انتخابات فدراسیون فوتبال و تکرار نامهایی ترسناک؛ از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود!
قرار است از میان نامهایی چون امیر عابدینی، مهدی تاج، علی کفاشیان و شهابالدین عزیزیخادم، یک نفر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال را از آن خود کند و به مدت چهار سال برای فوتبال تصمیم بگیرد.
اداره فوتبال ایران در بالاترین سطح خود یعنی فدراسیون فوتبال تبدیل به چیزی شبیه دورهمی شده است. دورهمی چند اسم محدود و آشنا که پیش از این امتحان خود را پس دادهاند.
مهمترین فدراسیون ورزشی ایران در آستانه تغییر قرار دارد؛ تغییری که به نظر میرسد صرفاً در ظاهر خواهد بود، نه فرم و محتوا و تفکرات. چند روز از آغاز ثبتنام کاندیداهای ریاست فدراسیون فوتبال میگذرد و در شرایطی که این مهلت تا پنجشنبه، ۲۰ دی ادامه خواهد داشت، شاهد تردد چهرههایی در خیابان سئول بودهایم که پیش از این حداقل یک دوره سابقه جلوس روی صندلی ریاست را داشتهاند.
در واقع دورخیز چند نام مشخص و آشنا روی کورسوی امید اهالی فوتبال در ماههای گذشته، خط بطلان کشید و آن را از بین برد. بسیاری از فوتبالیها امیدوار بودند با پایان دوره ریاست مهدی تاج، چهرهای که از عناصری، چون محبوبیت و مقبولیت بهره میبرد، در مجمع انتخاباتی ۱۱ اسفند سال جاری در رأس هرم مدیریتی فوتبال قرار بگیرد تا پل ارتباطی ایدهآلی برای به هم پیوستن امید و آینده باشد. اما احتمالاً حالا کمتر کسی انتظار روز موعود را میکشد، جز آنهایی که با ریاست هرکدام، آیندهای بهتر برای خود و دوستانشان متصور هستند!
علی کفاشیان ۷۰ ساله، امیر عابدینی ۷۶ ساله، مهدی تاج ۶۵ ساله و شهابالدین عزیزی خادم ۴۷ ساله و احتمالاً حیدر بهاروند؛ اینها افرادی هستند که تاکنون به صورت قطعی ثبتنام کردهاند یا در فرصت باقیمانده به کارزار انتخابات و رقابت میپیوندند. البته شایعه حضور چند نام همچون رضا درویش هم وجود دارد که در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمیکند. علاوه بر این افراد، اسامی تکراری نفراتی چون مهدی محمد نبی، حیدر بهاروند، میرشاد ماجدی، منصور قنبرزاده و فریده شجاعی برای نایب رئیسی اول تا سوم مطرح است.
آنچه مایه تعجب است، مصاحبههای پرتعداد و اظهارنظرهایی است که تعدادی از کاندیداها در همین چند روز داشتهاند. هرکدام دیگری را متهم به داشتن پرونده یا مانعی میکند که نمیتواند در انتخابات شرکت کند و فاقد صلاحیت لازم است. فضایی پرابهام که به همین جا هم ختم نمیشود و عابدینی به عنوان یکی از کاندیداها که سابقه ریاست فدراسیون فوتبال را هم در کارنامه دارد، تأکید کرده که صداقت در این ورزش از بین رفته است.
البته که در کنار صداقت، مواردی، چون شفافیت هم از بین رفته و از آن مهمتر بسیاری از عوامل دست به دست هم داده تا فوتبال، آرامش و پیشرفت را هم از دست رفته ببیند. حقیقت آن است که فوتبال کشور همچون گوشت قربانی بین چند اسم همیشه ثابت و پایِ کار تقسیم میشود و مجموعهای محدود از نامهای تکراری، از سازمان لیگ به ریاست، از ریاست به هیئت رئیسه، نایب رئیسی، دبیرکلی و... تغییر پُست میدهند.
خلاصه ماجرا این است؛ حدود ۱۰ روز مهلت برای ثبت نام افرادی که امتحان خود را پس دادهاند و بی تعارف میانگین نمرات آنها بالا نیست و با تک ماده هم قبول نمیشوند. در میان افرادی که تاکنون خود را به ساختمان فدراسیون فوتبال رساندهاند تا برای انتخابات ثبتنام کنند، یکی خندههایش ترسناک است و دیگری وعدههایش. درباره مدیریت یکی دهها سؤال و اتهام بی پاسخ وجود دارد و آن یکی امیدوار است جادوگران بتوانند اعضای مجمع را هیپنوتیزم کنند تا در روز انتخابات به او رأی دهند.
یکی پرونده باز دارد و دیگری حکم محرومیت، اما هیچکدام اینها اهمیتی ندارد، چون گویا قرار نیست مجالی برای ورود چهرههای موجه فوتبالی به عرصه انتخابات باشد، بلکه بوی تغییر و بهبود اوضاع به مشام مردم و میلیونها عاشق فوتبال برسد. به معنای واقعی صحنه روشن است و قابل تحلیل. البته که نیازی به تحلیل آنچنانی هم نیست وقتی مقابل نام هر کدام برای افزایش امید به آینده فوتبال، کلمه «هیچ» خودنمایی میکند.
پس کی قراره درس عبرت بگیریم !!؟