کشور اقتصاد بیماری دارد
یک کارشناس اقتصادی گفت: در وضعیت کنونی که تحلیل جامع و عالمانهای از وضعیت بیمار ارائه نشده و یک اجماع بر سر آن صورت نگرفته است، صرفاً گفتن مسائلی مثل اولویت معیشت یا غیره، حتی اگر درست هم باشد، قطعاً کامل و جامع نیست.
اقتصاد ایران با گرههای کوری دست و پنجه نرم میکند. به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصاد ایران را کاملاً به هم ریخته است. تحریم، کرونا، فساد، تصمیمهای نابجا و... هر کدام در بههمریختگی اقتصاد ایران سهیم هستند تا این سوال پیش آید که برای ترمیم وضعیت کدر اقتصاد ایران اولویت باید پرداختن به چه موضوع یا موضوعهایی باشد؟
محمد خوشچهره، کارشناس ارشد اقتصادی، در این باره اظهار داشت: پزشکانی که احساس مسئولیت میکنند برای آن دسته از بیمارانی که بیماریشان پیچیده است، راحت نسخه نمینویسند و مبادرت به زمینههای افزایش شناخت خودشان میکنند که عبارت است از: دادن آزمایشهای مختلف، عکسبرداری، سونوگرافی و... همه این کارها موجب افزایش شناخت میشود. بعد از این اطلاعات تکمیلی به تحلیل موضوع میپردازند که ریشهها و دلایل ایجاد بیماری چه عواملی است.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران در ادامه گفت: برای اینکه مشکلی را حل کنیم باید قبل از هر چیز در راستای ارتقای درجه درک و فهم از شرایط و اوضاع کشور بکوشیم. چون در مقام یک پزشک، میدانیم که کشور اقتصاد بیماری دارد. بنابراین، یک پزشک زمانی میتواند اقتصاد بیمار را درمان کند، نسخه بنویسد و برای درمان عملیات اجرایی انجام دهد که درک صحیح و شناخت مطلوبی از وضعیت بیمار داشته باشد که این روند را «تشخیص درست» مینامند.
این تحلیلگر اقتصادی توضیح داد: اگر در تشیخص بیماری فقط به علائم توجه شود و زمینه برای شناخت لازم مهیا نشود و با حدسها و تشخیصهای ناقص مساله درمان پیگیری شود، قطعاً چه در اولویتها و چه در روشهای درمان، دچار خطا خواهند شد. متاسفانه در مسائل کشور و خاصه در اقتصاد، شاهد بودیم که دولتها و مجلسهای ادوار مختلف چنین ایرادی را در مدیریتشان داشتند؛ یعنی در برخی از موارد شتابان و در برخی موارد احساسی دست به اقدامات و اظهارنظرهایی میزنند که بعداً مشخص میشود راهحلهای پیشنهادیشان کامل یا مکفی نبوده است. بنابراین تشخیص دلایل و ریشههای ایجابی در مورد مسائل فوقالعاده مهم است.
او ادامه داد: موارد نامبرده جزو اقدامهای اولیه است که بخشی از آنها در نوع قانونگذاری، سیاستگذاری و تصمیمگیریهاست که ریشه مشکلات است؛ یعنی با تغییر نگاه، برداشتن عینک و شفافسازی آن که در حقیقت «تغییر رویکردها» است، به شدت میتوانند به سمت تصمیمهای منطقی پیش بروند. بنابراین در وضعیت کنونی که تحلیل جامع و عالمانهای از وضعیت بیمار ارائه نشده و یک اجماع بر سر آن صورت نگرفته است، صرفاً گفتن مسائلی مثل اولویت معیشت یا غیره، حتی اگر درست هم باشد، قطعاً کامل و جامع نیست. در چنین شرایطی مثلاً ممکن است برای رفع محدودیتهای معیشتی ار روشی استفاده کنند که معیشت را در میانمدت و بلندمدت عمیقاً به خطر بیندازد.
نماینده ادوار مجلس تاکید کرد: بنابراین برای جلوگیری از هر نوع شتابی، جلسههای «باز»ی متشکل از قانونگذار، تصمیمگیر، افراد آکادمیک، دلسوزان نظام و صاحبنظران منصف و حکیم باید در کنار هم قرار گیرند تا بتوانند در تحلیل روشها دقت کافی به خرج دهند. برای مثال در دولت یازدهم دیدیم که در ابتدا اولویت را تورم عنوان کردند. در حالی که در همانجا تشخیص ناقص بود. چون در واقع ما در شرایط اقتصاد رکود تورمی بودیم که چنین شرایطی شبیه بیماری تب و لرز بود؛ یعنی بیمار هم تب دارد هم لرز، اگر صرفاً به رفع لرز او بپردازیم تبش بالا میرود و اگر فقط به فکر پایین آورن تب باشیم میزان لرز بیشتر خواهد شد.
خوشچهره در ادامه گفت: دقیقاً به همین دلیل دولت یازدهم در شروع به کارش اولویت را بر خروج از تورم گذاشت و به دستاوردها هم اشاره کرد. اما بعد از ۲ سال اعتراف کردند، رکورد تشدید شده و به همین دلیل تمرکزمان در سالهای دوم و سوم دولت بر مهار رکود خواهد بود. در حالی که برخورد انتزاعی با هر ۲ مقوله اشتباه بود. چون باید از روشهای برخورد در شرایط رکورد تورمی استفاده میکردند که متاسفانه این کار تحقق نیافت و خیلی از دستاوردهای دولت - از جمله کاهش تورم - را تشدید رکود از بین برد.
او ادامه داد: الان نگرانی این است که با بیانی شتابزده، که البته شاید ناشی از دلسوزی یا علاقه برای حرکت رو به رشد باشد، اظهارنظر میکنند. میدان مقابله با موانع اقتصادی به مثابه میدان مسابقات دو و میدانی است که یک دونده ماهر ابتدا خودش را نرم میکند و به درک صحیحی از میدان و مسافت پیست میرسد و سپس استارت میزند؛ یعنی اگر وقتی هنوز بدنش گرم نشده است استارت بزند، تعجیل کرده و مطمئناً در رقابت شکست میخورد.
محمد خوشچهره در پایان گفت: البته مقصود از این حرفها این نیست که زمان را از دست بدهیم، اما بهتر است اظهارنظرهای قطعی مطرح نشود. هرچند معیشت به عنوان موضوعی مهم باید در کوتاهمدت حتماً در کانون توجه همه دستگاهها باشد، البته به این شرط که روش و شیوهها و نحوه اجرای برنامهها میتواند عوارض مثبت و منفیای داشته باشد.
70