وقتی غذا از مواد مخدر اعتیادآورتر میشود
یک محقق در حوزۀ غذا میگوید که هیچ مادۀ اعتیادآوری نمیتواند مانند غذاهای مورد علاقۀ ما مغز را تحریک کند.
اگر اعتیاد را رفتاری تکراری بدانیم که ترک آن دشوار باشد آن وقت عادات غذایی بسیاری از ما به اعتیاد شبیه است.
بسیاری از غذاهای فراوری شده به گونهای ساخته شدهاند که پاداشهای مغزی را فعال کنند درنتیجه میتوانند منجر به بروز رفتارهایی اعتیادگونه در مصرفکنندگان شوند.
بسیاری از این غذاها منجر به بروز اختلالهایی مانند چاقی مزمن شدهاند که محصول پرخوری و ناتوانی در مهار آن است. برخی از محققان ادعا میکنند غذاهایی مانند چیزبرگر، چیپس و بستنی نه تنها اعتیاد آورند، بلکه اعتیاد به آنها بیشتر از الکل، دخانیات و مواد مخدر است. گفته میشود که برخی از شرکتهای مواد غذایی با اطلاع از ماهیت اعتیادآور مواد غذاییشان در چند دهه گذشته اقداماتی جدی برای جلوگیری از پاسخگویی انجام دادهاند و اجازۀ تحقیق در این مورد را نمیدهند. گسترش سلطه برخی از شرکتهای بزرگ تولیدکننده مواد غذایی تا جایی پیش رفته است که از اواخر دهۀ ۱۹۷۰ شروع به خرید تعداد زیادی از شرکتهای معروف رژیم غذایی کردند و از این طریق سود زیادی بردند چراکه محصولات خودشان را با رژیمهای غذایی گره زدند.
برای مثال شرکت هاینز که یک غول صنایع غذایی است یک شرکت فعال در زمینه رژیم غذایی و تناسب اندام را در سال ۱۹۷۸ به قیمت ۷۲ میلیون دلار خرید. در موردی دیگر شرکت نستله که تولید کنندۀ شکلات است در سال ۲۰۰۶ یک شرکت مربوط به رژیم غذایی به نام جنی گریک را به مبلغ ۶۰۰ میلیون دلار خرید. مثالهای زیاد دیگری در این مورد میتوان ذکر کرد که چگونه تولید کنندگان محصولات غذایی فراوری شده با شرکتهای مربوط به رژیمهای غذایی ادغام میشوند تا عادات غذایی ما را در کنترل خود بگیرند.
صنایع غذایی در دادگاهها مانع از طرح پروندههای قضایی مربوط به اعتیاد میشوند و صنعت رژیمهای غذایی را تحت کنترل خود درآوردهاند. «مایکل ماس» خبرنگار سابق نیویورک تایمز و دریافت کنندۀ جایزه پولیتزر بهطور جدی در این زمینه تحقیق میکند.
او در سال ۲۰۱۳ با انتشار گزارشی با عنوان «چربی قند نمک» وارد دنیای صنعت فراوری غذایی شد و گزارشهای انتقادی زیادی در این باره نوشت. همچنین بعدها در این زمینه کتابی منتشر کرد که بخشهایی از مطالب فوق مربوط به این کتاب هستند. در این کتاب آمده است که شرکتها چگونه برای دستیابی به سود بیشتر مسیر معتاد کردن افراد به مواد غذایی را میروند.
اعتیاد به غذا یا اعتیاد به مواد مخدر؟
شاید این عجیب باشد که اعتیاد به کوکائین را با اعتیاد به مواد غذایی مقایسه کنیم اما این مقایسه چندان هم بیربط نیست. ده ثانیه طول میکشد تا دود سیگار مغز را تحریک کند و لذت ناشی از نیکوتین را در مغز ایجاد کند اما این زمان برای خوردن قند در حدود نیمثانیه طی میشود یعنی ۲۰ برابر سریعتر از سیگار. حتی افراد فعال در صنعت دخانیات تلاش کردهاند الگوها و قدرت فریب مواد غذایی را مورد استفاده قرار دهند.
طی نظرسنجی که در سال ۱۹۸۸ انجام شد از مردم خواسته شد که لیستی از موارد اعتیادآور تهیه کنند و سپس در دامنۀ ۱ تا ۱۰ آنها را ارزیابی کنند. سیگار کشیدن و مصرف هروئین نمرۀ ۸/۵ گرفتند و پرخوری ۷/۳ که خیلی با مصرف سیگار و هروئین فاصله نداشت.
اما غذاهای فرآوری شده لزوماً مانند توتون و مواد مخدر نیستند و بسیاری از افراد، از جمله برخی از متخصصان، این تصور را که اعتیاد آور هستند، کنار میگذارند. کتاب آقای ماس مدعی است که این عدم تمایل تا حدی ناشی از تصورات غلط درباره اعتیاد است.
یک ماده لازم نیست همه را درگیر کند تا اعتیاد آور باشد. مطالعات نشان میدهد که برخی از افراد ممکن است درگیر در موادی که برای همه اعتیادآور هستند نشوند یعنی واکنش همۀ افراد به اعتیاد یکی نیست.
از این رو خیلی از غذاها میتوانند افراد زیادی را دچار اعتیاد کنند اما تعداد دیگری را خیر. به همین خاطر این استدلال که چون غذاهایی خاص برخی افراد را درگیر نمیکنند پس اعتیاد آور نیستند استدلال غلطی است. در نتیجه غذا هم میتواند اعتیاد آور باشد.
منبع: ایرنا
68