مهدی پازوکی، اقتصاددان و تحلیلگر امور اقتصادی :
محاسبه خط فقر بدون در نظر گرفتن وضعیت مسکن شبیه شوخی است / ۲۶ میلیون ایرانی در نیازهای اساسی ماندهاند
با توجه به عدم شفافیت آمارهای اقتصادی در کشور، محاسبه ارقامی از جمله خط فقر، همیشه با حواشی زیادی همراه است. اخیرا زهرا کاویانی، عضو هیات علمی مرکز پژوهشهای مجلس، گفته است: "بر اساس آخرین محاسبات انجامشده، عدد برآوردی خط فقر یک خانوار ۳ نفره در شهر تهران در سال ۱۴۰۳ حدود ۲۰ میلیون تومان است."
مسئله حقوق و دستمزدها، مسکن، تورم و مسائل معیشتی در شهرهای بزرگ و به ویژه پایتخت، از مولفههای مهم، اما تا حدودی مبهم در اقتصاد کشور است. اگر چه آمارهای رسمی میانگین اعدادی را در این زمینهها به شکل ماهانه، فصلی و سالانه ارائه میدهند، اما گاهی برخی اعداد زیر ذره بین اقتصاددانها و کارشناسان اقتصادی مورد نقد قرار میگیرد.
با توجه به ارائه عدد ۲۰ میلیونی خط فقر در تهران برای خانواده ۳ نفره، پرسشهایی درباره واقع گرایی یا عدم واقع گرایی این عدد و چگونگی محاسبه آن مطرح است. مهدی پازوکی، اقتصاددان و تحلیلگر امور اقتصادی به این پرسشها پاسخ داده است:
محاسبه خط فقر بدون در نظر گرفتن وضعیت مسکن بی معناست
مهدی پازوکی گفت: «یک فقر مطلق وجود دارد و یک فقر نسبی. هر شخص برای زنده ماندن و بقا به میزان مشخصی از کالری نیاز دارد که ۲۵۰۰ کالری است. بررسیها نشان میدهد که یک شخص به چه میزان از خوراکیها برای تامین این ۲۵۰۰ کالری نیاز دارد. متاسفانه نیمی از ایرانیان این میزان کالری را دریافت نمیکنند. اقتصاددانان بر اساس ارزش اقتصادی این اقلام تشخیص میدهند کدام افراد در فقر مطلق قرار دارند. فقر نسبی، اما به اختلاف حقوق و درآمدهای اقشار اشاره دارد.
اما مسئله مسکن هم مطرح است. این که یک شخص صاحب خانه باشد و نخواهد هر ماه مبلغی اجاره پرداخت کند از بار فشار روی دوش او کم خواهد کرد. با این تفاسیر شخصی که در تهران زندگی میکند، ولی خانه هم دارد و قرار نیست هر ماه مبلغی اجاره پرداخت کند، نسبت به آن شخصی که خانه ندارد، وضعیت بسیار بهتری دارد. مثلا اگر ماهانه ۱۵ میلیون حق بازنشستگی میگیرد، ولی اجاره خانه نمیدهد حداقل ۴۰ میلیون تومان جلوتر از شخصی است که مجبور به پرداخت اجاره بها است.»
وی افزود: «همچنین در این بحث، ضریب جینی بسیار مهم است. در کشورهای اروپایی این ضریب بین ۲ دهم تا سه دهم است. در اروپا و آمریکا، ضریب جینی بر اساس درآمد خانوار حساب میشود. در ایران، چون ما فاقد اطلاعات درآمدی دقیق هستیم بر اساس درآمد خانوار حساب میشود. در حالی که درآمد با هزینه متفاوت است.
یعنی اکنون فرض بر این است که خانوارهای ایرانی هر چه درآمد دارند را هزینه میکنند. اما در دنیای واقعی که اینطور نیست. آنهایی که در فرمانیه، زعفرانیه و امثالهم زندگی میکنند، درآمدی بسیار بالاتر از مخارجشان دارند.
اکنون پرسش این است که درباره شهر تهران رقم ۲۰ میلیون تومان، مشروط بر صاحب خانه بودن محاسبه شده یا خیر. بله در صورت صاحبخانه بودن شاید بتوان گفت این ۲۰ میلیون کفاف خورد و خوراک را با توجه به نرخ تورم میدهد. اگرغیر از این روش محاسبه شده است، پس بی رودروایسی، همه کارمندان دولت زیر خط فقر قرار دارند.»
حدود ۲۶ میلیون ایرانی در نیازهای اساسی ماندهاند
این اقتصاددان در ادامه گفت: «وضعیت اقتصادی به شکلی است که حتی آن که مسکن دارد نمیتواند از پس هزینههای زندگی بر بیاید چه برسد به آن که مسکن ندارد. تاکید من بر این است که عدد ۲۰ میلیون بدون در نظر گرفتن هزینههای مسکن شبیه به شوخی است. همچنین فراموش نکنیم که راجع به درآمد ما در کشورمان، آمار دقیق نداریم. همه جای دنیا تولید ناخالص ملی با این روش محاسبه میشود که مخارج، درآمد و ارزش افزوده را کنار هم قرار دهند. اما ما در بخش درآمدی اطلاعات کافی نداریم.
کشور ما درگیر فقر مسکن، بد مسکنی و پدیدههایی از جمله خانههای اشتراکی است. در ارزیابی ۲۰ میلیونی حتی اگر متوسط درآمد هم اگر ملاک گرفته شده باشد، باز هم دقیق نیست و نمیشود گفت درست است.»
وی افزود: «بنا بر آمارهای دولتی، ۲۶ میلیون ایرانی توان برآورده کردن نیازهای اساسی خود را ندارند. اخیرا مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده که در حال حاضر نرخ فقر ما معادل ۳۰ درصد است. این به معنای آن است که حدود ۲۶ میلیون نفر از ایرانیان توانایی برآورده کردن نیازهای اساسی خود را ندارند.
درواقع، نرخ فقر شدید در ایران حدود ۵ درصد است. این اعداد و ارقام به ویژه در شهر تهران یک وضعیت خطرناک ایجاد میکند و خط فقر ۲۰ میلیون تومانی برای خانواده ۳ نفری، را نمیتوان یک معیار قابل اتکا دانست.»
تندروها از گرانی بی خبرند نمی دانند خط فقر چیست یعنی قبل از انقلاب اینها گرفتار فقر بودند وبا برکت انقلاب صاحب ثروت شدند
چون از تاریخ عبرت نمیگیرند و شکم خود و اطرافیانشان سیر است چاره ای نیست که سرانجام کار را به عینه و در آینده نزدیک ببینند آنگاه باورشان خواهد شد....
دو برابر حقوقم کرایه خانه میدهم و برای امرار معاش فقط قرض بالا آورده ام و زیر منت آشنایان رفته ام بنظر شما خط فقر اینجانب چند است ؟؟؟؟؟؟؟
متاسفانه اقتصاد دانهای ماهم با دردهای اساسی جامعه فقر زده اشنا نیستند.مثلا جناب پازوکی ذهنش همه درگیر مسکن و خورد و خوراک و تامین کالری هست که 20 میلیون تومان را برای گذران یک خانواده 3 نفره بس می داند.ظاهرا این بزرگوار یادش نیست که هزینه های بهداشتی و درمانی و تحصیلی و ایاب و ذهاب و جابجایی خود چه محشری برای فقرا برپا می کند و اینده سلامت و زندگی همه خانواده را در یک بن بست تیره و تار می اندازد.حتی با داشتن حد اقل مسکن در شهرستان هم ,خط فقر از سی میلیون هم پایینتر نیست,در ام القرای ولایت که جای خود دارد.این دزدی بی نام و صدای سیستماتیک ارزش پول کشور که بزرگان ولایت از ان دست بردار نیستند و حتی رییس جمهور جدید مثلا ساده زیست عدالت جو و علی گو هم نخستین توجه کاری اش در همان راستاست(مسله تعدیل بهای بنزین=دو برابر کردن تورم موجود),اجازه به قلم و زبان اوردن عدد خط فقر شتابان پرواز را نمی دهد.اقتصاد خر که این حرفها را ندارد!
اقای مثلا اقتصاددان یه خونه معمولی ووسایلش لااقل در ماه 30میلیون استهلاک دارد .میتونی بفهمی ؟
سلام
فقط یک جمله میگم وبس
شما همه دست اندر کاران و مسئولین که لالائی بلدید چرا خوابتان نمیبره.یا شاید هم خودتان را بخواب زدید واقعا ما بازنشسته ها و مستمری بگیران دیگر توانائی همچین برایمان سخت مضاعف شده .تورا بخدا یکی بدادمان برسد.
خوابیدن فکر کنم جمعیت ایران و ۳۰ میلیون میدونید نه ۹۰ میلیون فقط در صد کمی در مضیقه نیستن بقیه دو شیفت کار میکنن بازم خرجشون نمیرسه فقط خوراک
خط فقر معادل ارزش یک سکه هست همین خط را ادامه دهید
کارمند جهاد کشاورزی در حدود ۸۰درصد دارای مسکن نیستند. محاسبه کنید اگه توانشو دارید