میراث صدام در مستطیل سبز
صدام و فرزندش عُدی چگونه با فوتبالیست ها برخورد می کردند؟
گویا برای صدام و فرزندش عُدی جبهه جنگ با زمین فوتبال تفاوتی نداشت. چرا که پدر و پسر هر دو به دلیل ویژگیهای روحی و روانی، برخوردی خشن با ورزشکاران و فرماندهان در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران داشتهاند.
فوتبال در طول تاریخ بشر همواره حماسیترین رویداد غیر سیاسی دنیا بوده است. اعجاز این ورزش آنچنان است که توانسته ملتها را در مستطیل سبز در کنار هم قرار و حتی به شکل موقتی و برای چند ساعت هم که شده به جنگ پایان بدهد، اما این ورزش برای فوتبالیستهای عراقی در دوران حکومت صدام مترادف با آماده شدن برای حضور در جهنمی به نام «الرضوانیه» است.
«عُدی»، فرزند اول دیکتاتور عراق، در سال ۱۹۶۵ به دنیا آمد؛ زمانی که پدرش صدام با خونریزی و وحشیگری، زمام امور عراق را به دست گرفت، عدی فقط ۱۴ سال داشت، اما راه و رسم آدمکشی و جنایت را بهتمامی از پدرش آموخته بود. قیافه او بیش از برادر کوچکتر، یعنی «قُصی»، به صدام شباهت داشت و بسیاری اعتقاد داشتند که هرزگی و لاابالیگری را هم از پدر ارث برده بود.
عدی خیلی زود دست به کار شد؛ فقط ۱۵ سال داشت که اولین آدمکشی خودش را انجام داد؛ او از همان سنین، اهل میخوارگی و بدمستی بود و نخستین خون را هم در همین حالت ریخت. صدام در ابتدای کار از اطوار پسرش لذت میبرد و معتقد بود مرد باید اینگونه باشد! اما وقتی در اکتبر سال ۱۹۸۸، در یک مجلس رسمی، «کامل حنا ججو»، محافظ مسیحی صدام را هدف گلولههای پیاپی قرار داد و به قتل رساند و کُفر صدام را درآورد، دیکتاتور عراق فهمید که جانیبودن تنها، برای خوببودن پسرش کفایت نمیکند، وقتی عقلی در کله ندارد! به همین دلیل، دیگر مشاغل حساس را به عُدی واگذار نکرد و با وجودی که او پسر بزرگتر بود، ترجیح داد قُصی را که هم زیرکتر و هم بیرحمتر بود، جانشین خود کند.
عُدی فرزند صدام
صدام در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ۱۹۸۴ (۱۳۶۳) پس از اینکه عدی از دانشگاه فارغالتحصیل شد، او را به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال و کمیته المپیک عراق منصوب کرد. در دوران ریاست عدی، ورزشکاران عراق مورد تهدید، ضرب و شتم و حتی چوب دستی قرار گرفتند.
مجازاتهای تحقیر کننده فوتبالیستهای عراقی
سعد قیس، بازیکن سابق تیم ملی عراق، پیرامون شیوه مدیریت ورزشی فرزند صدام روایت میکند: «فوتبال در دوران عدی، دوران ترسناک و وحشتناکی بود که مملو از فشار روانی منفی بر همه بازیکنان و ورزشکاران بود. در واقع وضعیتی افسردهکننده بر همه بازیکنان حکومت داشت. چنانچه در رقابتی شکست میخوردیم با انواع مجازاتهای تحقیر کننده مواجه میشدیم. من یک بار پس از شکست به مدت یک ماه زندانی و در آنجا شکنجه شدم.»
حسن جلاب، از دیگر فوتبالیستهای عراقی دوران حکومت رژیم بعث در عراق است. این ورزشکار میگوید: «عدی نسبت به همه بازیکنان مردی پرخاشگر بود و در زندگیاش به جز مجازات و حبس چیزی نمیدانست، حتی مدیران هم در امان نبودند».
تراشیدن سر فوتبالیستها
سوء استفاده، شکنجه و دیگر تاکتیکهای ارعاب مانند: تراشیدن سر بازیکن؛ یک مجازات رایج عمدتاً در زندان بدنام «الرضوانیه» در زمان صدام به شمار میآمد. ولید جمعه یکی دیگر از ورزشکاران بازنشسته عراقی درباره زندانی شدن ورزشکاران عراقی در دوران حکومت صدام معتقد است: «زندان مانند یک پایگاه نظامی بود که در آن نیروهای مخفی برای محافظت از رئیس جمهور سابق (صدام حسین) مستقر شده بودند. آنجا مکان وحشتناکی بود که عمدتاً برای شکنجه استفاده میشد. بدترین جنبه آن افرادی بودند که مسئول نگهداری از آن بودند زیرا در شکنجه مهارت داشتند.»
فوتبال آزادی است
همچنین طارق عبدالامیر از دیگر فوتبالیست های پیشکسوت عراقی با اشاره به اینکه فوتبال آزادی است، میگوید: «وقتی عدی وارد صحنه ورزش شد، همه چیز تغییر کرد. ترس و وحشت در بازیکنان نشست. هر بازیکنی در تیم ملی اعتقاد داشت و احساس میکرد که مقدر است که روزی در زندان الرضوانیه حضور یابد.و هر بازیکن یا فردی که وارد الرضوانیه قدم میگذاشت؛ وارد جهنم میشد.»