دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی:
وای به حال مردم اگر دولت بعدی ادعا کند که کشور با تحریم قابل اداره است/ برجام وزنهای به پای سیاست خارجی کشور است که باید زودتر آن را باز کنیم
یک دیپلمات پیشین گفت: با این مشکلاتی که در داخل داریم و مخصوصا بعد اقتصادی آن، اهمیت نقش برجام در حل مشکلات داخلی و بینالمللیمان را نمیتوانیم نادیده بگیریم.
نصرتالله تاجیک در تحلیل نقطه نظرات نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در پاسخ به این سوال که با توجه به این که امروز شاهد حضور تیم مذاکرهکننده وزارت امور خارجه در وین برای احیای برجام هستیم؛ مسائلی در اظهارنظر کاندیداهای ریاستجمهوری شنیده میشود که البته هر کدام در گذشته کم و بیش با بحث مذاکرات و برجام ارتباط داشتند؛ برای مثال آقای جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکرهکننده هستهای بودند، آقای جهانگیری معاون اول دولتی بودند که برجام در آن به نتیجه رسید؛ آقای لاریجانی نیز در دورهای مذاکره کننده هستهای بودند؛
در حال حاضر چقدر بحث برجام و سیاست خارجی میتواند در انتخابات ریاست جمهوری مهم باشد و مدنظر رأیدهندهها قرار بگیرد، گفت: برجام وزنهای است که به هر دلیلی و از جمله بی مبادلاتی دولت نهم که رئیسش قطعنامههای سازمان ملل را کاغذ پاره میدانست به پای سیاست خارجی بسته شده و هر چه زودتر بتوانیم این وزنه سنگین و نفسبُر را از پای سیاست خارجیمان باز کنیم تا آن را غرق نکند، عاقلانهتر است. به هر حال و با هر وضعیتی که بوده تقریبا طی چهار دولت یعنی دو دولت آقای احمدینژاد و دو دولت آقای روحانی واقعا سیاست خارجی ما تحت روابط بینالمللی کشور قرار گرفت و تا حدی به محاق رفت! و مذاکرات برای حل مساله هستهای که برجام تبلور مذاکراتش است همه توان کشور را گرفته است، به گونهای که روابط دو و چندجانبه و مخصوصا منطقهای کمتر نمودی از گسترش، در این سالها داشته است.
وی ادامه داد: با این وضعیت و مشکلاتی که در داخل داریم و مخصوصا بعد اقتصادی آن، به نظر من اهمیت نقش برجام در حل مشکلات داخلی و بینالمللیمان را نمیتوانیم نادیده بگیریم. هر چه زودتر باید این وزنه را از پای سیاست خارجیمان باز کنیم. برخی میگویند دیگر برجام و مباحث هستهای را رها کنیم و سراغ چیزهای دیگر مثلا بلوکبندی جدید برویم که واقعا عملی نیست و اول باید این مساله را حل کنیم و تا حل نشود، ما سیاست خارجی فعالی در دو یا چندجانبه نخواهیم داشت. زیرا کشورهایی که ما برای بلوکبندی به آنها دل بستهایم، مانند چین و روسیه هم خودشان معتقدند ما باید مشکلات بینالمللی خود را مخصوصا با آمریکا حل کنیم!
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با اشاره به اظهارات یکی از کاندیداها مبنی بر اداره کشور در شرایط تحریم، گفت: اگر کسانی میگویند ما کشور را با تحریم اداره میکنیم، چرا تاکنون اداره نکردند؟! دو دولت قبلی یعنی دولتهای نهم و دهم که دستشان بود چرا نتوانستند اداره کنند؟! ممکن است کشوری را بتوان با تحریم اداره کرد، اما ایران الان این شرایط را ندارد؛ چراکه چنین اقدامی زیرساختهای لازم خودش را میخواهد و چیزهایی لازم دارد که ما در ایران نداریم و یا نتوانستهایم فراهم کنیم و اگر میتوانستیم با تحریم کشور را اداره کنیم حتما این کار میکردیم؛ اولا کشور ما زیرساختهای لازم را ندارد و ثانیا زیرساختهای دیگرمان یعنی ساختارهای اصلیمان دارد لطمه میخورد، همانطور که الآن لطمه خورده و بیشترین لطمه هم متوجه مردم است و بدون شک مردم هستند که ضرر میکنند؛ یعنی بنیه اقتصادی کشور ضعیف میشود؛ تولید ثروت و درآمد سرانه پایین میآید و مشکلات و ناهنجاریها متوجه خانوار میشود و وقتی دیوار خانوار فرو بریزد، دیگر فرد نمیتواند تحمل کند، لذا به نظر من بعید است بتوانیم با این وضعیت و با شرایطی که الآن در کشور داریم، با تحریم مقابله کنیم. تحریم در هر کشوری منشاء فساد است!
وی افزود: کشوری که به طور کلی ۱۵ همسایه دارد و هر کدام از این کشورها مزیت نسبی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خاص خود را دارند و متفاوتند اگر اراده ملی و ساز و کار حکومتی و زیر ساختهای لازم و مخصوصا آمادگی اقتصاد سیاسی را داشته باشد، به راحتی میتواند تحریمها را تحمل کنند اما به هر صورت اقتصاد و جامعهشان آسیب میبیند! باید توجه کنیم که تحریمهای علیه ما از سوی یک قدرت فائقه است که روی مقدرات همین همسایهها هم تاثیر میگذارد. ضمن آنکه همین روسیه وقتی از سوی غرب تحریم شد، اگر مردم نمیدانند اما خود آقایان میدانند که چگونه خود را باخته بود! لذا تحریمها اقتصاد کشور را کوچک کرده، اقشار گوناگون را آسیبپذیر کرده و توان دولت را برای ایفای وظایف و تعهداتش به مردم مستهیل نموده است و لذا الآن شرایطی نداریم که ادعا کنیم میتوانیم کشور را با تحریم اداره کنیم.
این کارشناس مسائل بینالمللی یادآور شد: اینها شعارهای دوران انتخابات است و هیچ طرح مدون قابل اجرا و کار کارشناسی که مسئولانه بتواند پاسخگو باشد، پشت آن نیست! نهایتش ایدههایی است که نه تجربه شده و نه بطور علمی مدعیان آن میتوانند آن را ثابت کنند! ضمن آنکه چنین اقدامی اراده ملی میخواهد و همه باید پای کار بیایند؛ که در این فضایی که فساد یکی از ویژگیهای کنونی جامعه است، کسی آماده فداکاری نیست! برای مثال در شرایطی مانند آخر دهه ۵۰ و سالهای ۵۷ تا ۶۰ یا ۶۰ تا ۷۰ ممکن بود کشور را با تحریم اداره کنیم؛ چراکه مردم برای ایثار آماده بودند، همانطور که ما بعد از انقلاب دائم در تحریم آمریکا بودیم ولی مردم تحمل میکردند. لذا اداره کشور با تحریم، ویژگیها و ساختارهای خاص خودش را میخواهد و نیازهای خودش را دارد و با شرایطی که الآن داریم، نمیشود.
آقایان محافظهکار در آن مقطع که سه قوه را در دست داشتند چرا نتوانستند کشور را با تحریم اداره کنند؟! اگر کشور با تحریم اداره میشد مگر مردم بیکار بودند که بیایند به افراد دیگر رای دهند؟! رای به دولت یازدهم در حقیقت مخالفت با عملکرد دولت دهم بود!
تاجیک گفت: برجام راهی است که رفتیم تا برای سیاست خارجی کشور فضای تنفسی فراهم کنیم و باید این راه را ادامه دهیم تا بیش از این زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی کشور تحت تاثیر تحریمها قرار نگیرند. به عقیده من علیرغم بیخردی ترامپ، ما استراتژی خوبی برای حفظش طراحی کردیم به گونهای که برجام یک حاشیه امن برای روابط بینالمللی ما درست کرد، قدرت مانور بینالمللی ما را افزایش داد و توانستیم ترامپ و آمریکا را در انزوای ناشی از خروج از برجام نگه داریم تا نتوانند علیه ما اجماعسازی کنند و برعکس برجام نهاد اجماعساز بین المللی ما شد. الآن هم به جایی که رسیدیم جای بدی نیست و مذاکرات سمت و سوی نسبتا خوبی دارد. طبیعی است هر دو طرف خواسته حداکثری مطرح میکنند ولی قابل تفاهم است. به نظر من باید به این سمت و سو بیاییم که در درجه اول مسائل برجام را حل کنیم و بعد از حل شدن آنها، به سمت بخشهای دیگر سیاست خارجی مثل همسایگان، روابط دو جانبه، منطقهای و غیره برویم.
وی افزود: معتقدم ناچاریم به این سمت برویم که مسائل سیاست خارجیمان را کمینه و حل کنیم و بعد به دنبال این موضوع حرکت کنیم که چگونه میشود از ظرفیت همسایگان و کشورهای دیگر استفاده کرد یا در بلوکبندیها وارد شد؛ البته حتی در بلوکبندیها هم خیلی دستمان باز نیست؛ یعنی همه میدانند در این بلوکبندیها آمریکا نقش موثری را دارد. به نظرم باید واقعبین باشیم و به این سمت برویم که هر چه وزنه بر پای سیاست خارجیمان است، از جمله برجام و چالشها با رقبا و کشورهای تاثیرگذار را باز کنیم.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه در حال حاضر رسانههای خارجی در تحلیلهایشان از انتخابات ایران به عنوان یکی از مولفههای مهم در ادامه روند مذاکرات یاد میکنند؛ چقدر ادامه روند فعلی در حوزه سیاست خارجی برای کشور مهم است و روی کار آمدن تفکری که معتقد است میتوان کشور را با تحریم اداره کرد برای کشور مسالهساز خواهد بود، گفت: اگر بخواهیم به عملکرد افرادی که این سخنان را میگویند برگردیم، خودش داستان و مقوله دیگری است. واقعیت امر این است که وضعیتی که الآن در کشور داریم، ناشی از عملکرد گروهی است که دولت نهم و دهم را در دست داشتند؛ آقایان محافظهکار در آن مقطع که سه قوه را در دست داشتند، چرا نتوانستند کشور را با تحریم اداره کنند؟! اگر کشور با تحریم اداره میشد، مگر مردم بیکار بودند که بیایند به افراد دیگر رای دهند؟! رای به دولت یازدهم در حقیقت مخالفت با عملکرد دولت دهم بود! به نظر من اصلیترین تحریمها منهای تحریمهای هوشمندانه که ترامپ پس از خروج از برجام وضع کرد، در زمان دولت مهرورز محافظهکاران بر کشور تحمیل شد که زیر بند هفت منشور ملل رفتیم.
وی ادامه داد: یک موقع هست که دوباره میخواهیم ۴۰ سال به عقب برگردیم و اصلا شاکله نظم بینالمللی را قبول نکنیم و هنجارهای بینالمللی را قبول نداشته باشیم که واقعا قهقرا است و یک موقع است که تجربه به دست آوردیم و ساختارها را میشناسیم و قوانین بینالمللی را میدانیم و الان باید ببینیم دولت آینده قائل به چندجانبه گرایی هست یا خیر و اگر نیست و میخواهد کشور را در تحریم اداره کند که وای به حال مردم.
وی افزود: من با تمام علم و تجربه و بدون گرایش سیاسی و فقط با دید حکومتی و علاقه به کشور بعید میدانم با این ساختار نظام اداری و این وضعیتی که مردم دارند بتوانیم کشور را با تحریم اداره کنیم. بنیه اقتصادی مردم ضعیف شده و یک گسل بزرگ بین درآمد خانوار و طبقات اجتماعی به وجود آمده که یا خیلی دارا یا خیلی فقیر هستند و قشر متوسط هم لطمه خورده و طبقه متوسط هم که نخبگان در آن جای دارند، توسط رئیس دولت مهرورز نهم و دهم شخم زده شد و دیگر جانی نمانده و نخبگان هم چنین توانی ندارند و این که الآن جو انتخابات نسبت به موارد مشابه گذشته کمی سرد است، قسمتی از آن به همین برمیگردد و لذا با این وضعیت اگر کسی واقعا علاقمند به کشور باشد و به دنبال این نباشد که فقط چند صباحی پستی را اشغال کند و ملی فکر کند به نظرم بعید است این راه را بتواند تجویز کند و ادامه دهد.
تاجیک گفت: اقتصاد مقاومتی خیلی خوب است؛ به شرط این که اجرایش کنیم ولی نتوانستیم و از نظر تئوری و مفهومی واقعا نمیتوانیم و اینکه نظریهپرداز دارد یا ندارد و میشود یا نمیشود مفهومی است، ولی خیلی خوب است یک اقتصاد قوی درونزا داشته باشیم و کشور را با تحریم اداره کنیم اما نداریم و الآن تمام سفره خانوارها به فروش نفت وصل شده و در کشور تولید به آن مفهوم وجود ندارد و درآمد سرانه به پایینترین میزان رسیده و میبینیم مردم تحت فشار زندگی میکنند.
وی افزود: معتقدم تا زمانی که مسائل اصلی سیاست خارجیمان را حل نکنیم و سنگهایمان را با کشورهای بزرگ وا نکنیم؛ نه میتوانیم مشکلات کشور و نه مشکلات منطقهای را حل کنیم و درحال عقب افتادن از همسایگانمان هستیم. زیرا وقتی به عنوان یک کارشناس سیاست خارجی به پیشرفت کشورهای دیگر نگاه میکنم، میبینم در بعضی زمینهها چندان توفیق نداشتیم. ما هیچ راهی نداریم بدون همکاریهای منطقهای و بینالمللی به حقوق و خواستههای اصلیمان و مخصوصا روند توسعه کشور برسیم. یعنی با همکاری در نظام ناعادلانه بینالملل که قدرت، حرف اول را میزند، بهتر میتوانیم منافع و مطالح ملی را تامین و رعایت کنیم.
تاجیک یادآور شد: راه تامین منافع حداکثری ملی از همکاری و تولید قدرت نرم میگذرد و نه شاخ و شانه شکیدن برای کشورها! فرهنگ قوی و غنی ایرانی این ظرفیت را دارد، فقط کافی است قدرت سخت را به قدرت نرم ترجیح ندهیم! مخصوصا الان دنیا بعد از خلاصی از شر ترامپ دوران گذار را طی میکند و در حال پوستاندازی است و ما باید روشهای نوینی را در پیش بگیریم و در بازسازی نظم نوینی که در دوران پساترامپ در حال شکلگیری است، نقش مثبت و مسئولانهای ایفا کنیم. اگر دولت آینده نتواند خود را با این مقتضیات منطقهای و بینالمللی تطبیق دهد و الزامات آن را رعایت نکند، حتما دوران سختی در سیاست خارجی داریم و از آنجا هم که به اشتباه اقتصاد سیاسی کشور را معیوب طراحی کردهایم که حتی با فروش نفت باید تجارت خارجی خود را سامان بدهیم که نیازهای اساسی مردم تامین شود، لذا آسیبپذیریمان هر روز بیشتر میشود.
وی گفت: یکی از معضلات کشور هم این است که مملکت حزبی اداره نمیشود و هر کسی حرفی میزند و حافظه تاریخی مردم ایران هم ضعیف است و بعد هم فراموش میکنند؛ ولی اگر حزب باشد، حزب یک برنامه میدهد و عملکردش معلوم است ولی با این وضعیتی که هست، هرکس حرفی میزند و مردم را در سردرگمی فرو میبرد و این نیز به نوبه خود باعث بیانگیزگی مردم و کم شدن مشارکت میشود!
منبع: ایلنا
66