افسردگی دو قطبی چیست ؟ نشانه ها و درمان
اخلاق همه بالا و پایین دارد. گاهی به شدت عصبانی میشویم، گاهی هم شادِشاد هستیم. این نوسانات عاطفی طبیعی هستند و برای همه پیش میآیند، اما در افرادی که به اختلال دوقطبی دچارند، این نوسانات شدیدتر و پُرنوسانتر ظاهر میشوند. اختلال دوقطبی میتواند به کار و تحصیل لطمه بزند و روابط روزمره و عادی افراد را مشوش و مختل کند. اختلال دوقطبی، اختلالی قابل درمان و قابل کنترل است، با این وجود بیشتر افراد مبتلا، با نادیده گرفتن علایم هشداردهندهی آن، زندگی آسان و آرامی را تجربه نمیکنند. اگر درمان اختلال دوقطبی پیگیری نشود، بیماری روزبهروز حادتر میشود. همراه ما باشید، در این مقاله میخواهیم اختلال دوقطبی را بیشتر بررسی کنیم و با نشانهها و روشهای درمان این بیماری آشنا شویم.
اختلال دوقطبی چیست؟
اختلال دوقطبی یا شیدایی-افسردگی موجب تغییرات شدید خلق و خو میشود و تغییراتی را در سطح انرژی و رفتارهای فردی به وجود میآورد. این تغییرات در دو سر یک بازه قرار دارند و هیچگونه تعادلی برای خلق و خوی این افراد وجود ندارد. یعنی تغییر خلق و خو از حالت افسرده به حالت جنون و شیدایی یا بالعکس، تدریجی و آرام نیست. بلکه در این افراد تغییرات از حالتی به حالت دیگر، آنی و پَرِشی صورت میگیرد. مدت زمان ثبات هر یک از این حالات هم بسیار متغیر است. مثلا ممکن است فردی هفتهها در حالت افسردگی باقی بماند یا اینکه پس از چند روز افسردگی به حالت شیدایی برسد. بعضی اوقات فردِ مبتلا به اختلال دوقطبی چند هفته به شدت بیانرژی و مأیوس است و بعد از آن به شدت فعال و پرانرژی میشود. این اختلال، عملکرد افراد در زندگی روزانه را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. در دورانی که شیدایی شدید بر فرد عارض میشود، واکنشهای او بسیار آنی و لحظهای است. مثلا فرد یکدفعه تصمیم میگیرد از کارش استعفا بدهد و تصمیماتی به شدت هیجانی و به دور از عقل و منطق اخذ میکند. در آن سر طیف، حالت افسردگی قرار دارد. در این زمانها فرد به سختی از رختخواب بیرون میآید، مدام خسته و نسبت به همه چیز ناامید است. دلیل و علت اصلی اختلال دوقطبی هنوز کشف نشده است، اما پژوهشگران معتقدند که این اختلال تا حد زیادی ارثی است. اختلال شیدایی-افسردگی از سالهای نوجوانی یا ابتدای سالهای بزرگسالی شکل میگیرد و شناخت نشانههای آن بسیار وقتگیر و نیازمند مطالعهی تخصصی و علمی است. پس پیگیری و بررسی این اختلال بسیار مهم و حساس است.
حقایق و باورهای اشتباه در مورد اختلال دوقطبی
باور اشتباه: افرادِ مبتلا به اختلال دوقطبی درمان نمیشوند و زندگی عادیای ندارند. حقیقت: افراد زیادی با اختلال دوقطبی دارای مشاغل عالی و موفقیتهای متعدد هستند. این افراد در زندگی روابط شاد و معقولی دارند. شاید زندگی با این افراد کمی چالشبرانگیز باشد اما کنترل و درمان آن، اوضاع را تا حد زیادی به شکل طبیعی و عادی تبدیل میکند. برای کنترل این اختلال و درمان آن یادگیری مهارتهایی لازم است. باور اشتباه: سرعت تغییر حالات شیدایی-افسردگی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بسیار سریع است. حقیقت: اطلاعات محدودی که دربارهی این اختلال در میان عوام وجود دارد، موجب شکلگیری تفکرات اینچنینی است. اختلال دوقطبی معمولا در حالت افسردگی خود را نشان میدهد و افرادِ درگیر، بیشتر مواقع کمانرژی هستند و در افسردگی ناشی از آن به سر میبرند. تغییر حالت در زمان شیدایی نیز مانند حرکات محیرالعقول دیوانههای زنجیری فیلمها غیرقابل کنترل نیست. تغییر هیجانات و انرژی، مهمترین نشانهی این اختلال است که لزوما با برونگراییهای غیرعادی همراه نیست. باور اشتباه: اختلال دوقطبی صرفا بر خلق و خو تأثیر میگذارد. حقیقت: اختلال دوقطبی بر سطح انرژی، قضاوتها، حافظه، تمرکز، اشتها، الگوی خواب، توانایی جنسی و اعتماد به نفس افراد تأثیر میگذارد. ضمن اینکه موجب تشویش و مشکلات فیزیکی نیز میشود. بیماریهایی مانند: دیابت، فشار خون، میگرن و ناراحتیهای قلبی با این اختلال در ارتباط هستند. باور اشتباه: تنها راه درمان اختلال دوقطبی دارودرمانی است. حقیقت: اگر چه دارودرمانی از پایههای اصلی درمان این اختلال محسوب میشود، اما درمانهای شخصی و راهبردهای فردی نیز در روند بهبودی تأثیر زیادی دارند. ورزش کردن، خواب کافی، تغذیه مناسب و تلاش برای کنترل خلق و خو، دوری از استرس و وجود همراهانی دلسوز، تا حد زیادی این مشکل را کم و به روند درمان کمک میکند.
نشانههای بیرونیِ اختلال دوقطبی
این اختلال در افراد مختلف علایم متفاوتی دارد. شدت، نوسان و الگوهای متفاوتی برای عوارض و علایم اختلال دوقطبی دیده شده است. مثلا سرعت تغییر وضعیت از حالت افسردگی به شیدایی در برخی بسیار سریع است و سایر افراد این مشکلات را به شدتهای متفاوت تجربه میکنند. ۴ حالت اصلی برای این اختلال وجود دارد: شیدایی، شیدایی خفیف، افسردگی و حالت ترکیبی. هر یک از این حالات نشانههای بیرونی و علایم مختص به خود را دارند.
۱. شیدایی
در مرحلهی شیدایی افزایش انرژی، بروز خلاقیت و نشاط شدید دیده میشود. در این مرحله فردِ دچار اختلال دوقطبی، زیاد صحبت میکند و به شدت فعال است. کمخوابی و استراحت نکردن از نشانههای دیگر این حالت است. فرد اعتقاداتی غیرواقعی در مورد تواناییها و قدرت فردی خود پیدا میکند، یعنی فرد خود را به شدت توانمند و ویژه احساس میکند. شاید این احساسات خوب و جالب به نظر برسند، اما وقتی پای تصمیمات احساسی، هیجانی و غیرمنطقی به میان میآید باید در مورد جالب بودن آن تردید کرد. مثلا افراد در این مرحله از اختلال دوقطبی، تصمیماتی مانند شرطبندیهای غیرمعقول یا سرمایهگذاریهای نامناسب میگیرند. افراد در این مرحله پرخاشگر میشوند و نسبت به عقاید مخالف، تغییرات ناگهانی در برنامههای از پیش تعیین شده و… واکنشهای شدید نشان میدهند.
۲. شیدایی ضعیف
شدت شیدایی ضعیف نسبت به حالت قبلی کمتر است. در این مرحله افراد همچنان احساس نشاط غیرعادی و تمایل به فعالیت دارند. اما روند زندگی روزانه تا حد زیادی طبیعی است. شاید بتوان گفت که افراد در حالت شیدایی خفیف دارای خلق و خویی بانشاط هستند که البته این نشاط کاذب و غیرعادی است. در واقع در این مرحله شرایط روحی فرد دچار تغییرات غیرعادی میشود. بعد از این مرحله فردِ دچارِ اختلال دوقطبی به مرحلهی افسردگی یا شیدایی وارد میشود.
علایم کلی حالت شیدایی:
فعالیت و انرژی زیاد و تحریکپذیری بالا؛ اعتقادات غیرمنطقی نسبت به تواناییها و خوشبینی بیاساس و احساس خودبزرگبینی؛ انرژی زیاد علیرغم کمخوابی؛ سریع حرف زدن به شکلی که دیگران متوجه کلامشان نمیشوند؛ حواسپرتی و کاهش تمرکز؛ ناتوانی در قضاوت صحیح؛ تغییر عقیده و تصمیمات ضد و نقیض؛ توهم و افکار مغشوش (در موارد حاد). ۳. افسردگی
در گذشته افسردگی عادی با افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی اشتباه گرفته میشد. اما تحقیقات مختلف نشان میدهد که این دو نوع افسردگی تفاوت زیادی با هم دارند و درمانهای پیشنهادی هر یک بسیار متفاوت است. درمان افسردگیِ ناشی از اختلال دوقطبی با داروهای ضدافسردگی پیگیری نمیشود. در واقع داروهای ضدافسردگی احتمال وخیم شدن اختلال دوقطبی را بیشتر میکنند. برخی از این داروها موجب نوسان مراحل مختلف میشوند و فرد را از حالت شیدایی به شیدایی خفیف یا افسردگی میرسانند. علیرغم علایم بیرونی هر دو نوع افسردگی، شیوهی درمان آنها متفاوت است. نشانههایی که برای هر یک از انواع افسردگی بروز میکند، کمک شایانی به درمان آنها میکند. مثلا در افسردگی اختلال دوقطبی، فرد به شدت تحریکپذیر و غیرقابلپیشبینی میشود و مدام احساس گناه دارد. افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی منجر به خواب زیاد، بیحوصلگی و اضافه وزن میشود و در بعضی موارد ارتباط فرد با واقعیت و دنیای بیرون قطع میشود که به آن افسردگی سایکوتیک یا روانپریشی شدید گفته میشود. در این مرحله افراد قادر به برقراری روابط اجتماعی سالم و کار کردن نیستند.
علایم کلی حالت افسردگی اختلال دوقطبی:
احساس ناامیدی و غم؛ تحریکپذیری؛ ناتوانی از شادی و رضایتمندی؛ خستگی و از دستدادن انرژی؛ تنبلی و خستگی جسمی و روحی؛ تغییرات اشتها و وزن؛ اختلال در خواب؛ عدم تمرکز؛ احساس حقارت، گناه و بیارزش بودن؛ اندیشیدن به خودکشی و مرگ. ۴. حالات ترکیبی
در این مرحله از اختلال دوقطبی علایم و نشانههای حالات مختلف اختلال دوقطبی یعنی افسردگی، شیدایی و شیدایی خفیف با هم آمیخته میشوند. افسردگی توأم با تشویش، بیخوابی، تحریکپذیری، حواسپرتی و افکار ضد و نقیض. این مرحله بسیار خطرناک است، زیرا ترکیب احساسات متناقض و انرژی متفاوت و خلق و خوی متغیر، نهایتا میتواند موجب خودکشی شود.
انواع حالات ترکیبی:
اختلال دوقطبی نوع اول: در این حالت ترکیبی از شیدایی و افسردگی دیده میشود. در واقع وجود دورهی افسردگی یا نیمهشیدایی برای تشخیص الزامی نیست، اما گاهی اوقات اتفاق میافتد. اختلال دوقطبی نوع دوم: در این حالت شیدایی دیده نمیشود، اما یک یا چند دوره شیدایی خفیف و یا چند دوره افسردگی شدید هم وجود دارد. اختلال خلق دورهای: دورههای نیمه-شیدایی همراه با دورههایی از افسردگی که به اندازهی افسردگی اساسی نیستند.
درمان اختلال دوقطبی
اگر علایم و نشانههای اختلال دوقطبی را در خود یا اطرافیانتان مشاهده میکنید، سریعا به متخصص مراجعه نمایید. کتمان کردن و عدم پذیرش مشکل، کمکی به درمان و حل آن نمیکند. پیگیری نکردن این مسئله تنها به بدتر شدن وضعیت میانجامد و سلامت، اشتغال و روابط فرد مبتلا را در معرض نابودی قرار میدهد. تشخیص به موقع کمک شایانی به درمان و جلوگیری میکند. گاهی اوقات افرادِ دچارِ این اختلال، از مرحلهی شیدایی لذت میبرند و انرژی و بلندپردازی این مرحله را دوست دارند. باید با گوشزد کردن عواقب مخرب این مرحله به افراد مبتلا، اهمیت درمان را یادآوری کرد. در حقیقت برای نشاط و سرخوشیهای این مرحله تاوان سنگینی پرداخته میشود.
اصول درمان درمان بلند مدت: اختلال دوقطبی مزمن و قابلبازگشت است، بنابراین حتی در حالتی که بیمار بهبود مییابد، نباید روند درمان قطع بشود. برای جلوگیری از ورود فرد به مراحل مختلف این اختلال باید دارودرمانی یا تجویز پزشک را رعایت کرد. درمانهای غیردارویی: دارودرمانی به تنهایی برای رفع اختلال دوقطبی کافی نیست. مؤثرترین درمان، تلفیق دارودرمانی با ایجاد تغییرات در سبک زندگی و کمک گرفتن از اطرافیان و حمایت آنهاست. کمک گرفتن از مشاور و روانپزشک باتجربه: اختلال دوقطبی، اختلال پیچیدهای است. تشخیص این اختلال نیازمند مهارت و تجربهی متخصصان است و درمان آن گاهی بسیار دشوار است. روند درمان باید از سوی متخصص باتجربه پیگیری بشود. کمک گرفتن از روانپزشک از ملزومات درمان است. اقدامات شخصی
برای درمان اختلال دوقطبی باید تصمیمهای هوشمندانهای گرفته شود. سبک زندگی و عادتهای روزانهی فرد، تأثیر شگفتانگیزی در فرایند درمان دارد و گاهی تنها اراده برای بهبودی نیاز به دارودرمانی را به کلی از بین میبرد.
کسب اطلاعات صحیح و آگاهی در مورد اختلال دوقطبی در روند درمان بسیار مؤثر است. هر چه فرد مبتلا، این اختلال را بهتر بشناسد، راحتتر میتواند حالات خود را کنترل کند. ورزش و فعالیتهای جسمانی تا حدود زیادی از تنشهای این اختلال جلوگیری میکند. در تمرینات ورزشی مانند ایروبیک که باعث فعالیت و حرکت پاها و دستها میشود، به سیستم اعصاب و مغز کمک زیادی میشود. سایر ورزشها شامل دویدن، پیادهروی، شنا، رقص و کوهنوردی نیز بسیار مفید هستند. پرهیز از موقعیتهای استرسزا و دوری از تنش در محل کار و امتحان کردن فنون و تکنیکهای آرامشبخش نظیر مدیتیشن، یوگا یا نفس عمیق به بهبود اختلال دوقطبی کمک چشمگیری میکند. همراهی اطرافیان، دلسوزی و کمک آنها برای افراد درگیر با اختلال دوقطبی بسیار مهم است. حرف زدن با دوستان یا حضور در کلاسهای درمان گروهی نشانهی ضعف نیست. بیشتر افراد از درد دل کردن و صحبت کردن دربارهی مشکل خود با دیگران میگریزند و آن را حقارتآمیز تلقی میکنند. این باور بسیار اشتباه است. وقتی شما با دوست یا یکی از نزدیکانتان صحبت میکنید، اولین حسی که در او شکل میگیرد، احساس افتخار است. افتخار از اینکه مورد اعتماد واقع شده و شایستگی شنیدن درد دل دیگری را داشته است. حضور در جمعهای دوستانه و خانوادگی به بهبود اختلال دوقطبی کمک میکند. وقتی در جمعی حاضر میشوید که دیگران شما را دوست دارند و برای سلامتی و زندگیتان اهمیت قائل هستند، انرژی مثبت فراوانی به شما منتقل میشود. خواب کافی و تغذیهی سالم، الگوهای رفتاری و عادات شما را تغییر میدهند و باعث میشوند در مسیر شادی و سلامتی قرار بگیرید. این عوامل در افراد دچار اختلال دوقطبی نیز بسیار مفید هستند.
اختلال دوقطبی و خودکشی
مرحلهی افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی زمینهی مساعدی برای خطرات زیادی از جمله خودکشی به وجود میآورد. در این مرحله که با افسردگی عادی تفاوت زیادی دارد، فرد میل زیادی به مرگ و خودکشی پیدا میکند. این میل در افرادی که حالت ترکیبی اختلال دوقطبی را تجربه کردهاند یا سابقهی استفاده از مواد مخدر و الکل دارند، بیشتر است. وجود سابقهی خودکشی در خانواده یا آشنایان نیز احتمال خودکشی را بالا میبرد.
علایم میل به خودکشی:
حرف زدن دربارهی مرگ و خودکشی؛ احساس ناامیدی در زندگی؛ احساس حقارت و بیارزش بودن؛ آرزوی مرگ کردن؛ تغییر حالات ناگهانی یا ترک ناگهانی جمع و خلوت گزیدن؛ به دنبال ابزار خودکشی بودن. نکته قابل توجه
هرگونه صحبت دربارهی خودکشی از جانب این افراد را جدی بگیرید. هرگز این تفکر آنها را شوخی نپندارید و در صورت مشاهدهی علایم خودکشی، مسئله را به شکل جدی و صحیح پیگیری کنید.
دلایل و ریشهی اختلال دوقطبی
علت واحدی برای اختلال دوقطبی وجود ندارد. مطالعاتی در مورد عوامل ژنتیکی صورت گرفته است، ولی همچنان عامل اصلی این اختلال کشف نشده است. بعضی مطالعات تصویری از مغز انسان، تغییرات فیزیکی مغزی را در خلال شکلگیری این اختلال نشان میدهند. مطالعات دیگری نشان از بر هم خوردن تعادل انتقالدهندههای عصبی، عملکرد نامطلوب تیروئید، افزایش هورمونهای کورتیزول و اختلالات ریتم شبانهروزی بدن انسان دارند. عوامل محیطی و روانی نیز در پیشرفت این اختلال نقش دارند. استرس، سوءمصرف مواد و… از عوامل محرک برای شروع این اختلال هستند.
استرس:وقایع استرسزای زندگی، فردی با آسیبپذیری ژنتیکی را در معرض ابتلا به این اختلال قرار میدهند. تغییرات اساسی مثبت یا منفی میتوانند موجب بروز هیجانات منفی در فرد بشوند. مثلا ازدواج، ترک منزل به قصد تحصیل، از دست دادن عزیزان، آتشسوزی و وقایع ناخوشایند دیگر میتوانند موجب ابتلا به اختلال دوقطبی باشند. مصرف مواد مخدر: مواد مخدر به خودی خود، دلیلی بر شکلگیری این اختلال نیستند اما میتوانند وضعیت فرد مبتلا را بدتر کنند و اگر فردی استعداد ابتلا به اختلال دوقطبی را داشته باشد، روند پیشرفت آن را سریعتر میکنند. کوکائین، اکستازی و آمفتامینها موجب تشدید حالت شیدایی و الکل و مواد آرامبخش باعث شدت افسردگی میشوند. داروهای ضدافسردگی: برخی داروها مانند داروهای ضدافسردگی موجب شیدایی میشوند. سایر داروهایی که موجب تشدید و تحریک اختلال دوقطبی میشوند، بعضی داروهای سرماخوردگی، کافئین و داروهای تنظیم عملکرد تیروئید و اشتها هستند. تغییرات فصلی: تغییرات فصلی این اختلال را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند. مثلا شیدایی، بیشتر در تابستان و افسردگی در سه فصل دیگر نمود مییابد. اختلالات خواب: کمخوابی باعث شیدایی میشود و آرامش بدن را به شدت تهدید میکند.
منبع: چطور
16