قاتل اهورای سه ساله: نه قاتلم نه متجاوز
قضات دادگاه کیفری استان گیلان تا هفته آینده حکم این پرونده را صادر خواهند کرد مادر اهورا در نشست محاکمه قاتل پسرش حضور نیافت.
به گزارش سایت خبر فوری به نقل از ۸دی، قاتل اهورای صبح روز گذشته به دادگاه کیفری یک استان گیلان جابهجا شد تا برای اولین بار در برابر هیأت قضائی جزییات این جنایت هولناک را تعریف کند. مجتبی درحالیکه قبل از این مکرراً به تعرض و کشتن اهورا اعتراف کرده بود، روز گذشته تمام گناههای خود را نفی کرد و مدعی شد که منحصراً برای تنبیه کردن اهورا آرام سرش را به دیوار زده است. در نشست دادگاه درحالیکه قاتل واقعهی آن روز سیاه را تعریف میکرد، پدر اهورا عصبانی شد و اهتمام کرد با او درگیر شود.
روز تلخ مرگ
آن چند نفر از همسایهها هنگامی وارد منزل شدند، بهطرف حمام رفتند و با اهورای سهساله درحالیکه لباسی به تن نداشت و خون فراوانی از او رفته بود، روبهرو شدند. مرد جوان که مجتبی اسم دارد در صحنه مرموز این سانحه پیش روی مأموران مدعی شد که من پدر اهورا هستم و هنگامی نگاه کردم پسرم داخل حمام روی زمین افتاده، شوکه شدم و روی مبل نشستم، این در حالی بود که همسایهها مرد جوان را نامزد مادر اهورا معرفی کردند. مادر اهورا هنگامی در ارتباط مجتبی از وضع پسرش که در بیمارستان بود مطلع شد، بهسرعت خودش را به بیمارستان رساند و از پزشکان شنید که پسرش به سبب تعرض، شدت خونریزی و شکستگی سر و استخوان دندههایش، به کام فوت فرورفته است.
اعترافات هولناک
تا اینکه قاضی پرونده روز ۲۳ مهرماه پدر، مادر و ناپدری اهورا را به دادسرا احضار کرد و مجتبی در این فاز سکوتش را شکست و به تعرض و کشتن اهورای ۳ ساله اعتراف کرد. مجتبی در اعترافاتش عنوان کرد: «روز سانحه در منزل بودم. نامزدم از من خواست هنگامی اهورا از خواب بیدار شد، غذایش را بدهم.» مادر اهورا نیز عنوان کرد: «چندی قبل به سبب اختلافاتی که با همسرم داشتم از هم جدا شدیم و پسازآن مجتبی وارد زندگانیام شد و در این مدت اقداماتی مجتبی با اهورا آن مقدار صمیمی و مطلوب بود که پسرم او را بابا مجتبی صدا میزد. باور اینکه ناپدری اهورا دست به این جنایت زده باشد، برای من غیرممکن بود. او میلی به غذا خوردن نداشت و خوابید که از مجتبی خواستم هر وقت اهورا بیدار شد، غذایش را بدهد و دو مرتبه به مغازهای که کار میکردم، رفتم. نزدیک ساعت ۳ بعدازظهر بود که مجتبی با من ارتباط گرفت و مدعی شد که اهورا بیهوش شده و او را به بیمارستان رمزی جابهجا کردهاند. مجتبی گریه میکرد و می عنوان کرد که این سخنها کذب است و او اهورا را مورد تعرض قرار نداده و شکستگی دندههایش نیز به سبب ماساژ قلبی و تنفسهای تصنعیای که همسایهها به اهورا دادهاند، انجامشده است. اهورا همه زندگانی من بود و میخواهم که مجتبی قصاص شود.
انکار در دادگاه
در نهایت کیفرخواست پرونده کشتن اهورای ۳ ساله ۷ آبان ماه صادر شد؛ این پرونده بعد از طی مراحل قانونی در دادسرا با صادر کردن کیفرخواست کودک اذیت کردنی و کشتن عمد به دادگاه کیفری یک استان ارسال شد. پدر اهورا به همراه وکیلش نیز در این نشست حضور یافت؛ ولی خبری از مادر اهورا نبود. در ادامه پدر اهورا شکایت خود را مطرح و در ارتباط با قاتل پسرش درخواست قصاص و اعدام کرد.» وی: «با ریاست ساختمان برای دنبال کردن وضع اهورا در ارتباط بودم. او حدود ساعت ۳:۳۰ با من ارتباط گرفت و عنوان کرد کجایی؟ اهورا حالت مطلوبی ندارد. من بیرون از انزلی بودم و خودم را به بیمارستان رساندم که پزشکان بیان کردند چنین اتفاقی برای اهورا افتاده هست.» پس از سخنان وکیل متهم، تصویرهای از آثار ضربوجرح بر بدن اهورا پخش میشد، پدر اهورا رویش را برمیگرداند و طاقت دیدن کبودیهای بر روی بدن اهورا را ندارد.
«وکیل مادر اهورا نیز از طرف او درخواست قصاص کرد. مجتبی با رد اتهامات خود عنوان کرد: «من نه کشتنی مرتکب شدم و نه تعرض کردهام. این بچه پایش لیز خورد و سرش با دیوار برخورد کرد. من هنگامی دستگیر شدم مکرراً بیان کردم که زخمهای پای اهورا نشان میدهد که او لیز خورده است؛ ولی فردی دقت نکرد.» در این لحظه فیلم بازسازی صحنه کشتن از طریق متهم پخش شد و قاضی از او پرسید: در تمام مراحل بازجویی با زبان خودت اعتراف به کشتن و تعرض کردی و حتی صحنه این جنایت را هم بازسازی کردی، در این مورد چه میگویی؟
من نه کشتنی مرتکب شدم و نه تعرض کردم. من اهورا را دوست داشتم. به چه سبب باید او را بکشم یا حتی به او تعرض کنم.» « قاضی: دکتری قانونی مبحث تعرض را تأیید کرده هست، اگر تو تعرض نکردی پس چه فردی این کار را انجام داده است؟ متهم: نمیدانم. اهورا مانند پسرم بود. من به او تعرض نکردم. قاضی: اهورا سرش چندین بار به دیوار خورده هست. در این مورد چه میگویی؟ متهم سخنان خودش را دو مرتبه هم زیر سؤال برد و این بار عنوان کرد: «سرش را یکبار به دیوار زدم؛ ولی منحصراً یکبار زدم. آ پسازآن پایش لیز خورد و سرش به دیوار برخورد کرد.» متهم در ادامه دفاعیات خود، کبودیهای بدن اهورا را متأثر از شیطنتهای کودکانه او دانست و عنوان کرد: چگونه طی دو هفته این بچه را تا این حد کتک زدهام. او در مورد روز سانحه عنوان کرد: «آن روز مادر اهورا از منزل بیرون رفت. مکرراً به اهورا گفته بودم که هنگامی مادرش نیست، در پوشکش کثیف کاری نکند. آ آن روز بعد از رفتن مادرش آمد و به من عنوان کرد که پوشکش کثیف شده هست. برای همین یکبار آرام سرش را به دیوار زدم؛ پایش لیز خورد و محکم به دیوار خورد.» هنگامیکه نشست تمتم هست، پدر اهورا فریاد زنان به متهم عنوان کرد: «دیدی که المیرا تنهایت گذاشت.» در ادامه پدر اهورا گویی کوتاه به خبرنگار «شهروند» عنوان کرد: «من اصلاً حال مطلوبی ندارم».
منبع: هشت دی
56
این ماجراها قلب آدم رو بدرد میاره.دختران و پسران جوانی دارن پدر و مادر میشن که به تکلیف خودشون واقف نیستن.به نظر من پدربزرگ و مادربزرگ های اهورا بیشتر مقصر هستن که بعد از جدایی نظارتی روی نگهداری اهورا نداشتند.چرا پدرش چند ماه نفقه اهورا رو پرداخت نکرده؟اگر مادر اهورا نیاز مالی برای بزرگ کردن بچش نداشت نمیرفت سر کار. و مجبور نبود بچش رو به کسی واگذار کنه اون هم یک شیطان صفت