همخوابی پنهانی دختر 13 ساله با رییس مادرش / برای من کادو گرانقیمت می خرید
من بچه بودم و خوب و بد را تشخیص نمی دادم. اما او که مردی ۴۰ساله است با سوء استفاده از اعتماد مادرم، مرا شیفته محبت های دروغین خودش کرد و برای این که بتواند نقشه های شوم خود را عملی کند یک گوشی تلفن همراه به من هدیه داد.
خانواده ام از این بابت خیلی خوشحال شدند و از این مرد حقه باز تشکر کردند. ولی از همان روز پیامک بازی های او شروع شد و به من پیشنهاد دوستی داد. راضیه در دایره اجتماعی کلانتری گفت: با دریافت این پیامک ها خیلی ناراحت شدم و گفتم موضوع را به خانواده ام اطلاع می دهم. اما این مرد شیطان صفت تهدیدم کرد اگر یک کلمه حرف بزنم مادرم را از کار اخراج خواهد کرد.
«میلاد» آن قدر سماجت نشان داد و با بیان جملات عاطفی و خرید کادوی جشن تولد و ... مرا به خود علاقه مند کرد که فریبش را خوردم و ...
راضیه افزود: ما یک سال به طور پنهانی با هم رابطه داشتیم تا این که والدینم فهمیدند مرتکب چه حماقت بزرگی شده ام. مادرم که کارگر خانه این مرد هوس باز بود به خاطر این مسئله با میلاد درگیر شد و کار خودش را از دست داد. البته او خیلی زود به استخدام یک شرکت درآمد و کار مناسبی برایش فراهم شد. مدتی از این ماجرا گذشت و چون خانواده ام نسبت به من بدبین و بی اعتماد شده بودند و زیر ذره بین قرار داشتم تصمیم احمقانه دیگری گرفتم و با پسر عمویم ارتباط برقرار کردم.
او که جوانی علاف و بیکار است به خواستگاری ام آمد و با وجود آن که پدر و مادرم به خواستگاری اش جواب منفی دادند با وحید فرار کردم و والدینم مجبور شدند از ترس آبرویشان با ازدواج ما موافقت کنند. متاسفانه این ازدواج عجولانه سرانجام خوبی نداشت و در مدت کوتاهی فهمیدم شوهرم به کراک و شیشه آلوده است و او حتی می خواست مرا هم به دام موادمخدر و فساد اخلاقی بیندازد.
با نگرانی موضوع را به خانواده ام اطلاع دادم و در سن ۱۵سالگی، مهر طلاق صفحه شناسنامه ام را سیاه کرد. راضیه آهی کشید و افزود: من در برابر این شکست تلخ نتوانستم طاقت بیاورم و متاسفانه دوباره با میلاد تماس گرفتم و او با بهانه کمک و جبران اشتباهات گذشته مرا به مردی ۵۰ساله که از اقوامشان است و از تهران به شهر ما رفت و آمد کاری دارد معرفی کرد.
این مرد هوس باز که همسر و سه فرزند دارد به خواستگاری ام آمد. اما پدر و مادرم مخالفت شدید خودرا با این پیشنهاد اعلام کردند. من که فقط دنبال راه نجاتی بودم ارتباط مخفیانه ام را با او و میلاد ادامه دادم و بالاخره به اتهام رابطه نامشروع دستگیر شدیم. لعنت بر من که با ندانم کاری خودم را بدبخت کردم و ای کاش با پدر و مادرم دوست بودم تا چنین سرنوشتی برایم رقم نمی خورد. من از دخترهای هم سن و سال خودم خواهش می کنم مراقب خودشان باشند و هیچ مسئله ای را در زندگی از پدر و مادرشان مخفی نکنند.
منبع: رکنا
38
بیخیال بابا بجا تیتر زدن و افسرده کردن راه حل بدین هووف
خُب عقب افتاده ی بیچاره این حرفا باید گفته بشه تابعدش راه حل بدن این که بهت میگم بلانسبت هرچی آی کیو به خاطراون بی خیال گفتنته که همه ی کاربران بااون بی خیال گفتنت پی به شخصیّتت می بَرَن بیچاره.
مرد ۴۰ ساله با دختر ۱۳ ساله واقعاً جای تاسفه. اون دختر ۱۳ ساله همسن نوه اش هست. یعنی اینقد مردا پست و عوضی شدن؟!!!
ضمناً تواین دنیای کثیف مردای باغیرتی هم پیدامی شند که بی غیرت ترین شون منم که باخوندن این خبرتاسف بار، اِنقدر اعصابم خُرد شده بود که میخواستم به اون کاربری که می گه بیخیال ، هرچی ازدهنم دربیاد بگم ولی من که خودموباهمچین خاک برسرهایی قیاس نمی کنم.
چقدربعضی دختراپروشدن خداخودش مردم ایران روازاین کثافت کاریها که اصلا درشان ایران وایرانی نیست نجات بده،انشاءالله شرم وحیا واسالت به ایران برگرده،این گرفتاریها رفع شه
ای وای واقعا جای تاسف داره ،،،خیلی ناراحت شدم چه میشه کرد اتفاقیه ک افتاده،،،،پدرومادرا باید جوری رفتار کنن ک بچشون باهاشون دوست باشه وحرف دلشو راحت باهاشون درمیون بزاره
عزیزان بعضی اوقات همین دختران میخواهند سواستفاده کنند من خودم متوجه شدم ونزاشتم نزدیک شوند من یکنفر سو هفت ساله مجرد هستم من دیدم که یه دختر شانزده ساله به کمک مادرش میخواد نزدیک بشه من زود به بهانه های مختلف اون روابط کاریرو قطع کردم متاسفانه توجامعه ما اینجورادمها ازدوطرف خیلی زیاد شده هم اقایون هم خانومها
عجب مملکت خرابی شده خدایاکمکمون کن مملکتمون درست بشهدب کجا داریم میریم ما چرا ایرانمون داره اینجوری میشه مگه مامسلمون نیستیم پس چرا اروپاییا که کافرن ازمابهتر زندگی میکنن