باور نمی کنیم آب بحرانی شده
عبدالله حاتمیان/ عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی
ایران هم اکنون در حال تجربه مشکلات جدی آب است. خشکسالیهای مکرر توأم با برداشت بیش از حد آبهای سطحی و زیرزمینی از طریق شبکه بزرگی از زیرساختهای هیدرولیکی و چاههای عمیق، وضعیت آب کشور را به سطح بحرانی رساندهاست. ۸۰ درصد آب ایران در کشاورزی مصرف می شود و در عین حال ۷۰ درصد آب مصرف شده در بخش کشاورزی هدر می رود و در صورتی که مصرف آب در کشاورزی قطره ای و بارانی نشود صنعت چند هزار ساله کشاورزی در آستانه نابودی قرار خواهد گرفت.
در مورد لزوم تغییر در روش کشاورزی و تغییر الگوی کشت با توجه به خشکسالی موجود در کشور صحبت زیاد است. در حال حاضر مشکلات زیادی در اینباره وجود دارد که از آن جمله می توان به محدودیت آب نام برد و اینکه آبهای زیادی از کشور هرز می رود همچنین آبهای زیادی در کشور هست که باعث شوری زیاد زمینها می شوند که دشت قزوین و دشتهای پیرامون تهران از آن جمله اند.
از اقدامات انجام شده اجرای عملیات آبخیزداری است که در کمیسیون کشاورزی مجلس به خوبی تعریف شده تا بتوانیم با این عملیات آب را در مناطق مختلف برای تغذیه قنوات و چاهها و چشمه ها حفظ کنیم. همچنین قبلا دولت موظف بود تا از اجرای آبیاری تحت فشار تا سقف 85 درصد حمایت کند که درحال حاضر به حداقل 85 درصد تغییر پیدا کرده است. امید است در بازه 5 ساله تعریف شده بخش زیادی از اراضی کشاورزی کشور تحت پوشش آبیاری قطره ای و تحت فشار قرار گیرد.
برنامه آبیاری تحت فشار ده ها سال است که در حوزه کشاورزی شروع شده است و وزارت کشاورزی تعهد دارد در سال در 200 تا 300 هزار هکتار زمین آبیاری قطره اجرا شود اما مشکلاتی از قبیل فرهنگ کشاورزان و نیز در زمینه خرده مالکی وجود دارد که جلوی پیشرفت کار را گرفته و مانع میشود که تعهدات وزارت کشاورزی اجرا شود، به طوری که شاید در بعضی مناطق به صورت کامل و در مناطقی اصلا اجرا نشود. به عنوان مثال در شهرستان درگز 30 سال پیش ما 150 هکتار زمین تحت پوشش آبیاری قطرهای داشتیم و در حال حاضر تنها به 170 تا 180 هکتار رسیدهایم.
ما گرههایی در فرهنگ کشاورزان داریم که وضعیت مالکیت ارضی منشاء برخی از آنهاست اما حل مشکلات این حوزه بدون توجه به گره های عظیم فرهنگی در کشور امکان پذیر نیست. اینکه بگوییم جهاد کشاورزی به محض اینکه اراده کند آب درست استفاده می شود هرگز اینگونه نخواهد بود. جهاد کشاورزی یک سمت قضیه است و سمتهای دیگری مانند بانکها، فرهنگ مردم، سطح مالکیتها و مقررات موجود در زمینه مالکیت، ادارات متعددی که در قاعده بازی بیمار دموکراسی نقش دارند و مجموعه عظیمی از تشکیلات دولتی که بازدارنده هستند در این زمینه وجود دارند که کار کشاورزان را مشکل می کنند. اینها عوامل بازدارنده هستند که باعث می شود آن طور که باید جلو نرویم و روز به روز در خطر فرو رویم.
متاسفانه اراده عمومی و باور اینکه در بحران آبی قرار داریم وجود ندارد. مثلا در میدان اصلی سمنان چند هزار مترمربع چمن وجود دارد، در مشهد چندین هکتار چمن در سطح شهر وجود دارد. باوری پشت این قضیه وجود ندارد که خشکسالی در راه است. نه تنها در زمینه آب که در زمینه های اجتماعی نیز ما به تفکر بازیچه ای گرفتار شده ایم.
من معتقدیم برای حل مشکلات اگر متوسل به اهرمهای فشار نشویم مثل قضیه کمربند ایمنی که تا موضوع جریمه مطرح نشد بستن کمربند عادت نمی شد در این قضیه هم باید اجبارها و تمهیدات و تهدیدهایی داشته باشیم. مثلا در مصارف خانگی باید الگوهای مختلف مصرف جریمه و یا پاداش در نظر گرفت. با این روش قسمت عمده مشکل مصارف خانگی حل خواهد شد. در کشاورزی هم باید محصول محور عمل کنیم بر اساس مقدار زمین و آب باید عملکرد و اشتغال مشخص شود.
35