سیاست دورویی آمریکا در مساله تایوان
سیاستمداران آمریکایی نسبت به اقدامات چین برای واکنش به دیدار «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده از منطقه تایوان از جمله برگزاری رزمایش و قطع سازوکارهای ارتباطی بین ارتشهای دو کشور، واکنشهای متفاوتی نشان دادهاند.
کاخ سفید واکنش چین را بسیار بیش از حد دانسته در حالی که «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق آمریکا پلوسی را به خاطر فرصت دادن به چین برای «تحقق رویای خود»، مسخره کرده است. اما هر دو نوع واکنش، عاری از ماهیت مساله بوده، یعنی آنها حتی اشارهای به عهدشکنی آمریکا در مساله تایوان نکردهاند.
همان طور که میدانیم چین معتقد است سه بیانیه مشترک بین چین و آمریکا سنگ بنای روابط پکن و واشنگتن ست. سئوال این است که این سه بیانیه چه بودند؟ آنها شامل «بیانیه شانگهای»، «بیانیه برقراری روابط دیپلماتیک چین و آمریکا» و «بیانیه 17 آگوست» هستند که در آنها، آمریکا به آنکه تایوان بخشی از چین است و تدریجا فروش تسلیحات به این جزیره را کاهش میدهد، متعهد شد. اما حقیقت این است که آمریکا هم رفت و آمدهای رسمی با تایوان و فروش تسلیحات به تایوان را افزایش داده است.
البته مقامات آمریکا اذغان نمیکنند، عهدشکن هستنند و قانونی به نام «قانون روابط با تایوان» را که چین هیچ گاه آن را نپذیرفته، برای خودشان بهانه تراشیدند. در این قانون قید شده است آمریکا همچنان به عرضه ملزومات و خدمات دفاعی به منطقه تایوان ادامه میدهد که آشکارا منتاقض با تعهدات آمریکا در قبال چین است.
اما این نوع بازی دورویی بین دولت و کنگره آمریکا برای ایران چندان بیگانه نیست. در مورد برجام همین طور بود، به گونهای که دولت اوباما توافقنامه را منعقد کرد، اما کنگره تصویب نکرد و ترامپ آمده و توافقنامه را پاره کرده و حالا بایدن آمده و می گوید تقصیر ما نیست و باید مذاکرات را دوباره انجام دهیم.
اما مهم این است که آمریکا در مقابل منطقه تایوان هم چندان عهدپذیر نیست. دقیقا پس از شروع تمرینات رزمی چین در اطراف منطقه تایوان، ناو هواپیمابر رونالد ریگان در فاصله دورتری از جزیره تایوان قرار گرفت و این باعث شد که تعداد بیشتری از مردم این منطقه دیگر به عهد آمریکا مبنی بر «کمک به دفاع از تایوان» باور نداشته باشند. طبق نتایج جدیدترین نظرسنجی، بیش از 70 درصد پاسخ دهندگان اظهار کردند به این تعهد آمریکا باور ندارند.
این بازی منافقانه آمریکا ناشی از سیاست «ابهام استراتژیک» ایالات متحده در قبال مساله تایوان است. آمریکا این سیاست را بسیار کاربردی میداند چون بر اساس آن میتواند خودخواهانه، اقدامات خود را به منظور کسب منافع حداکثری برای، توجیه کند.
اما با این حال، تایوان کاملا به مهره آمریکا برای چانه زدن با چین در تمام مسائل تبدیل شده است. هر وقت آمریکا نیاز به چانه زدن با چین پیدا میکند، مقامات یا نمایندگان کنگره را به تایوان میفرستد و یا برنامه فروش تسلیحات به تایوان را اعلام میکند. تاسف آور این است که جدایی طلبان تایوان بسیار مایلند تا در این کار با آمریکا هماهنگ باشند در حالیکه واشنگتن هیچ وقت به نفع تایوان این کار را انجام نمیدهد. به طور خلاصه باید گفت آنچه سیاستمداران ایالات متحده میخواهند، خدمترسانی تایوان به منافع آمریکاست.