بیاید. میخواستیم یک مربی جوان بیاوریم که انگیزه داشته باشد و استقلال را به جاهای خوب برساند. به دنبال مربی بودیم که با بازیکنان بزرگ کار کرده باشد و دانش فنی کافی را هم در اختیار داشته باشد. به شخصه مربیان ایتالیایی را خیلی دوست داشتم. اگر مطالعه کنید میبینید ۶۰ تا ۷۰ درصد موفقیتهای فوتبال چه در رده ملی و چه در رده باشگاهی در اختیار مربیان ایتالیایی است آن هم به خاطر این که آنها بسیار سختکوش و زحمتکش هستند و کارشان را هم بلدند. با آقای استراماچونی تماس گرفتیم اما او فوتبال ایران را نمیشناخت اما اسم ایران را شنیده بود. او قبول کرد که به پیشنهاد باشگاه استقلال فکر کند و اعلام کرد که پیشنهادمان را برایش بفرستیم. ما پیشنهاد را فرستادیم و او ایجنت خودش که یک فرد شناخته شده در دنیاست را معرفی کرد. چندین جلسه با او برگزار کردیم و بعد متوجه شدیم که او ایجنت رحمان رضایی هم بوده است. من از رحمان رضایی خواستم که در آوردن استراماچونی به ما کمک کند چون اگر یک نفر از فضا و شرایط ایران خوب بگوید به ما میتوانست کمک کند تا استراماچونی را متقاعد کنیم به ایران بیاید. رحمان رضایی این اتفاق را رقم زد کما این که استراماچونی خودش هم شروع به مطالعه درباره فوتبال ایران کرد و درباره ایران هم با آقای ولاسکو صحبت کرده بود. آقای استراماچونی به ایران آمد. البته من در مکاتبات خود به او گفته بودم نمیخواهم در استقلال بمانم چون تصمیمم را برای جدایی گرفته بودم. بعد از این که او به ایران آمد ناراحت شد و گفت شما مرا به استقلال میآوری و خودت فرار میکنی. به من گفت باید بمانی و شرایط را بهبود ببخشی. از من خواست بمانم تا شرایط استقلال با او به حالت نرمال برسد. در این گیر و دار دائما با من درباره رفتنم شوخی میکرد. اما من واقعا تصمیمم را برای جدایی گرفته بودم. چون دیده بودم خیلیها به خاطر من استقلال را میزنند. این که آقای استراماچونی به خاطر این مساله ناراحت شده است یا خیر را نمیدانم اما من از او عذرخواهی میکنم که نتوانستم بیشتر در کنارش باشم. به او قول دادهام همیشه مثل یک دوست در کنارش باشم و گفتهام هر موقع که بخواهد میتواند با من تماس بگیرد. هر کاری از دستم بربیاید برای او و باشگاه استقلال انجام میدهم.
یک عضو هیات مدیره فهرست خروج را نوشته بود
خطیر ادامه داد: برخی میگویند چرا در دوره خطیر ۱۷ بازیکن از استقلال جدا شدند. این حرف درست نیست. همه دوستان هیأت مدیره میدانند در فروردینماه کدام عضو هیأت مدیره فهرست خروج استقلال را نوشته بود و اسم آقای پژمان منتظری، خسرو حیدری، مهدی رحمتی، علی کریمی، فرشید باقری، روزبه چشمی را به عنوان بازیکنان خروجی فصل بعد استقلال نوشت. من نمیخواهم نام آن عضو هیأت مدیره را بیاورم اما او همه را مقاعد کرد که این بازیکنان نباید دیگر در استقلال باشند. البته امیدوارم دوستان این مسائل را تکذیب نکنند چون در آن زمان مجبور میشوم اسناد و مدارک آن جلسه را منتشر کنم. من گفتهام که حاضرم برای استقلال فحش بخورم اما کمی هم جوانمردی را داشته باشید. ایرادی ندارد من به خاطر استقلال فحش میخورم اما بهتر است هواداران همه را بشناسند.
وی ادامه داد: من اگر کاری کردم صادقانه انجام دادم اما شما فهرست خروج استقلال را مینویسید و بعد دوباره با همان افراد مذاکره میکنید، مگر چنین کاری میشود؟ چگونه این اتفاق رخ میدهد؟ شما هدفتان این بود که علی خطیر را خراب کنید. هوادار که این مسائل را نمیداند. شما میدانید طی این مدت چقدر فحش خانوادگی به من و دختر هشت سالهام دادهاند؟ در این اواخر فکر میکردم که من خیلی بیغیرت هستم. برای چه باید اینقدر فحش بخورم. من که نه به دنبال صندلی قدرت هستم و نه پولی میگیرم. من مثل آقای فتحاللهزاده دائما چمدانم در دستم است و میروم. اگر کاسب باشم دیوانه نیستم که از این جایگاه تکان بخورم. شما میروید اسم فهرست بازیکنان خروجی را مینویسید بعد پژمان منتظری میگوید یک نفر باشرف در باشگاه استقلال هست و بروید با او مذاکره کنید. من مجبورم این حرفها را بزنم تا هواداران بدانند چه خبر است. من دیگر در استقلال نیستم اما هواداران همه مسائل را بدانید.
کل دریافتی من از باشگاه استقلال ۸ تا ۱۰ کارت هدیه ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار تومانی است
خطیر در بخش دیگری از صحبتهایش در پاسخ به این سوال که شنیده شده شما مبلغ ۵۰ هزار دلار برای حضور خانواده استراماچونی در ایران هزینه کردهاید و این که آیا این پولها را به شما برمیگردانند یا خیر؟ گفت: قرارداد من با باشگاه استقلال ۲۰۰ میلیون تومان بود و هیچ وقت دروغ نمیگویم که از این پول هم یک ریال دریافتی نداشتم. نه این که خودم نخواهم بگیرم اما به من ندادند. هر وقت هم که گفتم پولم را بدهید حالا وضع شما خوب است و بعدا میدهیم. من هم رودربایستی داشتم و پیگیری نمیکردم. به خاطر همین که پولم را نگرفتم به خیلی از چیزها متهم شدم. کل دریافتی من از باشگاه استقلال ۸ تا ۱۰ کارت هدیه ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار تومانی است که به همه دادهاند و من هم گفتهام. هر کسی یک ریال به من داده است و هر کسی فکر میکند من یک ریال از باشگاه استقلال درآمد نامشروع داشتم بیاید و بگوید. میگویند بازیکن به من سکه داده است و یا ایجنت به من پول پرداخت کرده است. هر کس میداند من یک ریال درآمد نامشروع از استقلال داشتهام اعلام کند. باشگاه استقلال هم اعلام کند که چقدر به من پول پرداخت کرده است. همه سفرهایی که رفتهام را از جیب خودم هزینه کردم. نه اینکه از باشگاه پولم را نگیرم، خواهم گرفت اما بعدا مثل یک طلبکار میگیرم. برخی میگویند من به این پولها احتیاجی ندارم اما من اوضاع مالیام خوب است اما به این پولها هم احتیاج دارم و پولم را میگیرم اما هیچ وقت از استقلال شکایت نمیکنم. هزینه بلیت خانواده استراماچونی را باید باشگاه استقلال پرداخت میکرد اما باشگاه نتوانست در آن مقطع این پول را پرداخت کند. آقای استراماچونی با من تماس گرفت و گفت که باشگاه نتوانسته برای خانوادهام بلیت بگیرد من هم گفتم ناراحت نباش و خودم بلیتها را میگیرم و با افتخار این کار را انجام دادم.
او ادامه داد: شاید آقای فتحی یک سری معذوریتهایی داشته که نتوانسته آن اتفاقها را رقم نزند. آن عزیزی که این مساله را مطرح کرده، نباید مطرح میکرد. امیدوارم این مساله حل شود.
پژمان منتظری چک میخواست تا به تیم برگردد
خطیر درباره تحصن برخی از بازیکنان به خاطر مطالبات گفت: من نمیخواهم درباره آن اتفاق صحبت کنم چون تمام شده رفته اما مهدی رحمتی راضی به آن تحصن نبود چون اگر به یاد داشته باشید رحمتی در ۵ بازی آخر نقش کاپیتانی را نتوانست بازی کند چون فشارها خیلی زیاد بود. با پژمان منتظری تماس گرفتم و خواهش کردم که تیم را برگرداند و به او گفتم تو کاپیتان تیم هستی و نماینده شواری صنفی بازیکنان نیستی. او گفت چک را برای من بفرستد من بگویم بازیکنان را برگرداند. من گفتم چک به جان دخترم دستم است. من حتی به امید روانخواه گفتم به پژمان چون رفیقش است این مساله را بگوید. منتظری گفت تا چک را ندهید من برنمیگردم. من به او گفتم حس بدی پیدا میکنم که چک را بفرستم تو به من اعتماد کن. او قبول نکرد و آن اتفاق بسیار بدی در تاریخ باشگاه استقلال است. من از تحصن ناراحت نیستم. از این ناراحتم که سنگ روی سنگ بند نمیشود. بازیکن که نمیتواند باشگاه را اینطور تحت فشار بگذارد. ما هم در برابر هوادار مسوولیت داریم. اگر ما پول شما را ندادیم به خاطر این است که اسپانسر و صدا و سیما و درآمد بلیت فروشی نداریم. به قرآن نمیشود با گدایی فوتبال را اداره کرد. باید مشکل فوتبال را حل کرد.
او افزود: شاید پژمان و بازیکنان هم حق داشتند؛ آنها گفتند بازی آخر است و اگر باشگاه تحت فشار نگذاریم، شاید به ما پول نرسد اما حق هوادار کجاست؟ کسی که الیگودرز و اهواز میآید حق او چه میشود؟ آن نانوایی که پیامک میفرستد حق او چه میشود. شیوه اسپانسری درست نیست. من رابطهام با مهدی رحمتی خوب نبود اما او برگشت اما به من گفت با آبرو من نباید بازی کنند که من را خائن صدا کنند. آقای مجیدی در این رابطه کمک کردند. چون بعضی بازیکنان به احترام آقای مجیدی به میدان آمدند. این شیوه تیمداری غلط است. بازیکن حق دارد و اگر بازیکن پول نگیرد حق دارد مطالبه کند. آقای مجیدی از اعتبار خود در بازیها قبلی استفاده کرد اما در آن موقع بازیکنان به حرف او دیگر گوش نکردند.
خطیر گفت: من همینجا به شما قول میدهم که آن فیلم هیچ تاثیری در پرونده آقای ژوزه نداشته و در روند پرونده این چنینی نخواهد داشت ولی کار اشتباهی بود و میتوانستیم بهتر عمل کنیم.
اگر فرهاد مجیدی پایش را در استقلال نمیگذاشت به تیم ملی امید نمیرسید
او درباره برکناری شفر و سوختن فرهاد مجیدی خاطرنشان کرد: فرهاد مجیدی چگونه سوزانده شده؟ من باید از فرهاد مجیدی تشکر کنم هر چند من از او ناراحتم ولی آن فایل صوتی که از من درباره مجیدی منتشر شد باید عذرخواهی کنم و از پرویز مظلومی هم عذرخواهی کردم. من آن فایل صوتی را منتشر نکردم. بعد از مصاحبهای که فرهاد مجیدی کرد که درست نبود و در آن بیمهری صورت گرفته بود یک مقدار ناراحت بودم و به یک دوست مشترک آن را فرستادم اما آن دوست عزیز بیاخلاقی کرد و نمیدانم با مجیدی مشکلی داشته یا خیر اما نباید آن کار میکرد. من برای مجیدی در ادامه راهش در تیم ملی آروزی موفقیت میکنم. او ۵ بازی را در استقلال با نتایج خوب پشت سر گذاشت و به نیمکت تیم ملی امید رسید. این برای مجیدی پیشرفت است. او اگر پایش را در استقلال نمیگذاشت به این جایگاه نمیرسید. او خودش میدانست برنامه باشگاه برای سال بعد آوردن یک مربی خارجی خوب بود. به این خاطر نمیتوانستیم به او قول دهیم که برای سال او را خواهیم داشت.
شفر با من چپکی دست داد
خطیر درباره آمدن نیومایر و الحاجی گرو و اختلافش با شفر هم اظهار کرد: این که شفر حرفهایی راجع به من زده است را نمیدانم. اینها حرفهای شخصی خودش است و من به نظر او احترام میگذارم چون اصلا درست نیست. من هیچ مشکلی با آقای شفر نداشتم و همه میتوانند گواهی بدهند که شفر بهترین رابطه را در تیم با من داشت. منافع استقلال در همه جا برای من بالاتر از منافع شخصی و روابطم با افراد بوده است. همین هم من را دچار چالش میکند. من با رفیق خودم هم درباره استقلال خرده و پورده نداشتم. اگر بحث استقلال بود من کوتاه نمیآمدم. این که چرا داستان شفر اینگونه شده، باید بگویم یک سری دشمن در داخل داریم. آنها ذهن شفر را خراب کردند. اولین باری که آن اتفاق افتاد موقعی بود که شفر به جلسه کمیته فنی آمد و چپکی با من دست داد. دست داد اما خوب نبود. بعد از جلسه به او پیام دادم که در جلسه دو سیگنال قوی فرستادی که با من مشکل داری ولی به من بگو چرا با من مشکل داری. همانطور که خودت گفتی ایران یک کشور شایعه است. من همیشه حامی تو بودهام و هستم. اگر چیزی از من شنیدهای به من بگو چون شاید یک عده بخواهند این رابطه را خراب کنند. پیام را دید اما جواب نداد. رسیدیم به مراسم ایرج داناییفر. من بین آقای علی جباری و عمو نصی ایستاده بودم. آقای شفر آمد به آقای جباری دست داد، من دست دادم و دستم را رد کرد و عمو نصی را هم بغل کرد. بعد از ظهر به آقای فتحی زنگ زدم و گفتم یک سری اتفاق در حال افتادن است. شفر چنین برخوردی با من کرده است. گفت نه علی جان نگران نباش من حلش میکنم. یک مدت پیگیری کردم و به آقای فتحی گفتم داستان چیست؟ گفت گویا به گوش شفر رساندهاند که شما میخواهی او را اخراج کنی. حالا داستان چه بود؟ ما بعد از باخت به سایپا یک جلسه در دفتر آقای فتحی داشتیم. در آن جلسه من، آقای فتحی، دکتر نوروزی، آقای مباشری، آقای عبداللهی و آقای اصغر حاجیلو حضور داشتیم. بحث سر این بود که چه کار باید بکنیم. از جام حذف شده بودیم و در لیگ هم خیلی خوب نتیجه نمیگرفتیم. ۴ بازی مانده ود و من گفته بودم که ما باید در هر موقعیتی یک نقشه دوم داشته باشیم. آقای فتحی گفتند چه نقشهای داریم؟ من گفتم ما ۴ بازی راحت داریم. شفر قرارداد سنگین با ما دارد و او را اخراج نکنیم. من مقابل اخراج او مقاومت کردم و گفتم چون به خاطر این که با او قرارداد سنگین داریم نباید اخراجش کنیم.
مشکلات به خاطر تحریکهای ساشا شفر بود
خطیر در ادامه درباره قرارداد شفر و نحوه جدایی او گفت: من گفتم چهار بازی به او فرصت دهید اگر واقعا نتیجه نگرفت ما ساشا را اخراج کنیم چون خیلی از مشکلات به خاطر او بود. دقیقا به خاطر تحریکهای که او انجام میداد مشکل درست شده بود اما دوستان رفتند و این صحبتی که من انجام داده بودم را به شفر منتقل کردند و گفتند خطیر برایت پلن B دارد که شفرهم در فرودگاه تبریز میگفت خطیر برای من پلن B دارد. من به آقای شفر حق میدهم اگر کسی میآمد به من میگفت با فردی که دوست هستید دربارهات این حرفها را زده ناراحت میشدم. در موضوع شفر تضاد منافع رخ داده بود. از یک طرف من به منافع باشگاه استقلال فکر میکردم و از طرف دیگر موضوع احترام به شفر بود. من هم اگر جای آقای شفر بودم همان موضعی که او اتخاذ کرد من هم میگرفتم. من انتظار داشتم حرفهایم از آن جلسه خارج نشوند. حرف من در آن جلسه منطقی بود و تصمیمی برای اخراج شفر نداشتم؛ من گفته بودم از ۴ بازی پیشروی که بازیهای راحتی بود اگر آقای شفر ۷ امتیاز گرفت در تیم بماند.
او درباره قرارداد ساشا شفر با باشگاه استقلال هم گفت: او قرارداد ۱۲۰ هزار دلاری داشت.
هیچ وقت مخالف اخراج آقای شفر نبودم؛ تمرینات شفر متنوع نبود
خطیر تصریح کرد: از تونی بلر پرسیده بودند اگر به عقب برگردیم باز هم به عراق حمله میکنید؟ چون بارها اعلام کرده بود که کارش اشتباه است اما بلر گفته بود اگر باز هم به عقب برگردم بله دوباره حمله میکنم هرچند میدانم اشتباه است چون در آن شرایط تصمیم گرفتیم و الان شرایط عوض شده است. من هیچ وقت مخالف اخراج آقای شفر نبودم اما اصرار داشتم شفر برای فصل بعد نماند چون مطمئن بودم با شفرهیچ نتیجهای به دست نمیآوریم و چون کارش را دیده بودم و نظم و تمریناتش و برخورد و مدیرتش در رختکن را دیده بودم بنابراین مطمئن بودم با شفر نتیجه نمیگیریم. سالی بیش از یک میلیون دلار با سختی به دست بیاوریم و به او بدهیم و او دایم بگوید سال بعد برایتان یک تیم رویایی میسازم. دیدگاه من این بود که باید مدارا کنیم تا فصل پایان یابد؛ اما هم من و هم آقای فتحی مطمئن بودیم با شفر کار نخواهیم کرد و دنبال این بودیم که شرایط را به نحوی رغم بزنیم که دوستانه از هم جدا بشویم. بعد از روند بدی که در لیگ ایجاد شد حتی ما ترسیدم سهمیه آسیا را از دست بدهیم. البته برخی میگفتند اگر شفر میماند شاید استقلال قهرمان میشد اما این موضوع خوشبینانه بود، کما این که فرهاد مجیدی هم نتایج بدی نگرفت. اگر گل ما در بازی صنعت نفت آبادان قبول شده بود فرهاد مجیدی یک نتیجه رویایی گرفته بود اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد. این که شما درباره اتفاقات بعد از بازی با پدیده میگوید شاید الان از نظر ما آن اتفافات اشتباه بود اما در آن شرایط به عقب برگردیم از آن تصمیمات حمایت میکنم. ما فشار هوادار با حس میکردیم و همه چیز را میدیدیم البته شفر ۵ بازی راحت پیشرویش بود و ما از این تصمیم میگرفتیم نتیجه بگیرد و تصمیم خود را اجرایی کنیم و هوادار اجازه ندهد تغییر و تحول ایجاد کنیم بنابراین این ترس هم در ما وجود داشت اگر شفر در آن ۵ بازی نتیجه میگرفت فضا به گونهای میشد که ما نمیتوانستم از او جدا شویم. برخی میآمدند و میگفتند تیم رویایی را با شفر بسازیم. شما خودتان را جای ما بگذارید چون ما با مولفههای مختلف تصمیم گرفتیم. ما دلمان میخواست برای سال بعد یک تیم خوب تهیه کنیم. ما میخواستیم یک مربی خوب و جوان بیاوریم که استقلال را نجات دهیم. شفر میآمد روزی یک ساعت تمرین میکرد و میرفت و تمریناتش هم متنوع نبود. همین آقای پاتوسی گله میکرد این چه تمرینانی است که ما انجام میدهیم چرا حرفهای نیستید. این اواخر هم که به عنوان معاون ورزشی باشگاه به تمرینات میرفتم، بازیکن جرات نمیکرد با من سلام و علیک کند چون بعد از آن مطمئنا روی نیمکت مینشست. اما درباره اتفاقی که با شفر رخ داد باید بگویم ما نامه رسمی به شفر دادیم که شما تعلیق شدهاید و به موقع هم به او رسیده بود اما او فیلم بازی کرد و به تمرین رفت.
فتحی دوست نداشت به این شکل از استقلال جدا شوم
معاون پیشین باشگاه استقلال با تشکر از خلیلزاده اظهار کرد: با این که او یک آدم فوتبالی نبود و ما کمتر به او فکر میکردیم باید اعلام کنم که از همه دوستان صادقتر بود. در چند گلوگاه مشکلات مالی به باشگاه استقلال کمک کرد. کاش چند خلیلزاده در استقلال داشتیم. او آدم خالصی است که فکر اقتصادی دارد. از یک وضعیت مالی خوبی برخوردار بود که میتوانست در گلوگاهها به باشگاه کمک کند. جا دارد از او تشکر کنم و امیدوارم او همچنان مثل سابق و پر قدرت به استقلال کمک کند. از آقای فتحی تشکر میکنم که به من اعتماد کرد که مثل یک دوست با هم کار کردیم. با وجود همه مشکلات ایشان برای استقلال زحمت کشیده است. هر چند من یک سری دلخوریها از ایشان دارم. مطمئن هستم که مصلحت استقلال در این بوده است که در این مقطع زمانی او کاری را بکند که موجب دلخوری من شود. ولی من ایشان را خیلی دوست دارم. هر کسی را که برای استقلال صادقانه تلاش کند دوست دارم. به ایشان قول میدهم که مثل یک دوست همیشه در کنارش هستم. هر کمکی که برای خودش و استقلال بخواهد من در خدمتش هستم. خودش دوست نداشت من به این شکل از استقلال جدا شوم. ولی متاسفانه شرایط طوری بود که ماندن من در استقلال باعث میشد که یک سری دوستان به خاطر من به استقلال هجمه وارد کنند و استقلال را به حاشیه ببرند. من از این دوستان خواهش میکنم که از این کارهای ناجوانمردانه دست بکشند و با تولید اخبار دروغ روزانه برای کسانی که برای این تیم زحمت میکشند کام هواداران را تلخ نکنند. از وزیر ورزش تشکر میکنم. میدانم شرایط برای ایشان چگونه است. وقتی هواداران استقلال و پرسپولیس ایشان را به طرفداری از تیم مقابل متهم میکنند. حاضرم شهادت بدهم که اصلا اینطور نیست. ایشان به شدت پای کار بود. هم برای استقلال و هم برای پرسپولیس. من شاهد پیگیریهای مستمر ایشان برای حل مشکلات باشگاه بودهام. از همکاران عزیزم، بازیکنان استقلال به خصوص کسانی که از من ناراحت بودند تشکر و عذرخواهی میکنم. از همه شما اصحاب رسانه و هواداران میخواهم که تمام قد پشت تیم و سرمربی تیم باشید و حمایت کنید. و با تحریک دشمنان به ظاهر دوست، علیه بازیکنان و کادر فنی موضع نگیرید.
خطیر درباره این که چطور مدیرعامل باشگاه استعفایش را پذیرفت؟ گفت: آقای فتحی با اصرار خود من پذیرفت. چون عدهای به خاطر من استقلال را میزدند و من احساس کردم حضورم در باشگاه استقلال بیش از این که به نفع تیم باشد به ضررش است. من در مصاحبه خود هم این موضوع را گفتم. آقای فتحی را دوست دارم و به عنون مدیر قبولش دارم و شاهد زحماتش برای استقلال بودم. همین جا گفتم و باز هم میگویم به عنوان یک دوست در کنارشان هستیم اما نه به عنوان فردی رسمی در باشگاه استقلال که در کنارش باشم اما هر مشاورهای بخواهد به او میدهم. استقلال بخش بزرگی از زندگی من است و بر سر استقلال هیچ وقت منت نمیگذارم. من برای استقلال با عشق هر کاری میکنم.
درباره مسائلی که مطرح کردم اسناد کافی را در اختیار دارم
او درباره این که آیا اسناد صحبتهای که مطرح کرده است موجود است یا خیر؟ گفت: درباره مسائلی که مطرح کردم اسناد کافی را در اختیار دارم. واقعا نمیخواستم درباره شخص خاصی صحبت کنم و الان هم نمیخوام چنین کاری کنم و فقط دلم میخواهد هوداران بدانند آن چیزی که شما فکر میکردید نبوده است. همین جا به هوادارن میگویم اگر به کسی حمله کنید و تهمت بزنید و فحاشی کنید، فرهنگ هواداری نیست. نمیخواهم ادعا کنم که کارم را بلدم اما این کار را نکنید. علی خطیرها را با فشار هوادار و به وسلیه افرادی که خط میدهند از استقلال جدا کنید. شما اصلا نمیدانید چه خبری است اما متاسفانه در این جو و شرایط بد قرار میگیرد و همگام با این دوستان به یک نفر حمله میکنید. تا دو ماه قبل من منفورترین فرد استقلال بودم اما بعد از دو ماه چگونه میشود که محبوب قلبها میشوم. اگر میخواستم محبوب بمانم با بازیکن قرارداد ۳ یا ۴ میلیاردی میبستم چون از جیب من که نمیرفت و محبوب قلبها میشدم. میگفتند پلنگ سواد کوه و یا نهنگ خزر اما من این القاب را نمیخواهم. من همیشه احساس میکنم استقلال مال من است اگر یک ریال برای این باشگاه درآمدزایی میکردم و یا یک ریال جلوی هزینه استقلال را میگرفتم انگار برای جیب خودم مدیریت کرده بودم. به طور مثال میخواستند برای تیم بلیت ترکیه بگیرند اما من میگشتم ارزانترین را بگیریم چون احساس میکردم این پول قرار است از جیب من هزینه شود اما متاسفانه دوستان وظایف خودشان را فراموش کرده بودند. وظیفه شما تصویب بودجه و تلاش برای تامین آن برای هزینههای باشگاه بود. مشکل استقلال با ۲۰ تا ۱۰۰ کیلو سس کچاپ یا مایونز حل نمیشود اگر نمیتوانید کاری کنید نیاید. متاسفانه در استقلال مسوولیتها جابهجا شده است و به همین خاطر گفته بودم تا این مشکلات حل نشود فکر نمیکنم به استقلال برگردم.
منبع: ایسنا
2034