راز آمادگی عجیب آمریکاییها از زبان یزدانی
امیرمحمد یزدانی از جمله جوانان کشتی ایران است که خانوادهاش حساسیت زیادی روی رفتارش دارند و حتی پدرش تاکید دارد با ملیپوشانی دوست باشد که اهداف مناسبی در زندگی دارند.
امیرمحمد یزدانی کشتی گیر تیم ملی ایران در رقابت های جهانی به مدال نقره رسید و در فینال نتوانست حریف روسی را از پیش رو بردارد. او با وجود عملکرد نه چندان خوب در فینال اما جزو جوانانی است که می تواند در رقابت های آینده امید مدال آوری ایران باشد.
گفت وگوی ما با امیرمحمد یزدانی را در ادامه بخوانید.
نکتهای که در رقابتهای المپیک و جهانی مشخص شد، این بود که به نظر میرسد آمریکاییها علم تمرینی و شرایط بدنی جسمانیشان با ما تفاوت دارد. این از کجا نشات میگیرد؟
در وهله اول چه در کشتی چه در دیگر ورزشها، امکاناتشان از ما بیشتر است. به نظرم بچههای ما هم از نظر بدنی شرایط خوبی دارند مثل کامران قاسمپور که بدن خوبی دارد اما به نظرم آنها از نظر روحی خیلی از ما سرتر هستند. مثلا در المپیک بچههای ما خیلی سر به زیر به روی تشک میآیند اما آنها میدوند که مربوط به بعضی مسائل روانشناسی است. از طرفی هر کدام مربی اختصاصی خود را دارند، در ایالتهای خود تمرین میکنند و بعد در فاصله ۲۰روز تا مسابقه به کمپ اصلی میروند و در شهری که مسابقات جهانی و المپیک برگزار میشود کمپ میزنند. بچههای ما هم شرایط خوبی دارند اما آنها در بحث ریکاوری و ماساژور و... خوب هستند. مثلا در مسابقات میدیدیم که هر کدام یک ماساژور داشتند یا یک مربی جدا و سبک تمرینی جدا. امیدوارم بچههای ما هم به چنین آمادگی جسمانی و روحی برسند.
به طور کلی آینده کشتی را چطور میبینی؟ با توجه به صحبتهایی که کردی و شما نسل طلایی کشتی هستید، باید نگران آینده کشتی باشیم یا جای نگرانی نیست؟
چند سال پیش کمی شریط نگرانکننده بود چون کشتی کم رونق شده بود و کسی بچهاش را به کشتی نمیفرستاد اما الان به لطف اقای دبیر، اقبال نسبت به کشتی بیشتر شده و به قول خیلیها کشتی دوباره در حال احیاست. مثلا در نونهالان مازندران ضعیف است و این نشان میدهد که حتی مازندران هم افت کرده اما امیدوارم به جز مازندران، شهرهای دیگر مانند تهران، کرمانشاه، همدان و مشهد که قبلا در کشتی خیلی قوی بودند پیشرفت کنند اما به طور کلی احساس میکنم وضعیت خیلی بهتر شده و پیشرفت داشته. تازگیها وقتی به باشگاه میروم میبینم که بچههای کم سنوسال دوباره به باشگاه میآیند و انگیزه گرفتهاند.
شما خودت روزی چند ساعت تمرین میکنی؟
روزهای زوج صبحها از ساعت ۱۱ تا ۴ و روزهای فرد ۱۲تا ۲ و ۵/۵تا ۸.
یعنی در طول هفته بیشتر زمانت را در باشگاه هستی؟
بله. پدرم کارهای خانه را انجام میدهد و من از آن نظر درگیری خاصی ندارم چون پدر و مادرم هستند و خودم فقط برای هدفم تلاش میکنم.
در کنار ورزش، به درس و تحصیل هم میرسی؟
الان کمتر وقت میکنم چون کلاسها هم آنلاین شده اما رشته حقوق میخوانم در دانشگاه آزاد.
اکثر بچهها درسخوان هم هستند مثل امیرحسین زارع که تیزهوشان بوده.
بله امیرحسین تیزهوشان و نمونه دولتی بود، من هم رشته تجربی بودم و درسم خوب بود اما بین درس یا ورزش باید یکی را انتخاب میکردم.
الان ۲۱سال سن داری و شرایط زندگی هم سنو سالهایت تفاوت زیادی دارد. زندگیات به عنوان یک ورزشکار حرفهای چقدر با دوستهای هم سن و سال خودت تفاوت دارد؟
از قبل پدرم روی رفتار و سبک زندگیام حساس بود که هر غذایی نخوری و... چونخانوادهام ورزشکار هستند و به این موضوع عادت دارم؛ اما این سطح از محبوبیت کمی برایم سخت است و اوایل برایم عجیب بود که مردم اینقدر محبت دارند و من را میشناسند. حس خوبی است.
چهره و ظاهرت هم به این محبوبیت کمک کرده.
بله واقعا جالب است(خنده). با این شرایط اما وظیفهام سنگینتر میشود.
این محبوبیت کار را سختدر هم میکند چون در گذشته کشتیگیرهایی داشتهایم که درخشیدند اما ناگهان افت کردند.
دقیقا. باید قدر فرصتها را دانست و بداند کجای کار است و از وضعیت استفاده کند.
پدرت خیلی سختگیر است؟
الان روی بیرون رفتن و... چندان حساس نیست اما روی تمرینات خیلی سختگیر تر از گذشته شده.
پدرت هم کشتیگیر بوده؟
بله خانواده پدریام کلا کشتیگیر بودند و پدرم در بیست و یک- دو سالگی به کشتی رفته و چندان حرفهای تمرین نکرده اما خیلی به کشتی علاقه دارد.
روی ارتباطها و دوستانت هم حساس است که با چه کسانی معاشرت کنی؟
بله خیلی. پدرم معمولا دوست دارد با افرادی رفتوآمد کنم که مانند خودم چنین هدفی داشته باشند مانند امیرحسین زارع و بقیه بچههای کشتیگیر. وقتی هم به من زنگ میزند وضعیت همه بچهها را میپرسد و پیگیر آنهاست.