چند میگیری پول کشورتو بفروشی؟
مصطفی انتظاری هروی / دانشجوی دکتری سیاستگذاری عمومی

دلار شده است 5000 تومان. این رقم از نظر روانی، تاثیر زیادی بر افزایش تورم دارد، با این وجود رفتار مردم در قبال این موج روانی میتواند پیامدهایش را کنترل کند.
در دوره محمود احمدی نژاد ، آنگاه که دلار 1000 تومانی تا 3000 تومان افزایش پیدا کرد، شوک ناشی از رشد قیمت دلار باعث شد تا تورم نیز به طرز غیرقابل مهاری روبه افزایش بگذارد.
آن تجربه، حالا بار دیگر به کار ما میآید. هفت سال پس از آن رشد ناگهانی، درحالیکه بسیاری از تحلیلگران هشدار داده بودند که پایین نگه داشتن اجباری نرخ ارز میتواند به کاهش اثرگذاری دولت منتهی شود، بار دیگر قیمت دلار شاهد جهشی ناگهانی است.
صف طولانی خرید در مقابل صرافیها نشان از آن دارد که مردم بدون نیاز واقعی به دلار، تنها بهخاطر حفظ ارزش پول خود و البته شاید کمی سودجویی، میخواهند پول را با پول بخرند و ریال را به دلار تبدیل کنند. رفتاری که بهروشنی حکایت از آن دارد که موج روانی گرانی دلار، حتی بیش از دلایل دیگر، توانسته بر ارزش دلار بیفزاید و از بهای ریال بکاهد.
مشکل دولت در توزیع دلارهای نفتی در بازار، خود دلیل دیگری برای آن شده که میلیاردها تومان نقدینگی سرگردان، بهجای بازار و تولید، روانه صرافیها شده و به دلار و یورو تبدیل شود. سیاست پولی اشتباه دولت در کاهش نرخ سود بانکی، ان هم در شرایطی که نقدینگی در کشور بالاست و عرصه تولید جذابیتی برای سرمایهگذاری ندارد، باعث شد تا دلار، حتی بیش از بازارهای رقیب خود مانند مسکن، به عرصه تاخت و تاز مشتریهای غیرواقعی تبدیل شود. مردمی که از ترس گرانی بیشتر، ریالهایشان را به دلار تبدیل میکنند، بدون آنکه بدانند با این کار به رشد شدید قیمتها کمک کرده و سود ناشی از رشد دلار را باید در بازار اجناس وارداتی با خسارت بیشتری از دست بدهند.
درباره اینکه ریشه اصلی گرانی دلار چیست، سخن بسیار گفته شده است. از اینکه رشد اقتصادی پایین است، موانع کسب و کار زیاد است و ابوظبی به فرمان واشنگتن مالیات بر ارزش افزوده بر صرافیها وضع کرده بگیرید تا اینکه رفتارهای هیجانی مردم و سیاستهای اشتباه بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز عامل اصلی دلار است.
هر کدام از اینها که دلیل اصلی رشد نرخ دلار باشد، از یک مساله نمیتوان غفلت کرد و آن اینکه بیاعتمادی مردم به راهکارهای دولت در کنترل نرخ ارز باعث شده دلار هر روز رکورد تازهای را ثبت کند و خریداران دلار بیآنکه بخواهند به فرورفتن در باتلاق تورم دلاری کمک کنند. همه آنها که بدون هرگونه نیاز، پول کشورشان را به امید سود حداقلی میفروشند، شریک جرم گرانیهای 97 هستند.
هرچند نمیتوان دولت را در مساله نرخ ارز تبرئه کرد، اما فراموش نکنید که همیشه پای مردم هم درمیان است. مردمی که اگر نخرند، تب دلار چنان داغ نمیشود که همه به پایش بسوزند.
17
ماچه گناهی کردیم که گیر اینا افتادیم الان سال هاست که با ندانم کاری اینها سرمایه دار اوضاع اش بهتر وفقرا فقیرتر شده اند باید بسوزیم وبسازیم اینها میخواستند هم دنیا بما بدهند هم اخرت دنیایمان که اینطوری وای به.......
سیاست های نادرست عوامل اقتصادی کشور باعث این موضوع شده - دولت هم با پایین آوردن ضرب الاجلی سود بانکی برای مردم عادی که دلخوشی انها همین کسب سود ماهانه بود تا اجاره بها را بپردازند و چند قلم خرید کنند مزید بر علت شد - دولت اگر دلش برای مردم میسوخت نرخ سود وام ها را نیز پایین می آورد - مردم مجبورند برای اینکه از این که هست فقیرتر نشوند پول ملی خود را با دلار معاوضه کنند و غیر از این راهی ندارند بحران دولت ساخته است و خود کرده را تدبیر نیست - کشورهایی مانند کویت - عمان - عربستان در همین نزدیکی ما با سیاست های باز اقتصادی ارزش پول خود را به بیش از یک دلار رسانده اند و اقتصاد قدرتمندی دارند - در حالی که ریال ما کمترین ارزش را حتی بین ریال های کشورهای دیگر دارد - نحوه روابط بین المللی این کشورها - تنش زدایی - همراهی با موج های اقتصادی دنیا - جذاب بودن سرمایه گذاری در این کشورها برای مردم خود و جهانیان - شفافیت اقتصادی - حداقل پولشویی - همراهی واقعی دولت این کشورها با فعالان اقتصادی کشور خود و بقیه سرمایه گذاران - ایجاد اعتماد در بین مردم کشورهای خودشان و دیگر کشورها همه و همه باعث این رونق اقتصادی و قدرت پول ملی این کشورها شده است در حالی که ما این مسیر را از ابتدای انقلاب برعکس طی کردیم و حالا ارزش هر 50000 ریال ما فقط یک دلار است - شکست در جنگ فقط اشغال یک کشور نیست این از اشغال هم بدتر است - امیدوارم در آینده با سیاست های روشن و آشتی و عدم لجبازی با بزرگان اقتصادی کشور که در انزوا هستند شاهد رونق پول ملی باشیم