بازگشت به زندگی از پای چوبه دار در دقیقه ۹۰
دو زندانی محکوم به مرگ که در یک قدمی چوبه دار قرار داشتند با رضایت خانواده مقتولان دو پرونده و به حرمت ایام عزاداری امام حسین (ع) بخشیده شدند.
در یکی از این پروندهها که از روز پانزدهم اسفند سال ۹۸ آغاز شد مرد جوانی با چاقو به قتل رسید. در تحقیقات میدانی مشخص شد سرنشینان یک خودروی سمند جسد را در این محل رها کرده و متواری شدهاند.
بخشش قاتلی که دوستش را ربوده بود
با شناسایی صاحب خودروی سمند به نام مجتبی وی دستگیر شد و گفت: یکی از دوستانم به نام سیروس نزد من آمد و گفت که میخواهد از دوستش سجاد انتقام بگیرد. من هم بهخاطر رفاقتی که داشتیم قبول کردم. روز حادثه سیروس و همسرش سوار ماشین سمند من شدند و به محل کار سجاد در حوالی ماهدشت کرج رفتیم.
نقشه این بود که او را به کمپ ترک اعتیاد ببریم و برایش پاپوش درست کنیم که معتاد است تا در آنجا بستری شود. سر همین مسأله با سیروس دعوایش شد و سیروس او را از ماشین به بیرون پرتاب کرد. به دنبال ادعای راننده سمند، تحقیقات برای دستگیری سیروس و همسرش ادامه یافت و متهمان در یکی از شهرهای شمال غربی کشور بازداشت شدند.
اما سیروس اظهارات متفاوتی را مطرح کرد و گفت: هدفم این بود که سجاد را به کمپ ترک اعتیاد ببرم و بستری کنم تا به اموالم برسم، اما قصد کشتن او را نداشتم. او با سندسازی اموال و سرمایه و حتی کارگاه مبلسازی ام را تصاحب کرده بود و من میخواستم هرطور شده اموالم را پس بگیرم. روز حادثه وقتی او را سوار ماشین کردیم، قصد داشت فرار کند.
به همین خاطر دست و پایش را بستیم و کتکش زدیم، اما من فقط به او مشت و لگد زدم، مجتبی او را با چاقو زد. پس از آن سجاد ناگهان از هوش رفت و ما تصمیم گرفتیم او را نزدیک بیمارستان رها کنیم تا پیدایش کنند و نجات یابد. بعد از آن به خانه مجتبی (راننده سمند) رفتیم.
وقتی آنجا بودیم در فرصت مناسب و زمانی که مجتبی در آشپزخانه سرگرم پختن غذا بود، طلا و دلارهایی را که در کمد خانهاش بود سرقت و فرار کردیم. وقتی به ارومیه رفتیم طلا و دلارها را فروختیم، خانهای اجاره کردیم تا اینکه مدتی بعد دستگیر شدیم.
در ادامه بررسیها هر دو مرد به اتهام مشارکت در قتل عمد بازداشت شده و پرونده برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. قضات دادگاه دو مرد جوان را به قصاص محکوم کردند و وقتی پرونده برای اجرا به دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد با تلاش واحد صلح و سازش مستقر در دادسرای امور جنایی سرانجام خانواده مقتول به خاطر رضای خدا و به حرمت امام حسین (ع) از قصاص راننده سمند گذشتند.
پدر و مادری که بخشیدند
دومین مرد زندانی که از مرگ نجات یافت روز ۳۰ شهریور سال ۹۹ در میدان نوبنیاد مرتکب قتل شده بود. با اعلام خبر به بازپرس جنایی، تیم بررسی صحنه جرم راهی محل قتل شدند. قربانی مرد ۳۷ سالهای به نام امیر بود که با ضربه چاقو از پا درآمده بود.
بررسیها نشان میداد امیر صاحب یک رستوران بود و عامل جنایت همسر یکی از کارکنان او بود، با شناسایی هویت متهم، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی ادامه یافت. ساعاتی از قتل نگذشته بود که متهم ۳۰ ساله به یکی از کلانتریهای پایتخت رفت و خود را معرفی کرد.
متهم در تحقیقات گفت: چهار سال قبل در یک رستوران کار میکردم که آنجا با یکی از کارکنان به نام نازنین آشنا شدم و بعد از ۲ سال با هم عقد کردیم و من به محل کار دیگری رفتم.
اما همسرم همچنان در رستوران قبلی کار میکرد. بعد از مدتی دچار توهمات شده بودم و فکر میکردم امیر به همسرم توجه خاصی دارد به همین خاطر روز حادثه با امیر در میدان نوبنیاد قرار گذاشتم تا صحبت کنیم، اما امیر منکر ماجرا شد با این حال من آنقدر دچار توهم بودم که نمیدانم چه شد. ناگهان دست به چاقو شدم و به امیر حمله کردم.
با تکمیل تحقیقات پرونده، متهم برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و قضات دادگاه کیفری حکم بر قصاص او صادر کردند. با تأیید این حکم در دیوانعالی کشور، پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی پایتخت رفت.
مسئولان واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران چندین جلسه صلح و سازش برای جلب رضایت خانواده امیر برگزار کردند، اما اولیای دم همچنان خواهان قصاص قاتل پسرشان بودند تا اینکه در نهایت حدود دو ماه قبل تاریخ اجرای حکم به محکوم و خانواده مقتول اعلام شد.
خانواده مقتول که خواهان قصاص بودند در روز اجرای حکم تصمیم خود را تغییر دادند. پدر و مادر امیر گفتند به دلشان افتاده که قاتل را ببخشند و با خدا معامله کنند.
از طرفی، چون محکوم در این مدت در زندان رفتار خوبی داشت و از جنایتی که کرده بود ابراز پشیمانی داشت اولیای دم در آخرین لحظات به محکوم مهلت داده و در نهایت با شرط پرداخت دیه در حالی رضایت دادند که گفتند میخواهند مبلغ دیه را خرج امور خداپسندانه و کمک به نیازمندان کنند.