چه کسی دستور حمله پیاده نظام به پتروشیمیها را صادر میکند؟/ پروژه کودتا علیه «فرمانده» ناکام ماند!
میگویند «حرمت امامزاده با متولی آن است»، مدیران پتروشیمی به مدال و تندیس نیاز ندارند اما امروز بهترین پاداش برای این خانواده بزرگ «آرامش» است
«رانتخوارند»، «در مفاسد و تخلفات دست دارند»، «علیهشان افشارگری میکنیم»، «نجومی بگیرند»، «متهم ردیف اول گرانیها هستند»،
به گزارش خبر فوری به نقل از شاپا، این کلمات و واژهها، ادبیاتی است که این روزها در توصیف مدیران خانواده پتروشیمی در جامعه رایج شده است، چند روز قبل در عسلویه، دیروز در ماهشهر و در روزهای آینده احتمالا در سراسر کشور !
حکایت این روزهای پتروشیمی ایران شده همان قطار دودی ناصرالدین شاه قاجار که تا متوقف بود همه تماشاچیاش بودند و زمانیکه به هزار زحمت به حرکت در میآمد همان تماشاچیها سنگش میزدند! درست در روزهایی که آمریکا از تحریم پتروشیمیها ناامید شده، پیاده نظام دشمن با ترور فرماندهان این صنعت در فضای مجازی امید را در اردوگاه شیطان بزرگ زنده کرده است !
مدیران پتروشیمی قهرمان نیستند اما چه کسی از ریسک پتروشیمیها در شرایط تحریم خبر دارد؟ کدام منتقدی اطلاع دارد که وقتی تاریخ مصرف کاتالیست به پایان رسیده، برند اروپایی حاضر به فروش حتی با چند برابر قیمت نیست، کاتالیست تولید داخل هم جواب نداده و کوچکترین اختلال و نوسانی، بالادستی صنعت نفت و چرخه تولید گاز را در اوج زمستان از کار میاندازد یعنی چی؟ اضطراب و استرس وقتیکه مخازن پر شده، کشتی را هم وسط دریا توقیف کردهاند و هر لحظه باید دستور «توقف تولید» داد و با این توقف تولید چندین و چند شرکت میاندستی و پائیندستی دیگر هم متوقف میشوند را چه کسی میتواند درک کند؟
با این مقدمه کوتاه، دیروز اتفاقات تلخی در «ماهشهر» افتاد، ماجرا با گردهمایی و پیگیری مطالبات صنفی تعدادی از کارکنان سازمان منطقه ویژه پتروشیمی آغاز شد، گردهمایی که به پایان رسید تازه شعلههای جنگ اصلی روشن شد و خبرها بود که یکی پس از دیگری مبنی بر استعفای مدیرعامل سازمان منطقه پتروشیمی در فضای مجازی منتشر شد و هنوز به ظهر نرسیده بودیم که برخی از این «مجازیگردانها» از دستگیری قریب الوقوع مدیرعامل سازمان خبر دادند !
نقدی به پیگیری مطالبات صنفی کارکنان نیست و به دنبال دفاع از مدیرعامل سازمان منطقه ویژه پتروشیمی که دست بر قضا فرمانده شرایط اضطراری هاب قدیمی صنعت پتروشیمی بوده را هم نداریم، روی صحبت با جریانی است که تخریب جامعه مدیران صنعت پتروشیمی را در اوج تحریم کلید زده است. این جریان ابتدا با کلیدواژه مبارزه با فساد و تخلف در رسانهها آغاز شده و سپس تا استعفا و دستگیری یکی فرماندهان موفق مدیریت بحران صنعت پتروشیمی ادامه پیدا کرده و در روزهای آینده باید دید این موج تا کجا قرار است ارتفاع بگیرد تا با یک سونامی تمام عیار پولسازترین و تحریمشکن ترین صنعت ایران را غرق کند !
روزی که هواپیمای کاسپین از باند فرودگاه خارج شد، آن غروب جمعهای که آتشسوزی واحد آروماتیک پتروشیمی بندرامام با یک فرماندهی واحد و یکپارچه با موفقیت مهار شد تا خاطرات تلخ حادثه واحد پارازایلین پتروشیمی بوعلی تکرار نشود تا هفتههای جاری که سیل و سیلاب در ماهشهر و بندرامام جولان میداد،«امید شهیدینیا» بهعنوان فرمانده مدیریت شرایط اضطراری صنایع پتروشیمی ماهشهر، اولین نفری بود که در صف نخست مدیریت بحران ایستاده بود و از این واقعیت غیرقابل انکار با وجود همه نقدهایی که به او داریم نمیتوان چشم پوشی کرد، از او تقدیر نکریدم که در یک سناریوی از پیش نوشته شده کمر به ترور یکی از موفقترین مدیران دست کم در حوزه مدیریت بحران بستهایم !
میگویند «حرمت امامزاده با متولی آن است»، مدیران پتروشیمی به مدال و تندیس نیاز ندارند اما امروز بهترین پاداش برای این خانواده بزرگ «آرامش» است، «آرامشی» که اگر از پتروشیمیها گرفته شود نه تنها این صنعت ارزش آفرین را زمین میزند که لرزههای هولناک این زمین خوردن از میدان فردوسی و چهارراه استانبول تا نانواییها، بیمارستانها و صف طویلی از صنایع ریز و درشت این کشور را هم زمین خواهد زد، آقای مسئول، آقای رئیس، پتروشیمی زمین بازی مناسبی برای ماجراجویی ها نیست ...
منبع: شاپا
74
این کارها در جای خودش قابل تقدیره ، و لی میلیاردها دلار ضرر به کشور در ماجرای کرسنت، فروش گاز ارزان قیمت به ترکیه، گاز ترکمنستان غیر قابل گذشته و امیدواریم در دولت جدید انقلابی آقای وزیر به دستان قانون سپرده بشه