کلید خانه را بدهید میخواهم ببرم
مجتبی گهستونی روزنامهنگار و فعال فرهنگی میگوید: سالها پیش و در دهه هفتاد بین فرمانداری اهواز و تالار شهر ساختمان کوچکی با سقفهای کوتاه وجود داشت و دارد که از آن به عنوان خانه تشکلها نام برده میشد، فرماندار متشخص آن وقت شان و قَدر انجمنهای مردم نهاد را میدانست و با توجه به حیطه اختیارات و وظایف قانونی مکانی به تشکلها داد که بنایی کوچک اما بسیار جریانساز بود.
مجتبی گهستونی، اما در سالهای میانه نود در لابه لای خبرهایی که در حال انتشارش بودیم خبری خواندم که خانه تشکلهای غیردولتی از طرف استانداری خوزستان راهاندازی شده است. خبر خوشحال کننده بود که استانداری هم به وظیفه خود واقف شده و خانه تشکلها را تاسیس و به خود انجمنها واگذار کرده است. خب این خبر یعنی اوج خردمندی مدیران وقت آن سالها.
اما چه اتفاقی افتاده که در آغاز قرن 21 و در زمانهای که دیگر انجمنهای مردم نهاد طفل نوپایی نیستند، مدیر کل امور اجتماعی استانداری خوزستان که گویی رگش از شقیشه و گردن بیرون زده وارد خانه تشکلهای مردم نهاد خوزستان میشود و طلب کلید خانهای میکند که قبلا به فرزندش واگذار شده و حالا میخواهد زیر عهد و پیمان و وظیفهاش بزند. رفتار نسنجیده مدیرکلی که به نظر میرسد نه نظر استاندار خوزستان است، نه نظر معاونت سیاسی اجتماعی وزیر کشور، نه حتی خود وزیر کشور و نه قطعا شخص ریاست جمهوری.
مگر مدیر کل محترم امور اجتماعی استانداری خوزستان یادش رفته که انقلاب اسلامی به خواست و اراده مردم شکل گرفت و تحقق آن حاصل یک مشارکت اجتماعی بزرگ و جسورانه بود. حال چرا ایشان خارج از قواعد مرسوم طلب خانهای را میکند که مالِ تشکلهای مردم نهاد است. مگر همین استانداری خوزستان مجوز همین تشکلها را صادر نکرده؟ پس دنبال دزد و دشمن فرضی گشتن در خانه تشکلها معنی ندارد. قطعا کلیه گردانندگان تشکلهای مردم نهاد میدانند که خط قرمزها چیست و خوب آگاهند که اگر هم جایی خارج از قواعد رفتار کردند باید به نهادهای قضایی و امنیتی پاسخگو باشند. پس آقای مدیرکل امور اجتماعی استانداری خوزستان این رفتار خارج از قاعده شما ناشی از چه عقبه و ذهنیتی است؟
وقتی تحقق جمهوری اسلامی و حاکمیت اسلام و مردم مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی بوده و در کنار آن قانون اساسی که به موضوع مشروعیت مشارکت مردمی میپردازد دیگر دستاورد مهم انقلاب است، مدیرکل امور اجتماعی استانداری خوزستان چرا به خود اجازه میدهد آرامش فعال تشکلهای مردم نهادی که نجیبانه در حوزههای مختلف فعالیت میکنند را پریشان کند؟ مگر همین تشکلها نبودند که در سیلاب 1398 و در زلزله 1400 پیشتازی کردند.
آقای مدیرکل کاری نکنید که شائبه مهندسی کردن اوضاع خانه تشکلها به ذهن متبادر شود. اگر قصدتان نظارت هرچی بهتر و کیفیتر بر عملکرد تشکلهای مردم نهاد است، بر اساس یک سیستم منظم و مشخص از همه تشکلهای مردم نهاد قانونی گزارش عملکرد بخواهید و اجازه دهید که همه آحاد جامعه گزارش تک تک تشکلها را بخوانند و خود قضاوت کنند. وقتی میتوان با افزایش سرعت نهادینه شدن، مشارکت مدنی را شاهد بود، چرا با ناراحتی به خانه سازمانهای غیر دولتی که قرارگاه بین افکار عمومی و دولت هستند و در حوزه تصمیمگیری و اطلاعرسانی میتوانند فاصله دولت و مردم را پر کنند ورود پیدا میکنید؟
نظر مدیرکل امور اجتماعی خوزستان که به شدت از کم تعاملی ایشان با تشکلها گفته میشود را به صدها سخنرانی و مصاحبه بزرگان، خبرگان و مدیران ارشد از ایشان جلب میکنم که برود و بخواند که دیگران تا چه حد از اهمیت و جایگاه و بستری که دولت باید برای تشکلها فراهم کند سخن گفتهاند.
اگر به گفتمان خردگرایی تعاملمحور، توجه شود و در عمده امور وظایف را به مردم، تشکلها و انجمنها واگذار کنند، مثلث سرمایهگذاری خصوصی، غیردولتی و دولت شکل میگیرد. وقتی که سازمانهای مردم نهاد، پایگاههای خدمات دهنده محسوب میشوند و حمایتی هستند، باید کارکرد آنها بویژه کارکرد نظارتیشان تقویت شود، نه اینکه ایجاد دغدغه جدید که جایگاهشان را متزلزل میکند را برایشان به وجود آورد.
در آیین نامه سازمانهای غیردولتی نقش دیدهبانی به صراحت مد نظر قرار گرفته است چرا که سمنها ناظر و عامل تحقق نظام شفافیت و مبارزه با فساد هستند و باید دولت را به پاسخگویی بکشانند. اما وقتی شما استقلال خانه تشکلها را بر نمیتابید پس چطور رویکرد دولت و وزارت کشور که توجه به ظرفیت سمنها در سیاستگذاری و برنامهریزی است را تحمل خواهید کرد؟ اینگونه میخواهید برنامه ششم توسعه کشور و قانون ۸۰ که یک بند اضافه در قبال استفاده از سمن ها دارد را اجرا کنید؟ آیا بهتر نیست وقتی که ظرفیت اجتماعی وجود دارد به ادامه فعالیت خانه تشکلها کمک کنید.
آقایان مسئول، اگر پایگاههای اجتماعی همچون خانه تشکلهای مردمنهاد تقویت شوند بسیاری از مطالبات محقق میشود. پس به جای نگاه تحکمی و نگاه از بالا به پائین، در کنار هم باشید و خوش بدرخشید.
آقای استاندار خوزستان، اگر میخواهید در مسیر آرمانهای ترسیم شده انقلاب اسلامی، امام راحل و رهبر انقلاب حرکت کنید باید نمایندگان قوای مجریه، مقننه، قضاییه، بخش خصوص و سازمانهای مردم نهاد در خوزستان برای تعالی و پیشرفت بیشتر تلاش کنند، نه اینکه دیگر بازوان توانمند را در مسیر پیاده کنند.
آقای مدیر، باور و اعتماد به گردانندگان خانه تشکلهای خوزستان که خود منتخب مردم هستند باید عملی و نه در حد وعده و صحبت باشد.