دردسر دختر خبرنگاری به نام چچیلیا سالا برای پرسپولیس
آن چیزی که احتمالا مربیان خارجی را واقعا میترساند اخبار رسمی منتشر شده از ایران (به عنوان مثال بازداشت چچیلیا سالا خبرنگار ایتالیایی در ایران بعد از بازداشت یک ایرانی در ایتالیا) در کنار پیامهایی است که افراد رسمی یا شبه رسمی ارسال میکنند. ترکیب این پیامها با اخبار منتشر شده از ایران حتما در تردید آن شخص تاثیرگذار است.
در فوتبال ایران و از زمانی که پول به شکل بیرویه و بدون حساب و کتاب وارد شد، مشاغل جدیدی نظیر جادوگر و رمال بگیرید تا کارچاقکن داوری و لابیگر با نمایندگان مجلس و بالاتر برای رسیدن به جایگاههای بالا یا نتیجه گرفتن هم شکل گرفته است. حالا به خصوص در لیگ برتر اتفاقات غیرفوتبالی عجیبتر هم مدتی است رخ داده و شغل جدیدی برای افراد ذینفع به وجود آمده و آن هم شغل «راپورتچی» است!
چندین رسانه خبر دادند که یکی از سرمربیان مدنظر پرسپولیس که در حال مذاکره با این باشگاه بود، اعلام کرده «ترسیده» و به ایران نمیآید. گویا تماسهایی از داخل ایران با این مربی ایتالیایی گرفته شده و او احساس کرده خطری در کشور ما او را تهدید میکند. این موردی است که مدیران پرسپولیس هم آن را تایید کردهاند. این نخستینبار نیست که چنین اتفاقی در کشور رخ داده است. بنابراین شاید بهتر باشد در این نوبت با دقت به ریشههای چنین اتفاقی بپردازیم تا شاید مقصر یا مقصران احتمالی شناسایی شوند.
هواداران؛ متهمان پیشفرض
مثل همیشه و همانطور که در سایر مسائل کشور میبینیم، اولین انگشت اتهام به سوی هواداران یا همان مردم دراز میشود. عدهای میگویند هواداران تیمهای رقیب با حمله به صفحه آن مربی یا بازیکن خارجی و ارسال پیامهای تهدیدآمیز و درج کامنتهای منفی او را از آمدن به ایران منصرف میکنند. با این حال همه میدانند این رفتارهای احساسی ولو به شکل فراگیر تاثیر چندانی در تصمیمات مربیان و بازیکنان خارجی ندارد. کما اینکه آنها خودشان حرفهای هستند و فضای هواداری را درک میکنند.
بنابراین اگر چند هزار کامنت در پیجهای فیفا وایافسی توسط هواداران احساسی تیمها برای گزارش تخلف تیم رقیب که یک به یک به کریخوانی شبیه است و هرازگاهی در فضای مجازی میبینیم را فاکتور بگیریم، میرسیم به ردپای دلالان و بعضی از کارکنان مرتبط با باشگاهها.
سمپاشی چهرههای رسمی و غیررسمی
در چند سال گذشته ردپای برخی مدیران و ایجنتها و مشاورهای فوتبالی، آنهایی که سمتهای رسمی یا نیمه رسمی در فوتبال دارند در راپورت دادن به بازیکنان و مربیان خارجی دیده شده بود. این افراد سودجو آنقدر وقیح شدند که به صورت شخصی برای مربیان و بازیکنان خارجی ایمیل میزنند یا تماس میگیرند و با بدگویی از کشورمان راه حضور چهرههای بینالمللی در ایران را میبندند. مثلا مدیرعامل پرسپولیس همین چند روز پیش روی آنتن زنده گفت از ایران با ماتزاری یکی از گزینههای نیمکت این تیم تماس گرفتند و آنقدر بدگویی کردند تا این سرمربی مشهور ایتالیایی قید حضور در تهران را بزند! بدون شک این تماس از جانب هواداران ممکن نبوده و آن کسی که تماس گرفته حتما سمت رسمی یا نیمه رسمی در فوتبال ایران داشته که حرفش شنیده شده. هدف این افراد هم مشخص است: دور کردن مربیان یا بازیکنان بزرگ به خاطر اینکه بتوانند گزینههای خود را به فوتبال ما بکشانند و پول هنگفتی به جیب بزنند یا در بهترین حالت از تیمهای رقیب انتقام بگیرند.
ماتزاری داستان خبرنگار ایتالیایی را شنیده!
بسیار بعید است که مربی حرفهای از خیر یک قرارداد خوب به خاطر کامنت یا دایرکت تعدادی هوادار بگذرد (با این فرض که قرارداد خوب به او پیشنهاد شده باشد).
همانطور که ذکر شد به هر حال این افراد فضای هواداری را زیاد تجربه کردند و میدانند وقتی پای هواداری وسط باشد چه اتفاقات عجیبی ممکن است رخ بدهد. آن چیزی که احتمالا مربیان خارجی را واقعا میترساند اخبار رسمی منتشر شده از ایران (به عنوان مثال بازداشت خبرنگار ایتالیایی در ایران بعد از بازداشت یک ایرانی در ایتالیا) در کنار پیامهایی است که افراد رسمی یا شبه رسمی ارسال میکنند. ترکیب این پیامها با اخبار منتشر شده از ایران حتما در تردید آن شخص تاثیرگذار است. به اینها میشود مجموعهای از سایر دیتاها را هم افزود؛ اخباری که از کیفیت زمینها و امکانات ایران منتشر میشود مثلا استوری خوسلو ستاره پیشین رئال مادرید از زمین قلعهحسنخان که بازتاب بسیار وسیعی داشت. همینطور داستانهایی پیرامون کیفیت اینترنت و....
با هواداران نه، با راپورتچیها برخورد کنید!
جلوی هواداران را که نمیشود گرفت و البته تاثیر چندانی هم ندارند. برخی مسائل مثل بازداشت خبرنگار هموطن ماتزاری هم داستانی جدا از فوتبال دارد که به نهادهای دیگر مربوط میشود. اما میشود سرچشمه یکی از این سمپاشیها را مسدود کرد. سخت نیست جلوگیری از اقدامات دلالان و مدیران و چهرههای شبهرسمی که کارشان شده ترساندن خارجیها از آمدن به ایران. هواداران سوال میکنند تا کی باید شاهد این باشیم که به خاطر منافع شخصی عدهای آبروی ایران و ایرانی در مجامع بینالمللی برود؟ آیا عدم پیگیریها به مفهوم تایید این رفتارهاست؟ وقتی نظارتی روی این بدرفتاریها نمیشود این شائبه به وجود نمیآید که دلالهای ثروتمند به بدنههای بالاتر از فوتبال و ورزش نفوذ کردهاند!
کسی درداخل به مربی ایتالیایی خبرداده که نیاداین مربی درایتالیاموضوع خبرنگارهموطنش رانمیداند