سرمربی تیم ملی والیبال:
شاید هر بازیکنی به تیم ملی والیبال دعوت شود، حتی سعید معروف!/ پوست کرگدن پوشیدهام
سرمربی تیم ملی والیبال در مورد قبول سکانداری تیم ملی گفت: وقتی به عنوان مربی تیم ملی انتخاب شدم زرهی با پوست کرگدن پوشیدم، گفتم باید تحمل کنی و اگر نمیتوانی نباید به تیم ملی بروی.
تیم ملی والیبال ایران با ترکیبی جوان راهی لیگ ملتها شد و با اینکه از ابتدا هدف تیم را جوانگرایی در این رقابتها عنوان کرده بودند اما عملکر قابل قبولی داشت و در جایگاه هفتم قرار گرفت. فدراسیون والیبال بعد از سالها قبل از این مسابقات برای تیم ملی سرمربی ایرانی انتخاب کرد و بهروز عطایی سکان تیم را برعهده گرفت.
مشروح مصاحبه با بهروز عطایی را در ادامه میخوانید.
تمرینات تیم ملی بعد از لیگ ملتها دوباره از سرگرفته شده است، شرایط تیم در آستانه رقابتهای قهرمانی جهان چگونه است؟
خوشبختانه بعد از لیگ ملتها که شروع کردیم تیم در وضعیت مناسب آمادگی بود. سعی کردیم آن فضا را حفظ کنیم. با توجه به اینکه بازیکنان جدید به ترکیب تیم در لیگ ملتها اضافه شدهاند باید برای کارهای گروهی و هماهنگی انرژی بیشتری بگذاریم. محمد موسوی، جواد معنوی نژاد، جواد کریمی، علی اصغر مجرد و میثم صالحی اضافه شدند و صابر کاظمی هم اضافه خواهد شد. خوشبختانه وضعیت قابل قبول است و بازیکنان مصدوم تحت نظر پزشک مسیر درمانی خود را طی میکنند.
برخی نسبت به حضور تیم ملی در لیگ ملتها با سرمربی ایرانی و بازیکنان جوان خوشبین نبودند، شما فشاری احساس نمیکردید که به عنوان یک مربی ایرانی خود را ثابت کنید؟
فشاری روی خودم حس نکردم چون به فضایی که در آن قرار داشتم، آگاه بودم. کاملا گروه و کادر خودم را میشناختم که میتوانند چه کارهایی انجام بدهند. در شروع کار با توجه به اینکه نتایج کار ایده آل نبود، فشارهای جانبی به تیم وارد شد اما سعی کردیم این فشار را از تیم دور کنیم و نقل قولها را رصد نکنیم. طبیعتا این فشار روی دوش تیم حس میشد اما سعی کردیم کیفیت خود را بروز بدهیم.
خیلی اهمیت نداشت چه قضاوتی میشود بلکه مهم این بود بهترین عملکرد را داشته باشیم. در نهایت به اینجا رسید که مردم نسبت به تیمی که در هفته اول پیشبینی میکردند شاید سه برد هم نیاورد، در روز آخر که به لهستان باخت، گفتند حیف شد به جمع چهار تیم نرفتیم. مفهومش این است که روند رو به رشد و صعودی خوبی داشتیم. این برای من به عنوان مربی خیلی خوشایند است. از طرفی ۱۱ تا ۱۲ نفر از بازیکنانی که از آنها استفاده کردیم برای اولین بار در لیگ ملتها شرکت کردند. در ترکیب تیم هم ۴ بازیکن ۲۱ ساله، ۴ بازیکن زیر ۲۳ سال و ۳ بازیکن زیر ۲۵ سال داشتیم که به معنی جوانی تیم بود.
وقتی به عنوان مربی تیم ملی انتخاب شدم، زرهی با پوست کرگدن پوشیدم. گفتم باید تحمل کنی و اگر نمیتوانی نرو. به خودم گفتم با علی دایی و محمد بنا آن کار را کردند، تو که از آنها گندهتر نیستی اگر میتوانی تحمل کنی وارد این عرصه شو چون پوست میکنند. والیبال، کشتی و فوتبال ورزشهای مورد توجه هستند. بسکتبال در آسیا حذف شد و کسی کاری نکرد اما در والیبال وقتی به ایتالیا و برزیل هم میبازیم، حرف میزنند.
برخی معتقد بودند ریسک است مربی ایرانی با تیمی که پوست اندازی شده در مسابقات حاضر شود، آیا این برای شما ریسک بود؟
ما آگاهانه این کار را کردیم و تبعات آن را هم میدانستیم. احتمال داشت تبعاتش بسیار خطرناک و گران تمام شود اما سعی کردیم کار درست را انجام بدهیم و خیلی نگران تبعاتش نبودیم. اگر نگران تبعاتش بودم قطعا بازیکنان باتجربهتر را دعوت می کردم. سعی کردم عملکرد تیم را در زمین به درستی به نمایش بگذاریم. در جامعهای هستیم که نسبت به تغییر مقاومت میکند. هنوز مردم از بازیکنانی مثل سعید معروف و موسوی برای تیم ملی حرف میزنند در صورتی که معروف خداحافظی کرده اما هنوز دنبال برگرداندنشان هستند. در هیچ جای دنیا چنین چیزی نمیگنجد اما در فرهنگ ما وجود دارد. در تمام دنیا ممکن است در مقاطعی کسانی که خداحافظی کردهاند را برگردانند اما نه بعد از ۶ ماه.
به طور کلی درهای تیم ملی همیشه به روی همه باز است اما چارچوب فکری و برنامه شکل دادن و یافتن بازیکنان بیشتری سطح کشور است که مسابقات بیشتری را لمس کنند، یعنی توقع من این است که طی دو، سه سال بیش از ۵۰ بازیکن را پیدا کنیم که تجربه حضور در لیگ ملتها را از نزدیک داشته باشند. این روند ادامه دارد چون تعریف ما از تورنمنتهای مختلف متفاوت است. لیگ ملتها، قهرمانی آسیا، المپیک و جام جهانی هر کدام تعریفی دارند. والیبال پرترافیکترین رشته ملی دنیاست و روی همین اصل میتوانیم و نیاز است که به تعدادی بازیکن استراحت بدهیم که فرسوده نشوند. دست خودمان را برای استفاده از بازیکنان متعدد باز نگه داریم و تعداد بازیکنان بینالمللی خود را افزایش بدهیم.
در لیگ ملتها اتفاقی افتاد که از چنین ریسکی، پشیمان شوید؟
اصلا. ما آگاهانه این کار را کردیم. میدانستیم قطعا جلوی بسیاری از تیمهایی که شانس بردمان با ترکیب باتجربههایمان بیشتر است، با این ترکیب کمتر میشود اما بازخوردی که داشت و در نهایت مردم خیلی خوشحال شدند. نشان داد که تصمیم درست بوده است. ما یک بار دیگر هم مقام هفتمی را داشتیم اما مردم اینگونه خوشحال نبودند.
قبلا اگر برخی از بازیکنان تیم ملی به هر دلیلی نبودند شانس برد برای تیم قائل نبودید اما الان بدون آن بازیکنان این اتفاق میافتد. بازی آخر با لهستان با اینکه حریف با تمام قوا کار کرد اما شانس برد داشتیم. معنیاش این است که چرخه تولید بازیکنان در والیبال کشور میچرخد و نیاز است که فدراسیون والیبال و گروه فنی تیمهای ملی از این بازیکنان در جای درست خود استفاده کنند، آنها را به مرز خودباوری و بازدهی برسانند.
سعید از تیم ملی خداحافظی کرده است. در چندین مصاحبه هم گفت اصلا نیازی نیست که برگردد اما هر بازیکنی که بتواند کمک کند، میآید. ممکن است سعید معروف باشد
با انگیزهای که بازیکنان جوان دارند، میتوان تا المپیک ادامه داد؟
ما سعی میکنیم بعد از هر تورنمنت کاستی و ضعفهایمان را بررسی و ترمیم کنیم. قطعا این بازیکنان نشان دادند چقدر توانایی دارند. هم خودشان رشد میکنند و هم سبب رشد اطرافیانشان میشوند.
ما توانستهایم این موضوع را به مکانیزیم تولید بازیکن جدید تبدیل کنیم یا هنوز ریسک است؟
ورزش یک فرایند زمانبر است. تیم ملی نوجوانان، جوانان خوبی داریم. اینها در فرایند زمانی یعنی چند سال بعد به تیم بزرگسالان میرسند. به نظرم تا الان این چرخه خوب چرخیده است. ۷، ۸ بازیکن تیم ملی فعلی از دو دوره اخیر تیمهای جوانان به مربی آنها بودهام، هستند. زمانی که از دو دوره این تعداد بازیکن را در تیم ملی بزرگسالان داشته باشیم یعنی روند فوق العاده است.
اگر این اتفاق همچنان ادامه پیدا کند فکر میکنم سرعت تولید و بهرهبرداری از بازیکنان بیشتر میشود اما باید به این مکانیزم فراوانی بیشتری بدهیم و دقتمان هم بیشتر باشد اما فکر میکنم با توجه به اینکه کشور جوانی هستیم، میتوانیم سرعت این اتفاق را بیشتر کنیم.
حمایتها از شما چگونه است؟
خیلی خوب. فدراسیون والیبال واقعاً کمک کرد. علیرغم اینکه بودجه فدراسیون از وزارت قابل توجه نیست اما فدراسیون سعی میکند با جذب اسپانسر کاستیهای مالی را جبران کند و خوشبختانه در این زمینه مشکلی نداریم.
در بحث قرارداد سرمربی ایرانی تیم ملی نگاه فدراسیون این است که چون میتواند با تیم باشگاهی هم عقد قرارداد کند نیاز به قراردادی مشابه قرارداد با سرمربی خارجی نیست، نظر شما در این مورد چیست؟
چهارچوب و اصلی بر این موضوع حاکم است. الان تقریبا دو سوم مربیان ملی، مربی باشگاهی هم هستند. آندره جیانی، گربیچ، کولاکوویچ سرمربی تیم ملی و باشگاهی هستند اما طبیعی است که نزدیکی رقابتها و دو شغله بودن برای سرمربی خستگی مضاعف خواهد داشت. در بعد مالی هم چون خودم در این مورد بحثی نداشتم، هیچ وقت هم چیزی مطرح نکردم. برای تیم ملی خودم با افتخار کار میکنم. وقتی پرچم کشورم روی سینهام است به چیزهایی دیگر خیلی اهمیت نمیدهم و شاید بعضی نقدها، فشارها و تخریبها هم اذیتم نکند چون برای کشورم اهمیت قائل هستم و این مهمترین موضوع زندگی من است.
قرارداد مربی ایرانی موضوعی است که باید در وزارت ورزش و حتی هیات دولت مطرح شود. فدراسیون والیبال و خیلی از فدراسیونها از نظر آنقدر بودجه ندارند که با مربیان ایرانی قرارداد ببندند. بنابراین اگر قرار است اتفاقی بیفتد باید از طریق هیات دولت مصوب شود که فدراسیونها این عدد از ارقام را باید برای مربیان ایرانی خود در نظر بگیرند. چیزی که فدراسیون والیبال الان به ما میدهد حقوق نیست بلکه نوعی هزینه ایاب و ذهاب و بنزین ماشین است و گرنه از نظر قرارداد عددی نیست که با آن فکر شود.
گفته شده بین ۱۵۰ تا ۱۹۰ هزار تومان است، صحت دارد؟
بابت هر روز کار تقریبا همین اندازه است. اگر نباشد هم اهمیت ندارد اما در نهایت در زمینه قرارداد باید ساز و کار دقیق و درستی از ناحیه وزارت ورزش و هیات دولت رخ بدهد. من زیاد مشکلی با این موضوع ندارم اما در رشتههایی مثل کشتی یا تکواندو میبینید که مربی تیم ملی، باشگاه ندارد و پول هم کفاف زندگیاش را نمیدهد. به هر حال انعقاد قرارداد برای کادر فنی ایرانی باید یک روزی و یکجایی رخ بدهد.
هفته اول لیگ ملتها انتقادهای زیادی به تیم ملی شد، این انتقادها به گوش شما میرسید و در کار شما تاثیرگذار بود؟
برخی نگاه خودشان را دارند. ما از چهار مسابقه که در هفته اول انجام دادیم دو بازی را بردیم و دو بازی را باختیم. همین اتفاق برای برزیل هم افتاد و نتیجه خیلی عجیب و غریبی نبود. پیش بینی ما قبل از شروع مسابقات این بود که سه برد و یک باخت کسب میکنیم اما یک باخت بیشتر دادیم. به هر حال برخی راحتتر میتوانند به ایرانیها حمله کنند. حمله به خارجی سخت است. برخی ایرانیها را زیاد دوست ندارند و شاید حضور ایرانیها خوشایند نیست.
نقدهایی بود که البته در فضای مسابقات خیلی به گوشم نرسید اما بعدها به ما گفتند چون سعی کردم در جریان مسابقات از فضای رسانهای و مجازی دور شوم. به هر حال بر تمرکز من و کادرم اثر میگذاشت. هیچ مصاحبهای انجام ندادم و فقط به کار تیم پرداختم. فکر میکنم تصمیم درستی هم بود. آرامشی که در ایجاد کردیم سبب شد نتیجه قابل قبولی بگیریم. کادر در همه بخشها به من کمک کرد و فدراسیون هم کاملاً کنار و همراه بود. تشخیص دادیم که در این مقطع نباید وارد عرصه صحبت و گفتوگو شویم. جواب هم داد وخوشحالی مردم سبب شد خوشحال تر شویم.
برخی نقد را خیلی زود شروع کردند کسی که نقد کرد الان چه میخواهد بگوید؟ ما باید روند را رصد کنیم. اگر بگویند دریافت و اسپک ما خوب نیست و میبازیم این نقد فنی است اما میبینیم که روند درست بوده است. در واقع باید به جای فرایند محتوا را نقد میکردند.
در جایی از صحبتهایتان گفتید مردم هنوز از سعید معروف و محمد موسوی حرف میزنند و قبول ندارند که از تیم ملی رفتهاند، دعوت دوباره موسوی ربطی به این نوع نگاه و فشارها دارد؟
نگفتم مردم آمادگی ندارند. هیچ وقت هم نگفتهام چه کسی در تیم ملی هست و چه کسی نه. فقط از نوع دعوت و انتخاب من بقیه تفسیر کردند که نگاه عطایی به بازیکنان اینگونه است. همیشه اعتقاد داشتم هر جا نیاز باشد بازیکنان باشند باید دعوت کنیم. تیم کشورمان است و باید به آن شخصی نگاه نکیم اما خطوط قرمزی هم داریم که باید کنترل کنیم. محمد موسوی جزو بازیکنان خوب ماست و همیشه با او در ارتباط بودهام. میدانست که روزی دوباره به تیم ملی میآید اما زمان آن را ما تعیین میکنیم چون تشخیص من این است که بازیکنی مثل محمد موسوی نباید در لیگ ملتها فرسوده شود یا نیاز نیست در جام کنفدراسیونها شرکت کنند بلکه باید بازیکن جوانتری به آن رقابتها اعزام شود. موسوی باید در مسابقات معتبرتری به کار گرفته شود.
باتوجه به این صحبتها میتوان انتظار داشت برای مسابقات مهمتر مثل قهرمانی جهان و المپیک بازیکنان باتجربهتر دوباره به تیم ملی برگردند؟
بازیکنانی که کیفیت بروز توانایی فنی خود را داشته باشند، شانس دارند. قطعاً با تمام قوا وارد المپیک میشویم و محدودیتی در انتخاب بازیکن نداریم. هر کسی بتواند به تیم ملی کمک کند، میآید.
حتی سعید معروف؟
سعید از تیم ملی خداحافظی کرده است. در چندین مصاحبه هم گفت اصلا نیازی نیست که برگردد اما هر بازیکنی که بتواند کمک کند، میآید. ممکن است سعید معروف باشد. سعید را آخرین بار در جام باشگاههای آسیا دیدم، با هم دوست و رفیق هستیم.
در جریان لیگ ملتها موجی در فضای مجازی برای معافیت امین اسماعیلنژاد از خدمت سربازی به راه افتاد این ماجرا به کجا رسید و نظر شما در این باره چیست؟
زمانی هم مسیر موج می شویم. خیلی از ورزشکاران تاپ ما سربازی رفتهاند و باید آن را تمام کنند. شاید بتوان راهکارهایی پیدا کرد که بتوانند او را برای بازی به جای بفرستند اما قانون اجازه معافیت را نمیدهد. فقط شخص مقام معظم رهبری میتواند دستور دهد که هیچ وقت هم برای فردی خاص نمیدهند. این موضوع بیشتر با احساسات هواداران همراه بود. اسماعیلنژاد در مسابقات هم خیلی خوب کار کرد و مردم دوستش دارند. با هر ۸۰۰۰ دنبالکننده به لیگ ملتها رفت و الان۱۲۰ هزار دنبال کننده دارد.
چه اتفاقی بین شما و آقای خوش خبر افتاد که از سرپرستی تیم ملی کنار رفت؟
اتفاقی نیفتاد. ما در پروسه ۵۷ روزه لیگ ملتها و تمرینات دو ماهه قبل از آن جز احترام نسبت به همدیگر هیچ واکنشی نداشتیم. بسیار باهم محترمانه رفتار کردیم. آقای خوشخبر سرپرستی کارآمد است و من به دلیل توانمندیهایش او را دعوت کردم که به ما ملحق شود اما در مسیر کار متوجه شدم مدل تفکر ما با هم متفاوت است و این موضوع تیم را دچار دوگانگی میکند. برخی از صحبتهای من برداشت غلط کردند و به نقل از من گفتند دوشقه میشود. در صورتی که گفتم دوگانگی میشود. مدل مدیریت هر دوی ما درست اما متفاوت است. بنابراین حس کردم اگر ادامه پیدا کند احتمال صدمه به تیم وجود دارد. بنابراین خیلی دوستانه صحبت کردیم و قطع همکاری شد. الان اگر جایی هم را بببینیم، همدیگر را بغل میگیریم. تنها برای اینکه تیم دچار چالش و دوگانگی نشود، این تصمیم گرفته شد.
چه شد که آقای محمدی را به عنوان جانشین آقای خوش خبر انتخاب کردید؟
نیاز داشتم که خیلی سریع جایگزین پیدا کنیم تا کسی بتواند فعالیتهای سرپرستی را انجام دهد. با آقای محمدی در رده جوانان چندین سال همکاری داشتم. او مدیر کل تربیت بدنی نیروی زمینی کل کشور و یکمدیر تمام قد بود. بنابراین دعوت به همکاری کردم و پذیرفت.
خاک برسرتان شما که میتوانید از این کشور منحوس و نفرین شده و نجس فرار کنید