برای درکِ چین امروز به چه مولفههایی نیاز داریم؟
چین امروز، مشکل فقر مطلق را که هزاران سال ملت چین را میآزرد حل کرده و از سوی دیگر روند صنعتی شدنِ کشورهای توسعه یافته را که صدها سال پیمودند، در ظرف چند دهه محقق کرده است.
«شی جین پینگ»، رئیس جمهور خلق چین 2 دسامبر (11 آذر) در مراسم افتتاحیه کنفرانس بینالمللی «درکِ چین» 2021 که در «گوانژو» برگزار شد به صورت ویدئویی از پکن سخنرانی و تاکید کرد: «به منظور درک چین امروز باید حزب کمونیست چین را به خوبی بشناسید و درک کنید.»
فهم هر کدام از این دو عامل و همکاری برای برخورد با چالشهای جهانی، باعث اعتماد به نفس و تلاش میشود، جهت حرکت را نشان میدهد و برای درک بهتر چین ما را هدایت میکند.
امسال، صدمین سالگرد تاسیس حزب کمونیست چین است. در طی صد سال گذشته، حزب کمونیست توانسه مردم را متحد کرده، آنها را در مواجه با تنشهای مداوم هدایت نموده، به طور اساسی آینده و سرنوشت مردم چین را تغییر داده و به شکل ریشهای بر مسیر تاریخ جهان تاثیر گذاشته است.
مهمانان چینی و خارجی حاضر در کنفرانس بینالمللی «درک چین» عموما بر این باور بودند مهمترین دلیل برای دستیابی چین به جهش بزرگ «ایستادگی، ثروتمند شدن و قدرتمند شدن» رهبری توانمدن حزب کمونیست چین است.
«ایوان ملنیکوف» معاون اول دومای دولتی روسیه در سخنرانی ویدئویی روز افتتاح کنفرانس گفت: به طور همزمان یک سمینار با عنوان «تمدن چینی و حزب کمونیست چین» در این کنفرانس برگزار میشود. وی با تاکید بر اتفاقی نبودن عناصر موفقیت چین تاکید کرد: تجربه شگرف چین و درک مدل چینی نه تنها برای مردم چین ارزشمند است بلکه برای تمام مردم جهان حائز اهمیت است.
برای درک چین امروز، بهتر است به صورت عینی به توسعه چین نگاهی انداخت. چین از یک سو طی چند دهه کوتاه به طور واقعی به دستاورهای توسعهای بسیار مشهور در سطح جهان دست یافته، مشکل فقر مطلق را که هزاران سال ملت چین را میآزرد حل کرده و از سوی دیگر روند صنعی شدنِ کشورهای توسعه یافته را که صدها سال پیمودند، در ظرف چند دهه محقق کرده است.
این کشور همچنین توانسته دو معجزه توسعه اقتصادی سریع و ثبات اجتماعی طولانی مدت را محقق کند. از سوی دیگر، چین هنوز یک کشور در حال توسعه با جمعیت فراوان است و مشکل توسعه نامتوازن و نابرابر هنوز وجود دارد. درآمد سرانه آن در میانه فهرست کشورهای جهان قرار دارد. چین هنوز 600 میلیون نفر جمعیت دارد که درآمد ماهانه آنها کمتر از هزار یوان است. ضروری است که حقایق را از دل دستاوردهای توسعه چین استخراج کنیم. بزرگنمایی و ناچیزشماری رویکردهای درستی نیستند و به سوءبرداشت و سوءتفاهم منجر خواهند شد.
به منظور فهم چین امروز یک نگاه منطقی از توسعه چین لازم است که به طور خاص برای کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده و اروپا مهم است.
روابط کنونی چین-آمریکا تنش آلود است. دلیل اصلی این است که برخی سیاستمداران آمریکا نمیتوانند به توسعه چین نگاهی منطقی و عقلانی داشته باشند. آنها معتقدند توسعه سریع چین به شکلی اساسی تهدیدی برای هژمونی ایالات متحده است. بنا بر این بی دلیل سیاست مهار چین و سرکوب این کشور را مطرح کردهاند که نتیجه عکس داشته است.
با اینکه شمار اندکی از کشورها هستند که تمایلی برای هژمونی جهانی ندارند اما هم آنها از چین هنوز هم متعصبانه است که بیشتر نشان دهنده نگرانی و وحشت آنها در مواجه با توسعه سریع چین است.
در حقیقت هدف چین، پیشی گرفتن مداوم از خود و فراهم کردن یک زندگی بهتر برای ملت چین است. این کشور هدفی برای پیش گرفتن یا جایگزین یک کشور خاص شدن ندارد و حتی تمایل ندارد در یک رقابت دو سر باخت وارد شود.
چگونگی فهم توسعه چین یک موضوع مهم برای تمام کشورهای جهان است. یافتن فرصتهای همکاری و توسعه مشترک در توسعه چین یک گزینه عملگرایانه و خردمندانه برای تمام کشورهاست تا به وسیله آن مردم این کشورها از مزایای محسوس توسعه بهره مند شوند.
برخی سیاستبازان غربی مشغول به این جوسازی هستند که توسعه چین یک چالش سیستماتیک است و «تئوری تهدید چین» و «تئوری فروپاشی چین» را تبلیغ میکنند.این رویکرد فقط به منظور انحراف افکار عمومی و فریب جهان به کار گرفته می شود.