چرا علی دایی و علی کریمی در میان لژیونرها، خاص اند؟
درست است که فوتبال در هر لیگ اروپایی دشواری خاص خودش را دارد؛ ولی قاعدتا نمیتوان دستاوردی را که علی دایی و علی کریمی در بایرن مونیخ داشتند، هم ردیف قهرمانیهای دیگر گذاشت.
فوتبال ایران در شرایطی سال و فصل عجیبوغریبی را پشت سر گذاشت و اتفاقات بهتآوری را در جام جهانی از سر گذراند که حالا سایه تلخ آن ماجرا، بهویژه شکست سنگین برابر انگلیس در اولین دیدار از جام جهانی، تا حدودی رخت بربسته و به تعدادی از همان بازیکنان که این روزها در لیگ و تیمهای خارجی به میدان میروند، لبخند زده است.
بحث حاضر درباره تعدد قهرمانی بازیکنان ایرانی در لیگهای حاشیه حوزه خلیج فارس و البته چند لیگ اروپایی است. احمد نوراللهی، کاپیتان سابق پرسپولیس، که جایگاه خاصی در تیم ملی داشته، یکی از نفراتی است که روزهای اخیر موفق شده به همراه شباب الاهلی امارات جام قهرمانی این کشور را به دست بیاورد. احمد نوراللهی به همراه مهدی قایدی بعد از برطرفشدن مشکل اسم لیگ امارات، بهعنوان اولین ایرانیها پا به این لیگ گذاشتند؛ ولی قایدی نتوانست روزهای خوبش در استقلال را تکرار کند تا پس از شنیدن نقدهای زیاد مجبور به بازگشت به لیگ ایران شود و دوباره پیراهن تیم سابق را در انتقالی قرضی به تن کند؛ اما نوراللهی تبدیل به مهرهای کلیدی برای الاهلی شد و درست چند روز پیش مزد زحماتش در این باشگاه اماراتی را با بالابردن جام قهرمانی به دست آورد.
صادق محرمی، مدافع راست تیم ملی ایران هم دیگر ملیپوشی بود که طعم قهرمانی را به همراه دینامو زاگرب در لیگ کرواسی چشید. البته این اتفاقی تکراری برای دینامو و صادق محرمی بود. آنها برای پنجمین فصل متوالی جام را بالای سر میبرند. تفاوتش در این دوره این بود که محرمی بیش از هر زمان دیگری برای دینامو در این فصل به میدان رفت و یکی از مهرههای کلیدی لقب گرفت. او در عین جوانی یکی از پرافتخارترین بازیکنان ایرانی شاغل در اروپا است که توانسته جامهای متعددی به همراه دینامو زاگراب به دست بیاورد.
احسان حاجصفی، کاپیتان تیم ملی ایران، در کنار میلاد محمدی، دیگر ملیپوش ایرانی، هم فصل خوبی را با آاک آتن پشت سر گذاشت و جام قهرمانی سوپرلیگ یونان را بالای سر برد. احسان که فشار زیادی را در جام جهانی متحمل شد، در این فصل یکی از خوبهای آتن بود که بازیهای درخشانش تأثیر مستقیمی در قهرمانی این تیم یونانی داشت. میلاد هم اگرچه نصف احسان در بازیهای لیگ به میدان رفت؛ ولی یکی از بازیکنان مهم این باشگاه در فصل جاری محسوب شد.
نهایتا هم که نوبت به علیرضا جهانبخش، دیگر کاپیتان تیم ملی ایران، رسید که با فاینورد جام قهرمانی را در لیگ هلند بالای سر ببرد. علیرضا که پیشازاین سابقه رسیدن به عنوان آقای گلی در لیگ هلند را داشت، حالا برای اولین بار جام قهرمانی را هم در این کشور بالای سر برد، تا روزهای خوبش در عرصه باشگاهی را دوباره جشن بگیرد. علیرضا سیزدهمین بازیکن فوتبال ایران است که میتواند قهرمانی در یکی از لیگهای اروپایی را جشن بگیرد. مهرداد میناوند با اشتروم گراتس، علی دایی، وحید هاشمیان و علی کریمی با بایرن مونیخ، اشکان دژاگه با ولفسبورگ، کریم انصاریفرد با المپیاکوس، مسعود شجاعی با آاک آتن، سردار آزمون با زنیت، مهدی طارمی با پورتو، صادق محرمی با دینامو، احسان حاجصفی و میلاد محمدی با آاک آتن دیگر بازیکنان ایرانی هستند که نامشان در این زمره گنجانده میشود.
با مرور همین اسامی مشخص میشود که با وجود در اختیار داشتن ستارههای بیشمار، فوتبال ایران فقط توانسته ۱۳ نماینده در بین تیمهایی که قهرمانی در اروپا را جشن گرفتهاند، داشته باشد. شاید همین نکته برای برجستهکردن کار این افراد کفایت کند؛ ولی با نگاهی دقیقتر و شاید منصفانهتر باز هم نتوان همه این بازیکنان را در یک کفه ترازو گذاشت.
کار علی دایی از آن نظر خاصتر بود که نهتنها قهرمان بوندسلیگا شد؛ بلکه به همراه باواریاییها طعم حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا را هم چشید
واقعیت این است که بیشتر قهرمانیهای حاصلشده در این بخش در لیگهای درجه دو و سه اروپایی رقم خورده و سختی کار بازیکنان مذکور شبیه به هم نیست. درست است که فوتبال در هر لیگ اروپایی دشواری خاص خودش را دارد؛ ولی قاعدتا نمیتوان دستاوردی را که علی دایی و علی کریمی در بایرن مونیخ داشتند، همردیف قهرمانیهای دیگر گذاشت.
قبل از ورود به آن مبحث ابتدا بهتر است وضعیت لژیونرهای این روزهای فوتبال ایران بهطور خلاصه بررسی شود تا درک بهتری از وجه تمایز رخداده صورت بگیرد. در بین بازیکنان کنونی فقط سردار آزمون و سامان قدوس هستند که در یکی از پنج لیگ معتبر اروپایی به میدان میروند. البته آنها هم کج دار و مریز مورد استفاده قرار میگیرند. سامان که اصلا در لیگ برتر انگلیس شرایط خوبی نداشته و از برنتفورد در انتهای فصل جدا میشود. سردار هم که پس از پیوستنش به لورکوزن کار دشواری برای تحمیل خودش به ترکیب اصلی داشته و هنوز نتوانسته به طور صددرصدی اعتماد ژابی آلونسو را به دست بیاورد.
به غیر از این دو نفر، دیگر ستارههای فوتبال ایران در لیگهای درجه دو اروپایی به میدان رفته و میروند. گو اینکه دراینبین باید پرانتزی هم برای مهدی طارمی باز کرد که با وجود حضور در لیگ پرتغال، شایستگیهایش را به رخ کشیده و با درخشیدن در این لیگ و صدالبته لیگ قهرمانان اروپا ثابت کرده توانایی بازیکردن در هر پنج لیگ معتبر اروپایی را بهعنوان بازیکن ثابت دارد. طارمی تازه در بین لیگهای درجه دو اروپایی شرایط بهتری از لحاظ اعتبار دارد و بقیه بازیکنان بهمراتب در تیمهای ضعیفتری از لحاظ رتبهبندی یوفا قرار دارند.
حالا بدیهی است که اهمیت قهرمانشدن در یکی از پنج لیگ معتبر اروپا بیشتر و کار بسیار سختتری به نظر بیاید. فارغ از کار شگفتانهای که اشکان دژاگه در ولفسبورگ کرده و قهرمان شده، باید جایگاه دو بازیکن دیگر یعنی علی دایی و علی کریمی را متفاوتتر دید. این دو به بهترین تیم آلمان و یکی از قدرترین و پرافتخارترین تیمهای اروپایی رسیدند و توانستند جام قهرمانی را به دست بیاورند. وحید هاشمیان هم چنین کرده؛ ولی وحید روزهای خوبی در بایرن نداشت و به غیر از چند بازی اول فصل بیشتر روی نیمکت و سکو نشست.
کار علی دایی از آن نظر خاصتر بود که نهتنها قهرمان بوندسلیگا شد؛ بلکه به همراه باواریاییها طعم حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا را هم چشید و چهبسا اگر شگفتی پسران سِر الکس فرگوسن در منچستریونایتد نبود، او نامش را با قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، در بین ایرانیها جاودانهتر میکرد. دایی البته در فینال لیگ قهرمانان اروپا به میدان نرفت؛ ولی گلهای خاصی برای بایرن مونیخ در طول فصل زد.
کاری که علی کریمی هم کرد، باید مورد توجه قرار بگیرد. در بین همه بازیکنانی که پیراهن بایرن مونیخ را پوشیده و جام قهرمانی را به دست آوردند، علی کریمی تنها بازیکن ایرانی است که بیش از یک فصل دوام آورد. دایی و هاشمیان در پایان فصل از بایرن جدا شدند؛ ولی کریمی در فصل بعد هم بایرنی ماند؛ اما مصدومیت اجازه نداد مثل فصل نخست بدرخشد. او در فصل دوم حضور در ترکیب را از دست داد و بایرن هم قهرمان نشد.
پرواضح است که بیان چنین مطالبی به معنی بیارزشکردن کار دیگر بازیکنان ایرانی و جامی که آنها به دست آوردهاند، نیست؛ بلکه مسئله پررنگ این موضوع است که چرا در فوتبال ایران بازیکن دیگری مثل علی دایی یا علی کریمی دیده نشده است؛ بازیکنانی که در بالاترین سطح باشگاهی در فوتبال اروپا بازی کرده و جام هم به دست آوردهاند. این روزها به غیر از سردار آزمون، شاید فقط امید فوتبال ایران به یکی مثل مهدی طارمی باشد که دوباره بتواند خودش را به تیمی مثل بایرن مونیخ تحمیل کند و پا جای پای علی دایی بگذارد؛ اتفاقی که دست بر قضا صفحه ترانسفرمارکت هم شایعهاش را ساخته و خبر داده که این مهاجم ایرانی مورد توجه باشگاه بایرن قرار گرفته است.
چونکه عضو ارتش سرخ پرسپولیس بوده اند و در باشگاه بایرن مونیخ آلمان توپ زده اند! از بازیکنان فوتبال لژیونر ایرانی صرفاً علی دایی و علی کریمی تاکنون توانسته اند در باشگاه بایرن مونیخ آلمان بازی کنند!
و البته وحید هاشمیان که بایرن بود و پرسپولیسی شد و حالا هم طارمی به امید خدا
اینم فراموش نکنیم دایی و کریمی زملنی در بایرن بازی میکردن که هر بازیکن بایرن خودش یه تیم بود
مثل الان نبود که
اون موقع خیلی بازیکنها سطحشون بالا بود،تیم ملی آلمان همشون یازده نفر فیکس بایرن بودن،درحقیقت دایی و کریمی توی تیم ملی آلمان بازی میکردن و کارشون واقعا سخت بود
دمشون گرم
بزودی مهدی طارمی هم رکورد دایی وهم رکورد کریمی رو میشکنه،بهتون قول میدم طارمی در بایرن آقای گل بوندس لیگامیشه ،فقط صبرکنیدتاببینیدطارمی چیکار میکنه!!!
علی کریمی و دایی به خاطرفوتبالشون مطرح شدند اما به خاطر منش مردمی شون خاص شدند نترس وشجاع درکنارم دم
چون علی دایی آقای گل جهان بود
چون دایی زمانی رفت اروپا که کسی ایرانیها رو قبول نداشت در فوتبال
علی کریمی هم بد آورد و قرار بود رئال مادرید بره بعد از پایان فصل اول در بایرن که مصدوم شد
کریمی حقش بود فیکس رئال باشه،لعنت به اون مصدومیت بدموقع،وگرنه در رئال هم بازیکن داشت پرسپولیس و ایران
درود بر شرف هر دوی این وطن پرستها
علی کریمی تو بیسوادی ووطن فروشی جز خواص هست
امثال تو که همه چیزتون را به ساندیس وسهمیه ای فروختید دم از وطن نزنید که مرغ پخته خندش بگیره .
علی کریمی بیسواد و خاص ووطن فروش ،به خاطر بیسوادی خاص بود بی وطنی هم به آن اضافه شد
حالا که بی سوادا این مملکتا قبضه کردند .بیسوادی افتخار شده .نکند رییستون مدرکشا از اکسفورد گرفته ؟
با چقدر سبیلتون را چرب کردند
ه روز مطرحشون میکنید
زیاد حرف میزنی ساندیس خور توهمی
اتفاقا هیچی هم نیستن.بیهوده بالا ،بلاش ننمابید ننمابید
در جواب وطن فروس،،وطن فروش که نمیدونم،،،اما غرور دارن،،نا ناآگاهانه شاید مرتکب اعمال شدن،،،که واسه مردم شریف ایرانی وطن دوست مقبول نیست.انشاالله خودشون رو همراه و دوست مردم ،انقلاب بدونن.التماس دعا.