حذف شدن در یک قدمی فینال درد آور است

مسعود ابراهیم‌زاده خبر فوری به نقل از میزان، با اشاره به شکست تیمش برابر استقلال در نیمه نهایی جام حذفی اظهار داشت: بازی خوبی بود. همه چیز به نفع ما بود تماشاگران سنگ تمام گذاشتند و تنها پیروزی در این بازی را می‌خواستیم. ما شرمنده هواداران شدیم، در حالی که می توانستیم فینالیست شویم

وی ادامه داد: موقعیت‌های زیادی داشتیم و یک توپی را هم به قصد گل زدیم که داور قبول نکرد. البته می‌گویند گل شده است و داور اشتباه کرده است اما من فیلم بازی را ندیدم و نمی‌دانم چه بود. گل اول را هم می‌گویند آفساید بود، ولی چه فایده همه اتفاقات افتاد و تمام شد و شرمندگی‌اش برای ما ماند.

بازیکن تیم صنعت نفت آبادان افزود: بیشتر ناراحتی من به خاطر مردم آبادان است. آنها از صبح به ورزشگاه آمده بودند. تنها دلخوشی این مردم فوتبال است و هیچ چیز دیگری ندارند. خیلی مظلوم هستند و این فوتبال برایشان خیلی اهمیت داشت. ما هم هر چه در توان داشتیم گذاشتیم ولی نشد که فینالیست شویم. ان‌شاءالله بتوانیم جبران کنیم.

ابراهیم‌زاده در خصوص واکنش هواداران بعد از بازی گفت: داور که سوت پایان را زد مردم همه برایمان دست زدند و ما شرمنده‌تر شدیم. واقعا حال تیم خوب نیست، همه ناراحت هستیم. فکر بازی اجاره نمی‌دهد آرامش داشته باشیم. شکست در این مرحله برای ما خیلی سخت است. اگر در همان مراحل اول حذف می‌شدیم اینقدر سخت نبود ولی حذف شدن در یک قدمی فینال واقعا درد آور است. می‌توانستیم فینالیت باشیم و در زمین خودمان فینال را برگزار کنیم.

وی در خصوص اشتباهات دروازه‌بان و مدافعان صنعت نفت در بازی با استقلال گفت: یک نفر که اشتباه کند کل تیم مقصر هستند. یک روز من اشتباه می کنم، یک روز بازیکنی دیگر. این اشتباهات در خلال بازی رخ می‌دهد ولی فوتبال است دیگر. در صحنه گل دوم استقلال من پریدم سر بزنم ولی توپ خورد به سر بازیکن حریف و همه چیز به نفع آنها شد. اتفاق است دیگر پیش می‌آید. این تک بازی بود و جای اشتباه نداشتیم که متاسفانه اشتباه کردیم و باختیم.

مدافع تیم فوتبال صنعت نفت در خصوص خداحافظی سوشا مکانی گفت: من هم در صفحات مجازی خداحافظی او را دیدم. نمی‌دانم چرا چنین تصمیمی گرفت. شاید خودش به خاطر این شکست ناراحت است و احساسی تصمیم گرفته است. شاید برخی هواداران هم حرف‌هایی زده باشند، نمی دانم. در رختکن هم حرفی زده نشد که او بخواهد ناراحت باشد. در رختکن همه ناراحت بودند و حرفی زده نشد که کسی ناراحت شود.

15