لاله صدیق: از طریق مراجع تقلید اجازه مسابقه اتومبیلرانی با مردان را گرفتم
بانوی اتومبیلران ایران گفت: من از طریق یکی از مراجع تقلید موفق شدم اجازه نامهای بگیرم که در مسابقات آقایان شرکت کنم و وقتی با آقایان وارد بحث رقابت شدم یک مقدار همین مسئله عرف نبودن این قضیه بود که اذیت میکرد و با گذشت زمان این موضوع جا افتاد
فعالیت در چند رشته از جمله اتومبیل رانی، سوارکاری و خلبانی را تجربه کرده، سابقه قهرمانی در مسابقات اتومبیلرانی رالی و سوارکاری زنان را در کارنامه کاری خود دارد و اولین زن بعد از انقلاب اسلامی است که در رشته اتومبیل رانی با آقایان به رقابت پرداخته است.
در ادامه صحبت های لاله صدیق بانوی ورزشکار 44 ساله و معروف به "شوماخر کوچولو" در مورد اتفاقاتی که باعث شد اتومبیلرانی را انتخاب کند و از سختیهای این راه بخوانید.
از نحوه شروع فعالیتتان بگویید.
در دوران نوجوانی احساس میکردم به اتوموبیلرانی علاقه مند هستم البته نه به معنای مسابقه. در آن سن وقتی کنار پدرم مینشستم خیلی رانندگی کردنش را دوست داشتم و برخلاف بسیاری از دختر بچهها که بیشتر با عروسکهای خود سرگرم بودند من دوست داشتم از اجزای ماشین سر دربیاورم و درواقع علاقه ام از آنجا شروع شد و ادامه پیدا کرد تا اینکه پدرم به من رانندگی آموزش داد.
قطعا در این سالها موانع و سختیهایی هم سر راهتان قرار گرفته.
موانعی که به نظر من وجود داشت این بود که این ورزش در آن زمان عرف نبود یعنی سالیان پیش یک حالت تبعیض جنسیتی در این موضوع وجود داشت. در حقیقت من از طریق یکی از مراجع تقلید موفق شدم اجازه نامهای بگیرم که در مسابقات آقایان شرکت کنم و وقتی با آقایان وارد بحث رقابت شدم یک مقدار همین مسئله عرف نبودن این قضیه بود که اذیت میکرد و با گذشت زمان این موضوع جا افتاد.
هر شخص ورزشکاری از انتخاب رشته ورزشیاش قطعا یک هدفی دارد؛ شما چه آرمانها و اهدافی دارید؟
مقام و کاپ اوایل کار خیلی جذاب است یعنی ممکن است آدم ریسکهای غیر منطقی انجام دهد و خیلی تلاش مضاعف داشته باشد که مقام کسب کند اما رفته رفته این عطش ممکن است از بین برود و ورزشکار از اینکه در مسابقه بوده و عناوینی کسب کرده اغنا شده باشد بنابراین مسائل دیگری مطرح میشود و در اولویت قرار میگیرد. برای من چیزی که جدا از حضور در مسابقه اکنون جذابیت دارد این است که بتوانم از تجربیاتی که سالیان سال به دست آوردم برای آموزش بانوان و آقایان استفاده کنم. احساس میکنم این کار نه تنها میتواند اقدام مناسبی از جهت در اختیار گذاشتن آموختهها و تجربیات باشد بلکه در طول آموزش دادن هم یاد میگیرم. به هر حال فکر میکنم تا جایی که توانایی مالی و فکری اجازه بدهد بتوانم در مسابقات شرکت کنم و بعد از آن هم تاسیس آکادمی حرفهای بینالمللی از اهداف من است.
با توجه به تجربیات خود در این سالها حضور در رشته اتومبیلرانی را به دختران و زنان پیشنهاد میکنید؟
من همیشه میگویم اگر میخواهید در رشته اتومبیلرانی فعالیت کنید از اول سراغ مواردی که خوشحالتان میکند نروید و با واقعیتها روبرو شوید. واقعیتهای این رشته یکی بحث خطرآفرین بودن آن است و مشکل بعدی پرهزینه بودن؛ به همین جهت کسی که میخواهد این رشته را شروع کند باید فردی باشد که بتواند از حمایتهای خانواده یا حامیان مالی استفاده کند بنابراین برای زنان یک مقدار رشته چالشی است یعنی اگر بخواهند اتومبیلرانی را شروع کنند باید به روحیاتشان توجه داشته باشند.
تا این لحظه آیا به حضور در تیمهای خارجی یا در کل به مهاجرت فکر کردهاید؟
سالها پیش این موقعیت فراهم بود اما باتوجه به اینکه احساس میکردم شاید نقش اجتماعیام در کشور خودم پررنگ تر باشد و بتوانم به عنوان یک الگوی ورزشی برای دختران جوان باشم در همین مسیر حرکت کردم. شاید موقعیتهای زیادی برای جذب شدن در تیمهای دیگر و حتی اقامت وجود داشت اما انتخاب من این بود و ترجیح دادم علی رغم اینکه یک سری دورههای آموزشی خارج از کشور گذراندم درنهایت در ایران مسابقه بدهم و از تجربیات خارج از ایران در کشور خودم استفده کنم.
بهترین و بدترین خاطرات دوران ورزشی؟
بهترین خاطرهام اصولا زمانهایی بوده که روی سکو اول قرار میگرفتم خصوصا چون با آقایان رقابت میکردم همیشه برایم جزو بهترین خاطراتم بوده است؛ بدترین خاطرم هم بر میگردد به دورانی که افراد نالایق در فدراسیون به عنوان مسئول فعالیت میکنند. نایب رئیس زنان اگر شخصی باشد که مناسب این پست نباشد و علی رغم اینکه اسمش نایب رئیس بانوان است مخالف حضور زنان میشود و همیشه برای ما سنگ اندازی میکند بدترین حس را به ما میدهد.
در زندگی چه کسی را الگوی خودتان قرار دادهاید؟
معمولا پدرم در اکثر اوقات الگوی من بوده چون روحیات اخلاقی ما خیلی شبیه به هم است اما گاهی صبوری و برخی از منشهای خاص را از مادرم الگو برداری میکردم؛ در بحث ورزش هم طبیعاتا هر کسی به قهرمان اول آن رشته نگاه میکند و او را الگوی خودش قرار میدهد.
استعداد نشکفتهای دارید؟
من خیلی علاقه داشتم در بحث طراحی لباس، مد و فشن فعالیت کنم و البته این کار را به صورت خیلی محدود برای خودم انجام دادم اما اگر از این به بعد موقعیتی باشد که بتوانم در این زمینه فعالیت کنم به احتمال زیاد میتوانم موفق باشم.
چیزی که دوست دارید حداقل یک بار امتحان کنید؟
فکرمیکنم دوست دارم حداقل یک بار کار کشاورزی انجام بدهم و امتحان کنم.
آخرین باری که گریه کردید؟
زمانی که مادربزرگم را از دست دادم چون خیلی به ایشان تعلق خاطر داشتم؛ علی رغم سختیهایی که کشید زن توانمندی بود و روحیه شکست ناپذیری داشت. من یک مدت از مادربزرگم دور بودم و وقتی نزدیک همدیگر شدیم به علت کهولت سن به رحمت خدا رفت.
تا کنون دروغ گفتید؟ بزرگترینش چه بوده؟
همه آدمها قطعا دروغ میگویند اما تعداد و بزرگی یا کوچکی آن است که وجهه تمایز افرادی که به آنها میگویند دروغگو یا انسان معمولی را مشخص میکند ولی در کل بزرگترین دروغ من این بوده که بارها به دلیل اتفاقات مغرضانهای که در اتومبیل رانی برایم پیش آوردند گفتم این رشته را کنار میگذارم و دیگر به سمتش نمیآیم.
حرف آخر.
اگر فدراسیون و حمایت وزارت ورزش از این رشته پیرو ارتباط موثر و مفید با خودروسازان داخلی و یا وارد کنندگان خودرو بود طبیعتا واردکنندگان خودرو و سازندگان میتوانند نسبت به ورزشکاران حمایت بیشتری داشته باشند چون خیلی از افراد به دلیل همین بحث هزینه نمیتوانند آن طور که باید پیشرفت کنند و فکر میکنم بهترین کار این است که دست حامیان مالی را در دست ورزشکاران و افراد مستعد قرار دهند. از طرفی استفاده از مربیان خارجی اهمیت زیادی دارد چون بیش از یک دهه تجربهای که در کمیته آموزش فدراسیون دارم چیزی که خلاء آن کاملا محسوس است عدم آموزش صحیح در ارکان مختلف است یعنی خیلی از ورزشکاران مستعد هستند اما آگاهی از قوانین بینالمللی و حضور مربی خارجی برای ارتقا بچهها اهمیت زیادی دارد.
باسلام
احسنت به این بانوی ورزشکار و شجاع
بعنوان یار کمکی باهاش در مسابقات شرکت کن
تو هم بهتر است مثل زنان زمان صفویه و قاجار در همان پستو و آشپزخانه بمانی،در قرن ۲۲ تو هنوز در جهل و بی خردی به سر می بردی
نشان بده که رانندگی با ماشین لباسشویی سزاوار تمام رانندگان بد است و نه فقط خانمها
چقدر مسخره
خاک بر سرمان که یه آخوند باید برایمان اجازه صادر کنه!!!!!!!
من بمیرم هم حاضر نمیشم با یه مولا حرف بزنم تو چه ببختی که رفتی به یه آخوند رو انداختی
مسابقه اتومبیل رانی هم مگه اجازه می خواد؟ آب خوردن چی؟
مگه بابانداره که ازاینااجازه بگیره