خبرفوری بررسی می کند:
مهمترین سازمان اقتصادی بدون رییس/ پشت پرده تغییرات سازمان امور مالیاتی در دوره اخیر
یکی از مهمترین سازمانهای اقتصادی کشور در حدود هشت روز است که بدون رییس و سرپرست مانده است این در حالی است که بسیاری از دستورهای مهم مالیاتی آخر سال مغفول مانده است.
ساره جعفرقلی : به گزارش خبرنگار خبر فوری ، هفته گذشته سید کامل تقوی نژاد رییس سازمان امور مالیاتی کشور طی حکمی از سوی دکتر سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به عنوان معاون توسعه مدیریت و منابع و همچنین سرپرست معاونت برنامه ریزی راهبردی و هماهنگی وزارت بهداشت منصوب شد، بنا براین حکم سیدکامل تقوی نژاد رئیس سازمان امور مالیاتی کشور به وزارت بهداشت رفت.
این در حالی است که در این مدت سازمان امور مالیاتی کشور بدون رییس و سرپرست آن هم در زمان انتهایی سال و آن هم در زمان حسابرسی مالیات های آخر سال باقی مانده است.
این مشکلات دقیقا در سال 94 و بعد از تغییر علی عسکری بعد از شش سال از ریاست سازمان امور اتفاق افتاد، اولین سوالی که در همین رابطه به ذهن میرسد این است که دلیل این جابهجایی در بالاترین مقام سازمان امور مالیاتی چیست؟
تقوینژاد که در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۹۴ با تایید هیات دولت که در آن زمان مدیرعامل بانک سپه بود به ریاست سازمان امور مالیاتی کشور منصوب شد، در دوران ریاست سازمان امور مالیاتی در انتخابات مجلس سال 94 از حوزه تهران کاندیدا شد که صد و هفتاد هزار رای هم به دست آورد، در خرداد ۱۳۹۵ با حکم گودرزی وزیر ورزش و جوانان به عنوان عضو هیات مدیره جدید باشگاه استقلال هم معرفی شد که پس از چند روز با تأکید بر تعهدات کاری برای اجرایی شدن طرح جامع مالیاتی از هواداران تیم استقلال عذر خواهی کرد. در تاریخ 27 بهمن 1397 دکتر سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در حکمی سید کامل تقوی نژاد را به عنوان معاون توسعه مدیریت و منابع و همچنین سرپرست معاونت برنامه ریزی راهبردی و هماهنگی وزارت بهداشت منصوب کرد.
بنابراین حکم سیدکامل تقوی نژاد رئیس سازمان امور مالیاتی کشور به وزارت بهداشت رفت، ضمن اینکه تقوی نژاد یکی از گزینههای تصدی شهرداری تهران بود که نتوانست مدیریت شهری تهران را بر عهده بگیرد.
اولین سوالی که در مورد این جابهجایی به ذهن میرسد این است که دلیل این جابهجایی در بالاترین مقام سازمان امور مالیاتی چیست و این تغییر چه پیامی دارد؟
در مورد این تغییر، سوالات ابهامبرانگیز زیادی وجود دارد که باید هیات وزیران به آن پاسخ دهند، اینکه چرا تغییر رئیس سازمان مالیاتی باید قبل از انتخابات مجلس انجام شود و چرا درست در زمانی که فشار سازمان مالیاتی برای شناسایی دانهدرشتها و فراریان مالیاتی زیاد میشو،د ناگهان بالاترین مقام مالیاتی تغییر میکند؟
گفتنی است، در ایران متاسفانه نظام مالیاتی ما از آن نقش اصولی که قرار بوده تامینکننده منابع خدماترسانی باشد کاملاً فاصله گرفته است.
ما یک اقتصاد متکی به نفت هستیم و منبع اصلی درآمدی دولت نفت است و نه مالیات. بیش از ۶۰ درصد اقتصاد ما زیرزمینی یا معاف از مالیات است و صرفاً حقوقبگیران و مودیان شناختهشده در تور مالیاتی هستند.
ذینفعان و دستاندرکاران گرداننده اقتصاد زیرزمینی یا آنها که از مالیات معاف هستند با بهرهمندی از پول زیاد و قدرت سیاسی و نفوذی که دارند، اجازه نمیدهند قانون مالیاتی تصویب شود که علیه آنان باشد یا فعالیت و منافع آنان را به مخاطره بیندازد.
حتی وزیر امور اقتصاد و داریی در مصاحبه ای در بهمن 97 از معافیت 40 درصدی برخی از سازمانها خبرداده بود وی که نام این سازمانها را اعلام نکرد معافیت این سازمانها را فرار مالیاتی نمی دانست بلکه معافیت قانونی عنوان کرد.
بررسی تغییرات رییس سازمان امور مالیاتی در دوره قبل
بعد از دورهای به نظر میرسید دولت به این نتیجه رسیده که فردی را در سازمان امور مالیاتی به کار بگیرد که حداقل تخصص و آشنایی آکادمیک لازم برای این سمت را داشته باشد. اما اتفاقات اخیر در این سازمان بسیار عجیب است البته این مساله پیش از این هم رواج داشت.
در سال ۱۳۸۳ غلامرضا حیدریکردزنگنه رئیس سازمان مالیات شد که او بیشتر مامور وصول مالیات بود تا رئیسی که بخواهد قوانین مالیاتی را سر و سامان دهد.
از سال ۸۸ تا سال 94 علی عسکری را به سازمان امور مالیاتی منتقل کردند که طی این مدت هم مالیاتستانی را توسعه داد و هم سیستمهای جامع مالیاتی را که از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ ایجاد شده بود، اجرایی کرد و تقریباً قانون مالیات را یاد گرفتند.
دولت روحانی با وعده رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم سر کار آمد و مجری تحقق این وعدهها وزارت امور اقتصادی و دارایی بود که فقط وزیر آن تغییر کرد و بدنه این وزارتخانه بدون هیچ تغییری بر سر جای خود باقی ماند. از جمله سازمانهایی که هیچ تغییری در آن صورت نگرفت سازمان مالیاتی بود. در حالی که تغییر در بدنه وزارت از الزامات بود. مشخص نیست که چرا وزیر اقتصاد تغییری در این سازمان ایجاد نکرد.
ریشه تغییرات مالیاتی در چیست؟
تغییر رئیس سازمان امور مالیاتی ریشه در مالیات بر ارزش افزوده دارد. قانون مالیات بر ارزش افزوده هم سبب رفتن رئیس سازمان امور مالیاتی شد و هم سبب بازنشسته کردن معاون سازمان امور مالیاتی. چون کادر مالیاتی از طریق اطلاعاتی که از معاملات به دست میآوردند، متوجه شدند برخی از پرداختکنندگان مالیات با خوداظهاری مثلاً هفت میلیون تومان مالیات پرداخت میکردند اما بر اساس اطلاعات مالیاتیشان باید ۳۰۰ میلیون تومان مالیات میپرداختند.
اداره مالیاتی به سراغ دانهدرشتها رفت که آنها را به تور مالیاتی بیندازد. این دانهدرشتها همان افرادی هستند که اقتصاد زیرزمینی را هدایت میکنند و در میان مسوولان هم پشتیبان دارند. این شد که اولین ترکش تغییر این دانهدرشتها به حسین وکیلی، معاون سازمان امور مالیاتی برخورد کرد و موجب شد سه سال پیش از موعد قانونی، او را بازنشسته کنند. چون به دانهدرشتهایی که فرار مالیاتی میکردند، گفته بود اجازه ندارند از پول مالیات برای خود تبلیغ کنند. همین منجر به بازنشستگی زودتر از موعد وکیلی از سازمان مالیاتی شد.
و پس از آن عسگری رییس وقت سازمان امور مالیاتی برکنارشد، در آن زمان حتی مساله سوال و استیضاح وزیر اقتصاد هم مطرح بود و همان زمان هم برخی گفتند وکیلی از سازمان مالیات رفته که مساله مالیات اصناف و ارزش افزوده پای وزیر اقتصاد را به بهارستان نکشاند.
در دوره گذشته سازمان امور مالیاتی قصد کرده بود میزان مالیات دریافتی را افزایش دهد. برای این کار قرار بود برخی از معافیتهای مالیاتی حذف شده و بانکهای اطلاعاتی تقویت شود و بخش اقتصاد زیرزمینی شناسایی شود. از طرف دیگر آن دسته از صنعتگران و تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی مطیع قانون که در تور مالیاتی بودند باوجود شرایط اقتصادی نامساعد مجبور بودند مالیات بیشتری بدهند. این مساله هم آرامش فرارکنندگان مالیاتی را گرفته بود و هم آنانی را که مالیات میپرداختند.
در آن زمان به نظر می رسید پیام این تغییر مدیریت، دادن یک آرامش به فعالان اقتصادی هر دو گروه است. یعنی هم آنانی که فرار مالیاتی داشتند و هم آنانی که چون در تور مالیاتی گرفتار بودند باید مدام مالیات بیشتری میدادند.
به هر حال سازمان امور مالیاتی کشور به عنوان یکی از ابزارهای اقتصادی کشور بدون سرپرست باقی مانده است و برخی از دستورهایی که احتیاج به نظر صریح رییس دارد معطل باقی مانده است. ضمن اینکه در همه جای دنیا رئیس مالیاتی برای یک دوره بلندمدت انتخاب میشود. اما اینجا هر رئیسجمهوری و وزیری که بر سر کار میآید رئیس مالیاتی خود را انتخاب میکند.
متاسفانه در ایران هم در دولت و هم در میان نمایندهها، نظام مالیاتی ابزار تبلیغات و شعارهای سیاسیون قرار گرفته است. الان هم در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی بزرگترین خطر فعلی کشور سوءاستفاده کاندیداهای مجلس از موقعیت قانون مالیات بر ارزش افزوده است که مدام شعار میدهند مالیات را اصلاح و مالیات بر ارزش افزوده را حذف میکنند.
در این بین شناسایی دانه درشتهای فرار مالیاتی مغفول مانده است و باید به آن توجه ویژه شود.
43
با سلام لطفا هر کسی که قرار است سمت ریاست مالیاتی را در دست بگیرد وااااقعا به مردم خدمت کند و وقتی مشکلی فقط توسط ایشان حل میشود اجازه ملاقات دهند قرار نیست که ترور شوند. چرا مسئولین ما مردمدار نیستند مگر خودشان از جنس مردم نیستند پس درک کنید و پاس ندهید به پایین دست خود. امیدوارم ریاست جدید درک از مسائل جامعه و مشکلات مردمی داشته باشند. به امید توفیق
سلام.ایاحالا که بایددان درشتها مالیات انها برای پرداخت به دولت مشخص گردد. چرا ریس سازمان باید تعغیرکند.ایا دانه درشتها در ردهای بالای حکومت قراردارند.جواب این سوالها را چه کسی باید به مردم بدهد.ممنون