سوراخهراسی؛ فوبیایی که تازه آن را شناختهایم!
شاید برای کسانی که تجربۀ این اختلال را ندارند عجیب به نظر برسد؛ اما دیدن تعداد زیادی سوراخ کوچک در کنار هم میتواند برای برخی افراد احساسی بسیار ناخوشایند به دنبال داشته باشد. اما چه چیزی باعث ترس از تجمع سوراخهای کوچک میشود؟
به رغم اینکه از هر پنج نفر یک نفر از ترایپوفوبیا رنج میبرد، تحقیقات کافی در مورد آن انجام نشده است. کول میافزاید: «دلیلش این است که هیچ کس از این فوبیا اطلاع نداشت تا اینکه اینترنت توسعه یافت و این تصاویر به اشتراک گذاشته شد. به همین دلیل است که این پدیده تازگی دارد و ما اطلاعات کمی از آن در دست داریم.». دکتر جف کول نخستین مقاله علمی درباره ترایپوفوبیا را سال ۲۰۱۳ منتشر کرد.
اما تا کنون چه چیزهایی درباره ترایپوفوبیا کشف شده است؟ آیا دانشمندان میتوانند توضیح دهند چرا برخی افراد از مشاهدهی تجمع سوراخهای ریز نفرت و ترس دارند؟
آیا ترایپوفوبیا یک فوبیای واقعی است؟
به آسانی میشود در مورد واقعیت این فوبیا شک کرد؛ فوبیایی که از طریق گروههای گفتگوی مجازی ظهور کرد. حتی نامش (که به یونانی به معنای سوراخهای کسلکننده و ترس است) بدون دخالت و نظر متخصصان حوزه پزشکی از یک اتاق فکر اینترنتی شکل گرفت. با این حال، به رغم این آغازهای مشکوک، جف کول ثابت کرد که تصاویر چنین سوراخهایی با کنتراست بالای تیره و روشن که به طور مکرر به نمایش درآید میتواند روی بدن فرد اثر واقعی بگذارد.
تحقیقات دکتر کول نشان داد ضربان قلب مبتلایان به ترایپوفوبیا با نگاه کردن به تصاویر خوشههای سوراخ میتواند به شکل قابلتوجهی افزایش یابد، فرقی نمیکند سوراخ کندوی زنبور عسل باشد یا شکلات یا حتی کیک! واکنش کسانی که این فوبیا را دارند شامل تهوع، تعریق، خارش و وحشتزدگی ناتوانکننده میشود. دکتر کول ترایپوفوبیا را یک اختلال ذهنی تعریف میکند و میافزاید: «تصویر سوراخهای کوچک برای کسی که به این اختلال مبتلا است، معادل بصری صدای کشیده شدن ناخن بر روی تخته سیاه است. مغز، جهش عصبی ناگهانی که این تصاویر مسببشان هستند را دوست ندارد.»
چه چیزی سبب ترایپوفوبیا میشود؟
در حال حاضر، هیچ توضیحی درباره علت ایجاد این فوبیا وجود ندارد که همه با آن موافق باشند. اما دانشمندان فرضیههای متعددی را مطرح کردهاند که در اینجا به چهار مورد آنها اشاره میکنیم:
- فرضیه آپوسماتیسم
- فرضیه آسیبشناسی
- فرضیه استرس بصری
- فرضیه شوخیهای اینترنتی
فرضیه آپوسماتیسم
بر اساس این فرضیه که نخستین بار توسط کول مطرح شد، انسانها طوری تکامل یافتهاند که از چنین الگوهایی بترسند، چون این سوراخها معمولاً روی حیوانات یا غذاهای سمی دیده میشود. کول توضیح میدهد: «اگر به حیوانات سمی نگاه کنید، مثل قورباغه زهرآگین، پوشیده از رنگهایی با کنتراست بالا هستند. این اثرات بصری به ندرت در جای دیگری در دنیای طبیعت یافت میشوند. ایدۀ اصلی این فرضیه این است که وقتی به یک تصویر تایپوفوبیک نگاه میکنید، مغز شما میگوید نزدیک نشو، میتونه بهت صدمه بزنه!»
فرضیهی آسیبشناسی
درست مانند فرضیهی قبلی، این فرضیه نیز میگوید ترایپوفوبیا یک سازش تکاملی است: از آنجا که بسیاری از بیماریهای پوستی خصیصههای ترایپوفوبیک دارند، انسانها طوری تکامل یافتند که به این الگوها توجه کنند. کول میگوید: «انسانها نسبت به آسیبشناسی پوست، حساسیت پیدا کردند. اگر چنین باشد، این امکان وجود دارد که واکنش ترایپوفوبیک، ما را نسبت به هر بیماری چه در مورد خودمان چه در مورد دیگران، هشیار نگه دارد.»
فرضیه استرس بصری
طبق این فرضیه، ما نمیتوانیم با قطعیت پی به دلیل این فوبیا ببریم. بر این اساس، ترایپوفوبیا هیچ هدف کاربردی و تکاملی ندارد. کول میگوید: «علم عصبشناسی زیربنایی این فرضیه واقعاً جالب است. اخیراً ما از تکنیکی به نام طیفسنجی مادونقرمز استفاده کردیم تا مبتلایان به این فوبیا را بررسی کنیم؛ روشی که اجازه میدهد ببینیم در کجای مغز فرد با تماشای این قبیل تصاویر، خون و فعالیت به جریان میافتد.»
«با دیدن تصاویر تایپوفوبیک، جریان سریع خون در پشت مغز فرد یافت شد، یعنی نواحی بصری مغز، نه نواحی تصمیمگیری جلوی مغز.» به گفتۀ کول، شاید این نتیجه نشاندهنده این باشد که واکنش ترایپوفوبیک ممکن است ما را به تصمیمگیری درباره میزان خطرناک بودن یک شی ترغیب نکند. به عبارت دیگر، شاید نفرت ما از این تصاویر، دلیل تکاملی نداشته باشد و صرفاً این مغز ما باشد که آنها را دوست نداشته باشد.»
فرضیه شوخیهای اینترنتی
اگر ترایپوفوبیا قبل از سروصدا بپا کردن در اتاقهای فکر اینترنتی، اصلا وجود نداشته باشد چطور؟ اگر انسانها طوری تربیت شده باشند که به واسطه گزافهگوییهای آنلاین، فکر کنند این تصاویر ترسناک است چطور؟ این توضیحی است که برخی افراد آن را باور دارند.
کول در این باره میگوید: آیا مردم واقعاً با تنفر شدید به چیزهایی نظیر موش متولد میشوند یا ما از منظر اجتماعی طوری تربیت شدیم که از آنها بترسیم؟ همانطور که برخی افراد استدلال میکنند، عجیب نیست که عدهی بیشتری دچار فوبیای عنکبوت میشوند نه ماشین، در حالی که ماشین بیشتر از عنکبوت انسانها را به کشتن میدهد؟ اینجا بحث و گفتمان زیادی دربارهی اکتساب فوبیا مطرح است که شاید هیچوقت حل و فصل نشود. در مورد ترایپوفوبیا، تفکیک طبیعت از تربیت سختتر میشود و در نتیجه، وقتی صحبت از تایپوفوبیا میشود، دانستن تمام حقیقت بیش از پیش دشوار میشود.
جالبه یکی سوراخ هراسی دارد یکی سوراخ پرستی .دنیای عجیبیه .