روایت یک مخاطب خبرفوری از اتفاقی که امروز پس از حادثه تروریستی کرمان برایش رخ داد
یکی از مخاطبان اتفاقات پیش آمده پس از حادثه تروریستی کرمان را برای خبرفوری بازگو کرد.
چند دقیقه پیش برادرم پیام داد که پدرم برای مراسم سردار کرمان بوده؛ هر چی با مادرم تماس گرفتم به پدرم تماس گرفتم جواب نمیدادند اما گوشی روشن بود، ترس و دلهره سنگین اومد سراغم.
دلم ریخته بود پایین، باز زنگ زدم پدرم، بالاخره برداشت.
من گریه شوق میکردم از اینکه بابام زنده اس
بابام پشت تلفن گریه میکرد میگفت: چقدر من بی نصیبم که اینجا بودم و شهید نشدم....
چقدر خانوادههایی که امروز دلهره به دلشان آمد...
حس اون مرد رو میفهمم. ای کاش من اونجا بودم و به فیض شهادت میرسیدم