ورود بانکها به بورس چه منفعتی دارد؟
تصمیمات حمایتی برای بورس اوج گرفته، بعد از انتشار خبر احتمال برداشت از صندوق توسعه ملی حالا نوبت به اجازه ورود رسمی بانکها به بازار سرمایه رسیده است.
بانکها همواره بهطور سنتی به بازی در زمین بورس متهم بودهاند. جذابیت این بازار برای برخی بانکها به حدی بوده که به گزارش دنیای اقتصاد تنها در بهار امسال حجم سرمایهگذاری خود را در این بازار تا ۵۷۰ درصد افزایش دادهاند. این مساله به خوبی رغبت شدید مدیران بانکها به سود بردن از تنور گرم بازار سهام در بهار امسال را نشان میدهد.
همزمان با اوجگیری بورس در اردیبهشت ۹۹، نسبت تسهیلات به سپردههای بانکی در پایینترین حد تاریخی خود قرار گرفت و این مساله به این فرض که بخشی از منابع بانکها به جای تسهیلاتدهی صرف خرید سهام در بازار پررونق سرمایه شده است، قوت بخشید.
البته علت چنین رغبتی از سوی بانکها برای سرمایهگذاری در بورس را باید در بازدهی وسوسهکننده این بازار جست. نگاهی به بازدهی طولانی مدت بورس نشان میدهد که این بازار در دوره پنج ماهه امسال، آخرین دوره یک ساله، آخرین دوره ۱۰ ساله و آخرین دوره ۲۰ ساله نسبت به بیشترین بازدهی در دیگر بازارها به ترتیب سه ، پنج، ۱.۵ و ۱.۵ برابر بیشتر بازدهی داشته است.
به نظر میرسد اگر مسئولان سودای جهش تولید را در سال جاری در سر میپرورانند، باید مانع دشواری تامین مالی از بانک ها را از سر راه تولید و کسب و کارها بردارند و این امر محقق نخواهد شد، مگر اینکه جلوی سرمایهگذاری بانکها در بازارهای موازی گرفته شود.
در چین شرایطی به دنبال اوجگیری اظهار نظرها و اعلام تصمیمات حمایتی درباره بورس، پنجشنبه گذشته در جلسه شورای عالی بورس، آییننامه پیشنهادی حفظ ثبات بازار سرمایه و صیانت از حقوق سهامداران و سرمایهگذاران تصویب شد. بر اساس این مصوبه ممنوعیت خرید سهام توسط بانکها رسما برداشته شد.
حالا سوال این است که این تصمیم به نفع چه کسانی است و دود آن در نهایت در چشم چه گروهی خواهد رفت؟
کارشناس امور بانکی در پاسخ میگوید: همه چیز به متن مصوبه بستگی دارد.
به گفته او، این تصمیم برای نجات بورس گرفته شده و اگرچه از نگاه احتیاطی برای بانکها خوب نیست چون بخشی از پورتفوی آنان را ریسکی میکند به همین علت هم بانک مرکزی تاکنون با حضور بیقید و شرط بانکها در بورس مخالفت میکرد.
این کارشناس توضیح میدهد: قضاوت درباره منافع یا مضرات این تصمیم فقط با دانستن جرئیات آن مصوبه ممکن است که ارائه نشده است. ممکن است در آییننامه محدودیتهایی لحاظ شده باشد. چرا که منطقی نیست که حدی برای سرمایه گذذاری بانکها در بورس گذاشته نشود برای مثال حتما باید لحاظ شود که ما بانک به ازاء مقدار ورودش به بورس باید سرمایه داشته باشد یا لحاظ شود که بخشی از سرمایه درگیر شود نه تمام سپردههای مردم.
او تاکید میکند: احتمالا این مصوبه جزئیات مهمی داشته باشد.
تبعات حمایت از بورس برای مردم
یک کارشناس امور بانکی معتقد است تاثیر این تصمیم از منظر اقتصاد کلان بررسی نشده است.
به گفته این کارشناس، تصمیم گرفته شده ممکن است به نفع بانکها باشد چون میتوانند سهام خود یا شرکتهای تابعه خود را خریدارای و تا حدودی سهامشان را بازارگردانی کنند. برای سامان دادن بورس هم خوب است اما در نهایت دود آن با تورم ایجاد شده در چشم مردم خواهد رفت.
وی توضیح میهد: پولی که بانکها ترزیق میکنند در واقع خلق پول و این بازارگردانی قرار است از محل خلق پول بانکها صورت بگیرد. در نهایت هم این مصوبه و هم برنامه استفاده از یک درصد منابع صندوق توسعه ملی برای حمایت از بورس به افزایش تورم منجر میشود چون هر دو منبع بازار سرمایه را از طریق منابع پولی مورد استفاده قرار میدهند.
او با بیان این که عمده منابعی که بانکها وارد بازارها میکنند بدهی بانکها به سپردهگذاران است تصریح میکند که چرا با وجود تبعات منفی این تصمیم چرا بانک مرکزی مخالفتی نسبت به آن نشان نداده است.
وی در آخر میگوید: این اولین بار نیست که به علت ساختار حاکمیتی شکل گرفته بانک مرکزی اگر مخالف هم باشد به علت عدم استقلال کاری نمیتواند بکند.
منبع: تجارت نیوز
38