چهکسی اولینبار برق را وارد ایران کرد؟ / وقتی روسها الهامبخش روشنایی لالهزار شدند
تصور کنید شبی تاریک در تهرانِ دوران قاجار، جایی که تنها نور چراغهای نفتی و فانوسها، سایهای از روشنایی را بر کوچهها و خیابانها میافکند. ناگهان، جادوی نور از فرنگ به ایران میرسد؛ نوری که نه از شعله، بلکه از نیرویی اسرارآمیز و ناشناخته به نام «برق» سرچشمه میگیرد. این داستانِ شگفتانگیز، روایت روزی است که ایران برای نخستین بار با نیروی الکتریسیته آشنا شد و زندگی مردم برای همیشه تغییر کرد.

شاهان قاجاریه برای تفریح به فرنگ میرفتند، اما ناخواسته بذرهای تغییر را در خاک ایران میکاشتند. شاهانی که بین عیش و نوش در پاریس و وین، چشمشان به مظاهر تمدنی خیره میشد که فرسنگها با واقعیتهای جامعهشان فاصله داشت. سفرهای قاجارها به اروپا، آغازی بود بر ورود ایران به دنیای مدرن، هرچند خودشان درک عمیقی از این تغییرات نداشتند. این روایت سفرهایی است که هم فرصت بود و هم تهدید؛ سفرهایی که میتوانست پلی به سوی پیشرفت باشد، اما اغلب به پای امضای قراردادهای ننگین و هدر رفتن سرمایههای ملی ختم میشد.
ورود برق به ایران و تأثیرات گسترده آن بر جامعه
ورود نیروی برق به ایران یکی از مهمترین تحولات دوران قاجار بود که به تدریج زندگی مردم و ساختار شهرها را تغییر داد. این تحول که ابتدا با چراغهای گازی آغاز شد، با ورود الکتریسیته به اوج خود رسید و تأثیرات عمیقی بر جامعه ایرانی گذاشت.
اولین تلاشها برای روشنایی شبانه در تهران، در زمان ناصرالدینشاه قاجار انجام شد. شاه پس از بازگشت از سفر فرنگ، دستور داد خیابانهای مرکزی شهر با چراغهای گازی روشن شوند. برای این منظور، کارخانهای در خیابان امیرکبیر فعلی تأسیس شد که گاز استیلن تولید میکرد و از طریق لولههای مسی به چراغها منتقل میشد. این چراغها بخشهایی از میدان توپخانه، خیابان ناصری و بابهمایون را روشن میکردند. با این حال، مشکلاتی مانند نور کم، خراب شدن مکرر چراغها و حتی شکستن آنها توسط مردم باعث شد که این سیستم چندان دوام نیاورد.
ناصرالدینشاه و جادوی برق
در آخرین سفر ناصرالدینشاه به اروپا، او برای نخستین بار در روسیه شاهد زیبایی و قدرت چراغهای برقی شد. شاه در خاطرات خود از این تجربه به عنوان «چراغ بهشتی» یاد کرد و نوشت: «تالارهایی دیدم که با چراغ الکتریسیته روشن شده بودند؛ نوری که تمام تالار را مثل روز روشن کرده بود، اما چشم را نمیزد.» این تجربه شاه را به شدت تحت تأثیر قرار داد و او تصمیم گرفت نیروی برق را وارد ایران کند.
با همکاری حاج علیخان امینالدوله و یک مهندس فرانسوی، اولین مولد کوچک برق وارد ایران شد و در خیابان بابهمایون نصب گردید. ناصرالدینشاه شخصاً کلید اولین چراغ برقی را زد و این مولد توانست تعداد محدودی چراغ را روشن کند.
نقش امینالضرب در توسعه برق
محمدحسن امینالضرب، یکی از تجار برجسته ایرانی، نقش مهمی در توسعه برق داشت. او اولین مولد بزرگ برق را وارد ایران کرد که کاخ گلستان را روشن ساخت و بعدها برای مراسم تعزیه در تکیه دولت نیز استفاده شد. پسر او، محمدحسین امینالضرب، نیز کارخانهای ۴۰۰ کیلوواتی تأسیس کرد که خیابانهای مهم تهران مانند لالهزار و چراغبرق را روشن کرد. خیابان لالهزار که بعدها به «شانزهلیزه تهران» شهرت یافت، نمادی از نوگرایی در ایران شد.
برق در سایر شهرها
در دوره مظفرالدینشاه، مولدهای برق به شهرهایی مانند مشهد، تبریز و رشت وارد شدند. یکی از نخستین اماکنی که با نیروی برق نورانی شد، حرم رضوی بود. حاج محمدباقر میلانی یک مولد برق ۴۰۰ لامپی خریداری کرد و آن را در مشهد نصب نمود. این مولد علاوه بر حرم رضوی، بخشی از خیابانهای اطراف را نیز روشن میکرد.
برقرسانی گسترده در دوره پهلوی
تا پایان دوره قاجار، استفاده از برق بیشتر محدود به مصارف صنعتی بود و مصرف خانگی بسیار محدود باقی ماند. اما با آغاز دوره پهلوی، برنامههایی برای توسعه برقرسانی اجرا شد. اولین نیروگاه بزرگ تهران در سال ۱۳۱۶ توسط شرکت اشکودا راهاندازی شد که توان ۶۴۰۰ کیلووات داشت. تا دهه ۱۳۲۰ تنها بخشهایی از شهرهای بزرگ ایران برق داشتند و آن هم فقط چند ساعت در شبانهروز فعال بود.
برق؛ از تجمل تا ضرورت
در دهه ۲۰ شمسی با ورود وسایل برقی مانند رادیو به ایران، تقاضا برای مصرف برق افزایش یافت. اما به دلیل هزینههای بالا و کمبود امکانات، برق کالایی تجملی محسوب میشد. بسیاری از مردم هنوز ترجیح میدادند از چراغهای نفتی استفاده کنند تا اینکه بتوانند هزینه بالای انشعاب برق را بپردازند.
ورود نیروی برق به ایران نه تنها جنبههای زندگی روزمره مردم را تغییر داد بلکه نمادی از تلاش برای مدرنسازی کشور بود. هرچند موانع اجتماعی و اقتصادی متعددی وجود داشت، اما این تحول زمینهساز پیشرفتهای بعدی شد. خیابانهای روشن تهران و شهرهای دیگر نشاندهنده آغاز عصری جدید بودند؛ عصری که هرچند با چالشهایی همراه بود اما نویدبخش آیندهای مدرنتر برای ایران محسوب میشد.
پدرم تعريف ميكرد كودك بودم پدرم مرا به شهر برد شب در مسافر خانه لامب روش شد مي گفت من حيران مانده بود چطور اين جراغ بدون كبريت روشن شد تقريبا سال1338بود
در دوران پهلوی برق فراگیر شد دورانی که خیلی ازمسولین امروزی ازان دوران بدمیگن
وقتي ان زمان برق به ايران امد خيلي ها با ان مخالف بودند