خروج از صف بچه درسخوان ها
مقایسه نمرات دانش آموزان در چین، مکزیک، روسیه و ایران
چندی پیش بار دیگر انتشار میانگین معدل دانشآموزان رشتههای ادبیات و علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی فیزیک از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۲ سروصدای زیادی برپا کرد. مقایسه میانگین این معدلها، نشاندهنده افت تحصیلی دانشآموزان در مقطع دبیرستان بود.
نخستین چراغ هشدار را سال گذشته علیرضا منادی، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس روشن کرد. او میانگین معدل ۱۱.۵ دانشآموزان در کشور را هشداردهنده خواند و از مسوولان خواست برای تغییر این شرایط تصمیمات جدی بگیرند. با گذشت یکسال از این ماجرا، چندی پیش بار دیگر انتشار میانگین معدل دانشآموزان رشتههای ادبیات و علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی فیزیک از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۲ سروصدای زیادی برپا کرد. مقایسه میانگین این معدلها، نشاندهنده افت تحصیلی دانشآموزان در مقطع دبیرستان بود. افزون بر آن، نتایج آزمون پرلز ۲۰۲۱ که به تازگی در پایگاه جهانی منتشر شده و در آن ۵۷ کشور حضور داشتند، نشان میدهد؛ ایران جزو یکی از کشورهای با نمره زیر متوسط محسوب میشود.
کارشناسان علوم تربیتی دلایل مختلفی را در بروز چنین شرایطی بیان کردهاند و بیشترشان در گفتوگو با روزنامه «دنیای اقتصاد» پای بودجه آموزشوپرورش را پیش کشیدند و آن را یکی از مهمترین دلایل این شرایط خواندند. «دنیای اقتصاد» برای بررسی ابعاد این مساله، نتایج تحقیق عبدالله انصاری، عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش را معیار قرار میدهد. این تحقیق نشان میدهد که مخارج سرانه یک دانشآموز در کشورهای چین، مکزیک، ترکیه و روسیه ۶ برابر ایران است. ایران سالانه برای هر دانشآموز حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ دلار هزینه میکند و برای مثال آمریکا حدود ۱۱ هزار دلار. در همین تحقیق سهم مخارج آموزشی دولت از تولید ناخالص داخلی ایران با کشورهای دیگر مقایسه شده که برای نمونه سهم عربستان دو برابر ایران است و روسیه و چین باز هم مقام بالاتری از ایران دارند.
چین، مکزیک، ترکیه و روسیه ۶ برابر ایران
آمارهای منتشرشده نشان میدهد؛ میانگین کشوری نمرات دانشآموزان در امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۲ بدین شرح است: رشته تجربی (۱۱.۲۳)، رشته ریاضی (۱۰.۷۹)، رشته انسانی (۸.۷۵) و رشته معارف (۱۰.۵۶). معدلهایی که براساس آمارها نسبت به سالهای گذشته افت کردهاند، جدول زیر نشاندهنده سیر نزولی معدل دانشآموزان در چند سال گذشته است.
این آمار نه تنها نسبت به کشورهای توسعهیافته حتی نسبت به کشورهای همسایه نگرانکننده است. این را فقط مرور آزمون پرلز و مقایسه با سایر کشورهای همسایه نشان میدهد. در این آزمون به جز ایران و برخی کشورها، کشورهای همسایهمان یعنی ترکیه، آذربایجان، عربستان، امارات، بحرین، قزاقستان و قطر نیز حضور داشتند؛ کشورهای سنگاپور با نمره 587، ایرلند577، هنگکنگ 573 و روسیه 567 در صدر جدول قرار دارند. دانشآموزان ایرانی در توانایی خواندن، نمره 413 را کسب کردند که در حد معیار بینالمللی پایین است، ایران جزو کشورهای انتهای جدول در آزمون پرلز است (57 کشور شرکتکننده) و کشورهای اردن، مصر، مراکش و آفریقای جنوبی بعد از ایران قرار دارند. نمره عملکرد دانشآموزان ایران در پرلز 2016،معادل 428 بوده است.
جلال کریمیان، پژوهشگر حوزه آموزشی میگوید: «خیلیها در مورد روشهای آموزشی صحبت میکنند که در فلان کشور اینگونه است و در فلان کشور جور دیگر است، اما در اساس برنامهریزی در این حوزه با توجه به سرمایهگذاری امکانپذیر میشود. در چند دهه گذشته کشورهای در حال توسعه به این مساله پی برده و بهشدت در این حوزه سرمایهگذاری کردهاند. شاید به همین دلیل است که ایران سالهاست در آزمونهایی همچون پرلز و تیمز معمولا در بین 50 کشور، در رده 45 قرار میگیرد. بر اساس این آزمونها 30 تا 40 درصد دانشآموزان ایرانی عملکرد بسیار ضعیف دارند و فقط 7 درصد از دانشآموزان خوب و بسیار خوب هستند. در صورتی که متوسط کشورهای دیگر جهان در حوزه دانشآموزان خوب و بسیار خوب بالای 25 درصد است. این سیمایی است که در یک بازه بلندمدت به آن رسیدیم.»
این تفاوت با بسیاری از کشورها حتی مکزیک و ترکیه و روسیه بسیار معنادار میشود. به عنوان مثال در تحقیق انصاری آمده سرانه مخارج یک دانشآموز در چین، مکزیک، ترکیه و روسیه 6 برابر ایران است و اسپانیا، نیوزیلند، ایتالیا، ژاپن، فرانسه، فنلاند و فلسطین اشغالی 16.6 برابر. بیشترین اختلاف بین ایران و سوئیس دیده میشود؛ اختلافی 36 برابری. شما این تفاوتها را میتوانید در جدول مشاهده کنید.
بودجه آموزش در زمان جنگ 20 درصد و چند دهه گذشته 10درصد
کریمیان، کاهش بودجه آموزش را علت تمامی علتهای افت تحصیلی میداند و به «دنیای اقتصاد» میگوید: «عملکرد دانشآموزان ایرانی سالهاست که خوب نیست. البته ممکن است که سالهایی بهتر شده، اما بعد دوباره افت کرده است. از سال 2011 ما مدام رو به افول بودیم. در همین زمینه نقشهای هم به تازگی منتشر شده که نشاندهنده نابرابری آموزشی است.» او دلیل این شرایط را نبود تمرکز سیاستگذاری بر آموزش و پرورش میداند و سهم آموزش از کل بودجه را مهمترین علت برمیشمارد: «سهم آموزش در بودجه زمان جنگ با عراق 20 درصد بوده و این رویه تا دهه 70 ادامه داشته است و در حدود 17 و 18 درصد میماند تا دوران احمدینژاد که به 10 و 11 درصد کاهش پیدا میکند و تا امروز به همین صورت باقی مانده است.» اینکه این بودجه باقیمانده به کجاها اضافهشده قابل تحقیق است، اما فقط یک مقایسه سرانگشتی ما را به دلیل اصلی فاصله افتادنمان از کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته میرساند. قابل توجه است که این عدد در کشورهای توسعهیافته (بودجه اختصاص یافته برای آموزش) به صورت میانگین 20 درصد است و در کشورهای در حال توسعه حدود 15 درصد.
کریمیان میگوید: «اگرچه نوسانات جمعیتی کشورها به صورت مشخص قابل بررسی است اما به نظر من میزان تخصیص بودجه نمیتواند تابعی از تعداد دانشآموزان باشد. برای اینکه تعداد دانشآموزان ممکن است در یک سال کم و در سال دیگر زیاد شود. بنابراین باید هزینه در این حوزه با توجه به اهمیت آن صورت بگیرد.» اگر یادتان باشد، چندی پیش وزیر آموزش و پرورش یکی از دلایل کمبود معلم را افزون بر تصمیمات دولتهای قبل خواند و اشاره به این داشت که تعداد دانشآموزان بالاتر رفته است و پیشبینی نشدن این افزایش باعث شده که ابتدای سال تحصیلی 1402 مدارس ایران با کمبود 200 هزار معلم مواجه شوند.
5دلیل افت تحصیلی
نبود تمرکز در سرمایهگذاری باعث شده که امروز شاهد بروز ضعف در کیفیت آموزشی شویم. کارشناسان علومتربیتی، دانشآموزان و معلمان افتتحصیلی دانشآموزان را برآمده از چندین عامل میدانند. کیفیت آموزشی پایین، بیانگیزگی دانشآموزان، نابرابری امکانات آموزشی، نبود شرایط مناسب برای بهره از فضای مجازی در کنار آسیبهای ایجاد شده در دوره کرونا همه دست به دست هم داده و باعث شرایط امروز شده است. فرشته افکاری، استادیار علوم تربیتی به «دنیای اقتصاد» میگوید: «در بروز چنین شرایطی چندین عامل نقش دارند. یکی از آنها این است که در دوره کرونا بیشتر کلاسها آنلاین بودند، اما بسیاری از مناطق ایران از چنین مزیت آموزشی بهرهمند نبودند. از سوی دیگر سطح فعالیت معلمها به دلیل کمبودها بهشدت احساس میشود. این مساله خودش را در نقشه منتشر شده نشان میدهد که در آن نقاط بیشتر برخوردار رنگ سبز دارند. ما همچنین شاهد این هستیم که پایههای بالاتر حتی در روخوانی و محاسبهکردن بسیار ضعیف هستند، چراکه پایههای اول تا سوم را در دوران کرونا آموزش دیدند.»
این استادیار همچنین به مشکلاتی که از وجود انواع مدارس در ایران ایجاد شده است، میپردازد: «ما انواع مدارس با کیفیتهای متفاوت داریم. مدارس غیردولتی برای دانشآموزان کلاسهای تخصصی بیشتری میگذارند که متاسفانه مدارس دولتی کمتر از آن بهره میبرند. در واقع بچههایی که اوضاع و احوال اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بهتری دارند؛ نمرات بهتری هم میگیرند. آنها از کتابهای هوشمند و آموزشهای اضافی استفاده میکنند. در برخی از مناطق کلاسهای چند پایه داریم و معلم ناچار است، بدون نیروی کمکی برای هر شش پایه تدریس داشته باشد. وقتی یک معلم چندین پایه را همزمان درس میدهد قطعا نمیتواند به همه دانشآموزان به بهترین شکل آموزش دهد.» او سطح فرهنگی خانوادهها هم را هم بسیار موثر میداند و تاکید میکند که باید به سمتی برویم که مدارس کمتر برخوردار هم بتوانند از امکانات آموزشی بهرهمند شوند.
این استادیار همچنین به انگیزه نداشتن دانشآموزان اشاره میکند: «در دوران متوسطه دانشآموزان آیندهای در درسخواندن برای خودشان متصور نمیشوند یا اینکه به مهاجرت فکر میکنند و همه اینها باعث میشود که بیانگیزه شوند. معلمها هم بیشترشان دغدغه مالی دارند و این روی درس دادنشان تاثیر میگذارد. واقعیت این است که حتی دانشجویان نیز پس از فارغالتحصیلی تازه مهارت میآموزند.» در همین حال با چندین دانشآموز صحبت کردیم که بیشترشان به ضعف آموزش مجازی تاکید کردند. انگیزه ادامه تحصیل بسیار پایین آمده است. کوروش کبره، دانشآموز مقطع متوسطه به «دنیای اقتصاد» میگوید: «آموزشهای ما پس از مجازی شدن خیلی به مشکل برخورده است. من در مدرسه هیات امنایی درس میخوانم. هنوز رشته تحصیلی را انتخاب نکردم اما تقریبا از 30 نفر دانشآموز، 15 نفرشان در کلاسمان ترجیح میدهند که کنکور ندهند و وارد بازار کار شوند.» او تاکید میکند که معلمها بیشتر مباحث آموزشی را برای بچهها ارسال میکنند و اصلا سر کلاس مباحث مختلف را شرح نمیدهند. بیشترشان هیچگونه سختگیری ندارند و از ما نمیپرسند که درس میخوانیم یا نه. همین مساله باعث شده که خیلی از بچهها چندان برایشان مهم نباشد که تکالیف درسی را درست و کامل انجام دهند.
فاصله معنادار نسل دهه 60 با نسل سهخطی
برخی بر این باورند که بچههای دهه 60 درسخوانتر از بچههای دهه 80 هستند. افکاری اما مقایسه دانشآموزان دهه 60 و دانشآموزان دهه 80 را وامدار تغییرات و تحولات بسیاری در چند دهه گذشته میداند: «پیچیدگیهای رقابتی برای دهه هشتادیها اصلا قابل مقایسه با دهه 60 نیست. دانشآموزان امروز مهارتهای بسیاری را از طریق فضای مجازی میآموزند. از سوی دیگر اطلاعات بسیار زیادی دارند و در معرض مداوم رسانهها هستند، بنابراین خواستههای زیادی دارند و امکانات بیشتری میخواهند. دهه 60 اما سرگرمیهای کمی وجود داشت، ولی یادگیری دانشآموزان عمیق بود. دهه شصتیها بیشتر به دانشگاه میاندیشیدند و در این راه آنهایی که تصمیم داشتند دانشگاه بروند، موفقیت به دست میآوردند، اما بچههای امروزی سهخطی(حوصله خواندن مطلبهای بلند را ندارند) شدهاند و دریافتهای سطحی.
کریمیان بر این باور است که آماری از دهه 60 نداریم لزوما نمیتوانیم بگوییم که بچهها درسخوان بودند یا نه. این نیاز به آمار دارد، ولی میشود اینطور بیان کرد که در این دهه سرمایهگذاری دولت بیشتر بوده و ما به لحاظ کمّی توسعه زیادی داشتیم. در نهضت سوادآموزی هم کارهایی شد و همین باعث شد که در آن مقطع رشد زیادی به لحاظ کمی در حوزه آموزش و پرورش عمومی اتفاق بیفتد. افکاری اما در نهایت این شرایط را هشداردهنده میداند و میگوید: «در هر کشوری سنگ بنای موفقیت آن کشور را آموزش میگذارد. اگر آموزش ضعیف باشد، ما در همهچیز ضعف خواهیم داشت. این خشت اول است اگر آن را درست نگذاریم و به آن توجه نکنیم عواقب آن را در پزشکی و در هنر و صنعت خواهیم دید و مجبور میشویم در آینده متخصصان را از کشورهای دیگر بیاوریم و خودکفایی خود را از دست بدهیم.»
حاکمیت الویتهایش چیزهای دیگر است!آموزش و پرورش و آبادانی ایران در مرحله آخر قرار دارد!
سلام
متاسفانه بیشتر نظرات مغرضانه نوشته شده نه نظام آموزشی کم کار هست نه مدرسه ونه معلم
در دهه شصت نه نلوزیون ۲۴ ساعت فیلم داشت نه ماهواره ۲۴ ساعته که مردم رابه تجمل گرایی کنه ومردم راحریص مال دنیا نه گوشی بود نه بازی رایانه ای که دانش آموز گرفتارش باشه
الان دانش آموز تا ۲صبح پای تلوزیون وماهواره وبازی رایانه ای روزها سرکلاس یا خواب یا درمورد ادامه سریالها وبازیها واینیستا و.....به نظر شما برای این دانش آموز فارسی وریاضی و...جذابیتی داره درضمن نمره مسنمر کلاسی هم کمک میکنه قبول بشه
آخر سر هم بدهکارکی وکی وکی....
متأسفانه سایت شما نظرات را منتشر نمی کند تا درآموزش سرمایه گذاری بالا نکنیم واز معلمان متخصص مانند دهه شصت بهره نبریم کیفیت آموزش درست نخواهدشد
رانت وپارتی بازی در اشتغال پس از تحصیل ونبود انگیزه در بین دانش اموزان برای درس خواندن دستمزد پایین برای اموزگاران ایتدایی وعدم استفاده از مدیران با سواد ودلسوز در زمینه اموزش و صدها و
اهل سیاست و سیاه نمایی و... نیستم.
ولی بعد ۴۴ سال مسئولین جمهوری اسلامی بیایند خودشان به مردم اعلام کنند که در چه زمینه ای و ... پیشرفت کردیم و جایی برای صحبت داریم .
شعار دادن کاری نداره بقول معروف آنچیز که عیان است چه حاجت به بیان است.
دولتها طی 45 سال گذشته عملا" پروژه بیسواد پروری را که میراث شوم دوره قاجار بود در سطح کشور اجرایی کردند.
متأسفانه بیشتر معلم ها از کار می زنند و در کلاس به جای تدریس خاطره گویی می کنند !
بار آموزش بر دوش والدین افتاده !
معلم های دروس ریاضی و عربی و انگلیسی هم با مدیر مدرسه توافق کرده اند که سر کلاس نکات اصلی را نگویند که بچهها مجبور شوند در کلاس های تقویتی مدرسه شرکت کنند با همون معلم ها !
بعضی معلم ها بالای شصت و پنج سال سن دارند و اصلا حال امتحان گرفتن و تدریس رو ندارند !
از کوزه همان برون تراود که در اوست
با سلام و خسته نباشید دلیل عفت درسی بچه ها کرونا بوده بچه ها با تقلب بالا اومدن ، خیلی از دبیران کنترل کردن در کلاسهای آنلاینی بلد نبودن ، اکثر دبیرا خوب درس نمیدن ، دبیر خوب دبیریه که دانش آموز در کلاس درسه بفهمه نه بیاد تو خونه جملات کتاب بدون که بفهمه حفظ کنه ، چون خوب درس نمیدن خوب هم نمره نمیدن و مطمئن هستند کسی تو کلاس یاد نگرفته
با سلام ، اول بخاطر کرونا ، خیلی دانش آموزان با تقلب بالا آمدند با پایه ضعیف ، خیلی بچه ها و خانواده ها مریض شدند و آرامش از زندگی دور شده بود ، بخاطر تعطیلات آلودگی هوا ، خیلی از دبیران نمی توانستن کلاسهای آنلاینی مدیریت کنن ، الان که همشون آنقدر تعطیلات داشتن روش تدریس یادشون رفته اصلا خوب درس نمیدن دبیر خوب دبیری که دانش آموز در کلاس درس یاد بگیره نه بیاد تو خونه باعث اختلاف پدر و مادر بشه هیچی نفهمیده ، و هی درس نفهمیده رو حفظ کنه فایده نداره ، دبیر خوب دبیری که بچه ها تو کلاس درس یاد بگیرن نه تو خونه ، چون دبیران باهوش میدونن خوب درس ندادن تو کلاس بخاطر همین نمرات پایین به بچه ها نمرات پایین میدن ، نه سوال میدن نه درس خوب ، کلا بچه ها رو از درس زده میکنن
به خاطر سیستم آموزشیه
بعد احمدی نژاد آموزش کشور نابود شد
آموزش پرورش افتضاه
معلم های بی کفایت
اگر هر معلم اندازه تلاش وسطح یاد گیری دانش آموزانش حقوق بگیره اوضاع بهترمیشه
بخاطر رفتار حقیرانه کادر اموزشی مدارس با دانش اموزان هس در چین خودشان وقت استراحت میدن اینجا تو کلاس ما یکی پنج دقیقه سرشو گذاشت روی میز جریمه شد که نصف کتابو بنویسه از ما هیچ انتظاری نداشته باشید ما تو این وضعیت روحی داریم درس میخونیم تو این وضعیتی که به پدر و مادرمون میگیم این وسیله رو برای مدرسه نیاز داریم و نمیتونن بخرن تغذیه مردم عادی که شده نون سیب زمینی مارو با اونا مقایسه نکنید پیشرفت های خودتونو با اونا مقایسه کنید ماهم ایران داریم ولی هیچکس قدر اینهمه نعمت و زیبایی شو نمیدونه
شما یه روز بسا مدرسه ما خود به خود افسرده میشی شرایط بد اقتصادی محدودیت هایی که وجود داره استعدادهای پنهان مونده و...
شما خودت میتونی درس بخونی با این وضعیت؟؟
دانش آموزا از مدرسه فرارین
کلاس درس باید یه جذابیتی داشته باشه برای دانش آموز
شما تو مدرسه ها تغییر ایجاد کنید والا همه درس میخونن یکاری کردید دانش آموزا افسردگی گرفتن
دولت بین دانش آموزا فرق میذاره بعد انتظار داره نمراتشون بالا باشه
مزخرفه
دولت مردان یه درصدی از بودجه نماینده وریس مجلس را که کاری بجزپشت تریبون نشستن و حرف زدن انجام نمیدن کم کنن به حقوق معلم اضافه کنم که معلم وارد کلاس که شد فقط فکرش کلاس وبچه ها باشه نه اینکه خودش کلاس باشه ذهنش اجاره خونه فکرش اینو رفتن قسط عقب افتاده خواهشاً میزان حقوق معلم های کشورهایی که دولت مردانش به فکر مردم و آینده هستن راهم به نمایش بذارین نه ایران که هرساله فقط یه عده میدزن ومیبرن ومیخورن فقط مردم دارن نابود میشن
زمان شاه مدارس تغذیه پسته رفسنجان با موز خارجی وکشمش رایگان توزیع میشدکه الان حتی پدر خیلی از بچه ها توان خرید نش را ندارن الان بچه ها اگه ظرف آب با خودشون نبرن آب رایگان داخل مدارس دولتی نیست
معلم ها متاسفانه تمام بار آموزش را بر شانه ی والدین انداخته اند. و آموزش درستی نمیدهند
خخخخخخخ ۳۰۰ دلار به تومان حساب کنی میشه ۱۵ میلیون،این حقوق یه ماه کارگره ،اونوقت تو خود ایران تخته نیمکتو بشکونی میگه ۵۰۰ هزار تومان بده خسارت زدی وای خدا بخندم یا گریه کنم حق من داره کجا می ره
با سلام و خدمت تمامی عزیزان
بنده یک دانش آموز سال آخر دبیرستان رشته تجربی هستم
هرچند که جز چهار کتاب تخصصی مربوطه ما حدود ده کتاب بی ربط داریم
العان با وجود این همه سختی و کنکور و انواع و اقسام سوالات و مافیا های کنکور خواندن بعضی از کتاب ها از جمله مدیریت خانواده و...
واقعا برای ما یک عذاب است جدا از این بحث شما خودتان قضاوت کنید
یک معلم مدیریت خانواده که درس هشتم مربوط به قطع رابطه است
بجای تدریس در این بحث به ما تحمیل میکند که آیه هارو حفظ کنیم
یا بعضی از جملات مثل این که عروسی رفتن حرام است 😑
و یا تعریف کردن و تمجید کردن از خود میپردازند با این وضعیت خود شما میتوانید درس بخوانید ؟
معلم عربی ما معلم چندتا از مادرای بچه های کلاسمون هم بوده و خیلی بیشتر از اون وقتی که قرار بوده بازنشسته بشه هنوز بازنشسته نشده و داره تدریس میکنه. سنشون بالاست و حوصله تدریس درست و حسابی ندارن و سال بالایی های مدرسه ما عربیشون افتضاحه برای همین همه بچه ها کلاس عربی خصوصی میرن که تازه هزینه بالایی هم داره . خب آموزش و پرورش نمیتونه یه همچین معلمی رو بازنشسته کنه؟
حاجی تو مدرسه پارتی بازیه خیلی از بچه ها سر کلاس هم نمیان و با پول پدر و مادرشان نمراتشون رو جبران میکنم.چه وضعیه؟ کسی که نشسته درس خونده باید حقش اینجوری ضایع شه؟. خوراک ما توی ایران اصلا با کیفیت نیست و به خاطر گرونی خیلیا مواد غذایی که هیچ ارزش غذایی نداره و فقط ارزونه رو تهیه میکنن تا فقط بتونن شکمشون رو سیر کنن و معلومه که مواد مغذی به بدن دانش آموز درست و حسابی نمیرسه! . توی این وضعیتی که ما داریم درس میخونم حال روحی روانی مون افتضاحه ،معلم بد،کادر مدرسه حوصله سر بر،تکراری های مدرسه که اصلا مدرسه رو برای ما جالب نکرده !!!ما حتی توی مدرسه صندلی سالم هم نداریمممم!! انظار چیو دارید از ما ؟؟؟
افت تحصیلی در دبیرستان اتفاق نیفتاد !!!!
بلکه خودش را نشان داد،افت تحصیلی از زمانی آغاز شدکه ابتدایی کاملا توصیفی شد ومتاسفانه نظارتی هم بر آن نشد
در مدارس غیر دولتی ،خانواده ها کاملا دخالت واشراف دارند وخودشان نظارت میکنند
متاسفانه در برخی مدارس ابتدایی دولتی دانش آموز به اندازه پایه اول سواد خواندن ونوشتن ندارد ولی در امتحانات پایه ششم قبول شده وآمده هفتم.
واز طرفی برخی مسئولین ادارات از مدیران مدرسه ومدیران از معلم فقط آمار بالای قبولی میخواهند ،بدون آنکه به کیفیت توجهی کنند
از طرفی معلم هم هیچ پشتوانه وقدرتی ندارد که دانش آموزان تنبل وضعیف را تجدید ومردود کند،اگر هم چنین کند،مدیر در نمره دست میبرد.
آقای وزیر دل ما معلمان خون است،تو رو خدا دریاب این نظام آموزشی ناکارآمد وضعیف را
مشکل اصلی حجم مطالبی هست که بچه ها باید بخونن دروس بی ربط به رشته فقطباعث خستگی بچه ها میشه مگه یه نوجوان چقدر کشش داره که نزدیک ده دوازده عنوان درسی و بخونه حجم دروس رو با کشورهای دیگه مقایسه کنید والبته نا امیدی از اینده تقلب وسیع بی عدالتی
واقعا متاسفم از این همه بیعدالتی چیزی نمیتونم بگم همین!