موزه ای از اجساد مومیایی شده قربانیان ۲۰۰ سال پیش بیماری وبا در مکزیک
موزه مومیایی گواناخواتو اجساد واقعی انسان های مرده را در مکزیک به نمایش می گذارد. چرخیدن در اطراف این جاذبه بیمارگونه در مکزیک، به معنای واقعی کلمه، فرصتی برای خیره شدن به مرگ است. آنها انسانهایی واقعی هستند که ۲۰۰ سال پیش مردهاند.
هنگامی که در سال ۱۸۳۳ صدها نفر در شهر گواناخواتو مکزیک قربانی شیوع وبا شدند، خانواده های داغدار مجبور شدند برای جلوگیری از گسترش بیماری، عزیزان خود را فورا دفن کنند. چهار دهه بعد، مدتها پس از شیوع، مالیات ظالمانهای وضع شد که هر کسی را که هنوز از قبرهای قدیمی مراقبت میکرد جریمه میکرد، به این معنی که بسیاری از اجساد باید بیرون کشیده میشدند.
اما، چیزی که گواناخواتو برای آن آماده نبود، وضعیت بقایای اجساد بود که علیرغم گذشت بیش از ۴۰ سال در دل خاک نپوسیده بودند. در واقع آنها مومیایی شده بودند. ترکیب منحصر به فرد و ارتفاع خاک شهر مرکزی مکزیک، پوسیدگی را تقریبا غیرممکن می کرد، به این معنی که اجساد به طرز قابل توجهی حفظ شده بودند.
مومیایی ها برای نگهداری به انباری در همان نزدیکی منتقل شدند. اما به سرعت اخبار در مورد بدن این انسان ها پخش شد و دیری نگذشت که کنجکاوی های بیمارگونه مردم منجر به نفوذ به انبار می شد تا نگاهی بیندازند. بسیاری از بازدیدکنندگان برای دیدن اجساد به مراقبان پول میدادند و امروزه این اجساد در موزهای در شهر به نمایش گذاشته میشوند.
در حالی که اکنون این مومیایی های اجساد مکزیکی در پشت صفحههای شیشهای با درجه حرارت کنترلشده، نگهداری می شوند، اما مومیاییها در ابتدا با طنابهایی آویزان شده بودند و بازدیدکنندگان میتوانستند از نزدیک آنها را ببینند و گردشگران به طرز وحشتناکی شروع به دزدیدن قطعاتی به عنوان سوغاتی کردند. اگرچه این موزه بحث برانگیز است، اما همچنان هویت اجساد کشف شده را به عنوان یادآوری روزگار تاریک از تاریخ این شهر به یاد می آورد.
جسد یکی از پزشکان محلی، که به عنوان یک مهاجر فرانسوی بدون خانواده اولین کسی بود که نبش قبر شده بود، اکنون به شهرت محلی رسیده و نام آشنایی در شهر است. اما ناراحت کننده ترین مومیایی ها، بقایای یک نوزاد متولد نشده – کوچکترین مومیایی جهان – است که در کنار مادر باردارش به نمایش گذاشته شده است. دیگری مومیایی زنی است که مردم محلی معتقدند پس از اینکه خانوادهاش به اشتباه فکر کرده اند مرده است، زنده به گور شده است، زیرا او را در حالی که پشتش به درب تابوت بود، پیدا شده است؛ انگار که سعی داشته در را باز کند. در حالی که ماجرای وحشتناکی به نظر می رسد، اما به طور قطعی مشخص نیست که آیا این داستان حقیقت دارد یا افسانه است.