پرسپولیس یحیی با جنگیدن بیگانه شده است
پرسپولیس بیشتر از هر چیز به بازگشت به خویشتن نیاز دارد تا دوباره تبدیل به همان تیمی شود که بیاعتنا به عداوتها و مشکلات، فقط برای جنگیدن به میدان بیاید؛ چیزی که پرسپولیس یحیی با آن بیگانه شده؛ تیمی که خودش دست تطاول به خویشتن گشود و قهرمانی را تقدیم رقیب کرد.
نوار قهرمانیهای پیدرپی پرسپولیس سرانجام شکسته شد. قرار هم نبود که تا ابد پرسپولیس قهرمان لیگ شود و همین رکورد فعلی هم بعید است توسط تیمی شکسته شود. اما نکته قهرمان پنج دوره متوالی لیگ برتر، ازدستدادن جام نیست. مسئله اصلی ازکفدادن هویتی است که در طول سالیان سرخپوشان کسب کرده بودند؛ هویتی که امسال به یغما رفت. بخشی از ماجرا به رفتار سؤالبرانگیز متولی باشگاه بازمیگردد که از ابتدای فصل در تعیین مدیرعامل و اعضای هیأتمدیره تا توانست تعلل کرد و در نهایت هم همه تصمیمات مدیریتی به زیان پرسپولیس تمام شد. اما این داستان اصلی پرسپولیس امسال نیست.
مشکل اساسی تیمی که هوادارانش را ناامید کرد، رفتار یحیی گلمحمدی بود. فراموش نکردهایم که با یحیی دوقهرمانی لیگ (که در مورد اولی باید نقش مؤثر کالدرون را هم لحاظ کرد) و یک فینال آسیا به دست آمده است. اما هیچ موفقیتی نمیتواند توجیهکننده خطاها و کاستیها باشد. متأسفانه یحیی با تعمیمدادن مشکلات و ضعفهایش، روح پرسپولیس را بیمار کرد. تیمی که شعار تلاشکردن و جنگیدن میداد ولی دائم به دنبال بهانهگرفتن و فرافکنی بود؛ تیم پرمهرهای که سرمربیاش مرتب برای ازدستدادن ستارههایش مرثیه میخواند. بیشتر خریدهایش غیر قابل قبول از کار درآمدند و سریال استعفاهایش، فقط روحیه تیم را کشت.
غمی که این روزها بر دل هواداران پرتعداد پرسپولیس نشسته، بیش از آن که محصول ازدستدادن قهرمانی باشد، حاصل ازدسترفتن تیمی است که تا آخرین ثانیه میجنگید و شور و هیجان میآفرید. این پرسپولیس خسته و افسرده حالا بیشترین شباهت را به سرمربیاش دارد. این غم سرخ که بر دلها نشسته، بیشتر محصول کادر فنیای است که نخواست باور کند میشود قهرمان شد؛ پس تا توانست بهانه تراشید. درست مثل رفتاری که پیش از این تیمهای رقیب پرسپولیس مرتکبش میشدند. همانها که بیشتر خرج میکردند و کمتر نتیجه میگرفتند.
حالا با این لشگر شکستخورده که پتانسیل ازدستدادن نایب قهرمانی را هم دارد، چه باید کرد؟ گروهی از هواداران روی موج احساسات خواستار تغییر کادر فنی هستند. اما باید بدانیم که در شرایط فعلی، هیچ گزینه داخلیای بهتر و مناسبتر از یحیی وجود ندارد. این که او میتواند دوباره بایستد، داستان دیگری است ولی اگر قرار باشد همان نامهای آشنا دوباره سر از پرسپولیس دربیاورند، همین یحیی با کادر فنی مجربتر و حرفهایتر بهترین گزینه است. داستان مربی خارجی اما ماجرایی دیگر است و البته این نسخه هم الزاما شفابخش نیست. پرسپولیس بیشتر از هر چیز به بازگشت به خویشتن نیاز دارد تا دوباره تبدیل به همان تیمی شود که بیاعتنا به عداوتها و مشکلات، فقط برای جنگیدن به میدان بیاید؛ چیزی که پرسپولیس یحیی با آن بیگانه شده؛ تیمی که خودش دست تطاول به خویشتن گشود و قهرمانی را تقدیم رقیب کرد.