چرا مهرداد بذرپاش با وجود بودن وسایل شخصی اش، سوار بالگرد ابراهیم رئیسی در روز سقوط نشده بود؟
وزیر راه و شهرسازی دولت سیزدهم در گفتگویی در مورد شرایط دولت سیزدهم و برنامه ها و... گفت: این کارهای توسعهای و زیرساختی بود که رهبر معظم انقلاب از دولت آقای رئیسی از دولت کار و خدمت تعبیر کرده بودند؛ این تعبیر نشان از آغاز کارهای مهم در کشور است و ما نمونههای آن را دیدهایم.

مهرداد بذرپاش در گفتگویی درمورد سقوط بالگرد شهید ابراهیم رئیسی،شرایط دولت سیزدهم و... گفت: ۳۰اردیبهشت ۱۴۰۳ بالگرد حامل رئیسجمهور در شمالغرب کشور دچار سانحه و سقوط شد و آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور، آیتالله سید محمدعلی آلهاشم امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه و مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و دیگر همراهان که سرتیم حفاظت رئیس جمهور و کادر پروازی بودند، به شهادت رسیدند.
بخش هایی از گفتگو مهرداد بذرپاش را بخوانید؛
*من حدود سال ۱۳۸۰ در اواخر دوران دانشجویی در دانشگاه شریف با آقای رئیسی ارتباط داشتم و برای برخی جلسات در کسوت ریاست سازمان بازرسی به دانشگاه دعوت میشدند. بعد از حضور من مجلس نهم، ایشان مسئولیت آستان قدس را عهدهدار شده و به ما گفتند میخواهیم بخش اجتماعی آستان قدس را با معماری جدید بهنحوی رقم بزنیم تا سطح خدمترسانی آستان به همگان ارتقا یابد. چندین جلسات را گذراندیم و بنیاد اجتماعی کرامت رضوی تأسیس شد و بنده مسئولیت هیئت مدیره این بنیاد را برعهده گرفتم.
*بعد از آن، بنده در دیوان محاسبات و ایشان نیز در ریاست قوه قضاییه بودند و تعامل ما بیشتر بود و جلسات کاری ادامه داشت اما بعد از تشکیل دولت، از ابتدا به من گفتند که به دولت بروم ولی من خواستم اجازه دهید در دیوان بمانم و از این طریق و در دستگاه نظارتی کمککار باشم. ایشان چندین بار به من پیشنهاد حضور در دولت را مطرح کرد و بعد از درگذشت مرحوم رستم قاسمی در آذرماه ۱۴۰۱ به وزارت راه و شهرسازی رفتم. این وزارتخانه دارای حوزههای کاری مهمی از جمله مسکن، کریدورها و حمل و نقل است که حقیقتاً کار سنگینی دارد.
*از ابتدای همکاری با شهید رئیسی با ویژگیهای خاص ایشان آشنا شدم؛ شهید رئیسی اهل قانون و کار جهادی بود. بهعنوان مثال در ماجرای مسکن باید بگویم که رئیسجمهورِ شهید در حالی ساخت یک میلیون مسکن در سال را مطرح کرد که این نیاز کشور و اتفاقاً قانون جهش و تولید مسکن است که تکلیف قانونی است. اگر قانون هم نبود، نیاز کشور بوده و هست و شهید رئیسی با شجاعت اعلام کرد که باید برای رفع این نیاز و حل این مشکل اقدام شود و دولت با همه توان برای ساخت یک میلیون مسکن به میدان آمده و بستر را فراهم کند.
*در حوزه واردات هواپیما که حوزهای است که در تحریم شدید قرار دارد، در دولت سیزدهم ۱۰۰ هواپیما وارد کشور شد. لازم است بهعنوان وزیر سابق راه بگویم که تا زمانی که به تولید داخلی برسیم، باید واردات هواپیما صورت بگیرد تا کار کشور معطل نماند. در روزهای اخیر نیز دو هواپیما برا شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی هما خریده شده که موتور اضافه دارد و با سن خدمتی ۷-۸ سال است که میتواند پروازهای دوردست را طی کند و وارد کشور شد. البته که باید تعداد هواپیماهای ما بیش از این باشد ولی با پیگیریهای شهید رئیسی توانستیم این حجم را به کشور برسانیم.
وسایل شخصی من در آن بالگرد وجود داشت و تشریفات هم به من اعلام کرد که در بالگرد حامل آقای رئیسی باشم؛ من زودتر به نزدیک بالگرد رسیده بودم و آنجا قدم میزدم، شهدای این حادثه با یک خودروی ون رسیده و سوار بالگرد شدند
*«حلم» از دیگر مشخصههای آقای رئیسی است؛ حتی یک مورد وجود نداشت که من او را عصبانی ببینم، این هم بر اثر خودسازی بود. میدانیم که فشارها بر شهید رئیسی بهعنوان یک رئیسجمهور کم نبود؛ مشکلات، کمبود منابع، توقعات بالا، تخریب منتقدین و مخالفین و غیره بر ایشان فشار وارد میکرد ولی او با حلم کار را پیش میبرد و از او حرف اختلافانگیز ندیدیم.
*ما شهید رئیسی را در «تبعیت از رهبر انقلاب» پیشرو میدیدیم؛ او اعتقاد داشت باید نظرات و منویات معظمله به اجرا در بیاید و حتی اگر نظر شخصی داشت، نظر حضرت آقا را ارجح میدانست. آقای رئیسی کارهای یومیهی کشور و همچنین مباحث مورد نیاز آینده و زیرساختها را با هم دنبال میکرد و درگیر روزمرگی نشده بود.
*{در پاسخ به این سوال که آیا موردی بود که شهید رئیسی به شما تذکر جدی داده باشد؟}: تذکرها برای پیگیری کارها بسیار بود ولی موضوع اربعین حسینی، حج و سفرهای نوروزی از مسائلی بود که شدیداً پیگیری میکرد. در سالهای اخیر اقدامات خوبی برای تسهیل سفر زائران اربعین صورت گرفت و یک نمونهی آن، بهسازی راهها، اصلاح مسیرها، تجهیز پایانههای مرزی و خصوصاً مسیر ایلام-مهران بود که همیشه با ترافیکهای بالای ده ساعت مواجه بودیم ولی امروزه زمان ترافیک کمتر از نیمساعت است. لازم است بگویم با پیگیریهای شهید رئیسی، در سال ۱۴۰۳ تمام عملیات جابجایی حجاج تمتع با استفاده از ناوگان هوایی کشورمان صورت گرفت.
*{ در پاسخ به این سوال که شما در آخرین سفر با ایشان همراه بودید؛ بفرمایید چه اتفاقاتی در آن آخرین ساعات افتاد؟}: این سفر بسیار تلخ است و سخن گفتن درباره آن آسان نیست. در مسیر حرکت تبریز به محل دیدار سران ایران و آذربایجان، من در بالگرد همراه شهید رئیسی بودم و پروژهها را توضیح میدادم. شهیدان رئیسی و آلهاشم دوستی دیرینه داشتند و در آن مسیر نیز آقای رئیسی چندین خاطره از دوران مسئولیت آقای آلهاشم در ارتش تعریف کرد.بعد از افتتاح سد قیز قلعهسی، تعدادی از مردم محلی آمده بودند و مطالباتی داشتند؛ شهید رئیسی به سخنان گوش کرد و پاسخ داد.
*در اینقبیل سفرها، معمولاً وزیری که پروژه در حیطهی کاری اوست با رئیسجمهور همراه میشود تا بتواند توضیحات کامل را بدهد و این پروتکل تشریفات است. من هم در مسیر تبریز به کریدور ارس همراه ایشان بودم و توضیحات را دادم. برای بازگشت از محل کریدور به سد، آقای محرابیان(وزیر نیروی دولت سیزدهم) در بالگرد رئیسجمهور حضور داشت و توضیحاتی را ارائه کرد. بعد از افتتاح سد به سمت تبریز، چون قرار بود افتتاحی در پالایشگاه تبریز انجام شود، باید آقای اوجی(وزیر نفت دولت سیزدهم)همراه ایشان میرفت اما او از صبح در محل پالایشگاه منتظر رئیسجمهور مانده بود و حتی شنیدم خود آقای پزشکیان(نماینده سابق مردم تبریز در مجلس و رئیسجمهور فعلی) هم در محل پالایشگاه حضور داشت تا با رئیسجمهور دیدار داشته باشد.
*وسایل شخصی من در آن بالگرد وجود داشت و تشریفات هم به من اعلام کرد که در بالگرد حامل آقای رئیسی باشم؛ من زودتر به نزدیک بالگرد رسیده بودم و آنجا قدم میزدم، شهدای این حادثه با یک خودروی ون رسیده و سوار بالگرد شدند. بعد از این ماجرا، به اعضای تشریفات گفتم که کیف دستی و کت من را از داخل بالگرد بدهید و من با بالگرد دیگری میآیم. بعد از حرکت به سمت پالایشگاه تبریز، حدود ساعت ۱۳:۴۵ در محل معدن مس سونگون فرود آمدیم و متوجه شدیم که محافظها در حال برقراری تماس با بالگرد شهید رئیسی هستند و مهندس پرواز گفت بالگرد حامل آقای رئیسی را گم کردهایم.
*وقتی شهید آلهاشم تلفنِ خلبان را جواب داد متوجه شدیم که بالگرد زمین خورده و امید داشتیم سرنشینان زنده باشند و سریعاً برای کمک به آنها برسیم. با چند ماشین معدن به سمت کوه و منطقه رفتیم اما مه همهجا را فرا گرفت. آن منطقه پوشش گیاهی خاصی دارد و کمکها از ورزقان، استان و تهران به ترکیب تیمهای جستوجو اضافه شد ولی چون مه سنگین بود، پهپادها هم بهخوبی نمیتوانستند جستوجو کنند، چون در ارتفاع درختهای بلند و پوشش گیاهی سنگین وجود دارد.
*تیمهای جستوجو بعد از ساعتها به روستای «اوزی» که حادثه در آن منطقه رخ داد رسیدند اما اهالی روستا هم صدایی از بالگرد و یا انفجار نشنیده بودند. بعد از یافتن ابدان مطهر مشخص شد که محل حادثه حدود ۸۰۰ متر با روستا فاصله دارد. ابتدای صبح روز دوشنبه بالگرد پیدا شد و همراه با سردار سلامی فرماندهکل سپاه و دیگر اعضای ستاد جستوجو، به محل حادثه رفتیم و صحنههای تلخ پیش رو چشممان قرار گرفت و آن سفر بیپایان و تلخ، به انتها رسید.
چرا می خواید اینو بزرگش کنید؟ واقعا لازم بود که خبری از این چاپ بشه که انفجار اخیر شمه ای از نتایج مدیریت کوتاهش هست
مشکوکه
پیشنهاد دارم آقای اژهای ایشان بعنوان ریاست یکی از دادگاه های دیوان عالی کشور منصوب کند از ۱۸ سالگی همه فن حریف بود مملکت کی به کیه
دلیل کاملا مشخصه!!!
من هنوزم متوجه نشدم که چگونه تلفن همراه خلبان در دستان شهید آل هاشم بوده و چگونه با شدت زمین خوردن و انفجار و بدن نیم سوخته باز هم ایشان توانسته اند با تلفن همراه صحبت کنند.
خوب چرا هلیکوپتر رو در لحظه آخر بدون دلیل عوض کرد؟؟؟
علت تعویض هلیکوپتر ذکر نشد
من زودتر به نزدیک بالگرد رسیده بودم و آنجا قدم میزدم، حواسم نبود که شهدای این حادثه با یک خودروی ون رسیده و سوار بالگرد شدند و جا برای من نماند
به توچه
آی شلوغ
دوستان توجه فرمودید !!! وسایل شخصیشون تو همون بالگردی که قرار بود کوه بخوره بهش !! بوده ولی ایشون چون بقیه سوار شده بودن و جا نبوده همینطوری یهویی تصمیم گرفتن وسایلشون جمع کنن برن تو بالگردی که قرار بود سالم برسه به مقصد !!
خدا رحمت کند شهید جمهور و شهدای خدمت را ما از وجود چنین انسانهای پاک و شریفی محروم شدیم.
حیف صد افسوس او رفت تا دیگران جولان دهند دلسوزان مردم وانقلابیون آخر ش شهادت است.
خخخخ ازغصه نمیری حائری
خبر فوری عزیز آب از سر ما گذاشته لطفاً نظر بنده را چاپ کنید ساعت ۸ و خورده ای نوشتم از سیاست کثیف و بی رحم!! بنده پول نان شب رو بسته نت میخرم شما سانسور میکنید؟؟؟ منصفانه نیست
خلا امنیتی !
بخت با او یار بود.
ما که توی توضیحاتشون پاسخ سوال مطرح شده رو نگرفتیم
موضوعاتی را که فرموید همه میدانند ، فقط علت اینکه سوار بالگرد نشدید را نفرموید.
به توجه
خب که چی ؟؟ از بندر عباس که سرتر نبودند
بذرپاش شخصیتی نیست بزرگش می کنید
بالاخره آقای بذرپاش نگفت چرا ؟؟ جواب دیگه ای داد و تفاهم رفت و صحبت از پیدا شدن هلیکوپتر کرد
خدا شهدای بندعباس را که همگی به نوعی در راه خدمت به ملت و مردم بودند را هم رحمت کند
کسانی که سوار هلیکوپتر میشند را تشریفات مشخص میکنه اگه قرار بوده ایشان با رئیس جمهور بره چرا در آخرین لحظه برنامه عوض شده . خود این تعویض برنامه شک بر انگیزه البته مثل چیزهای دیگه از جمله همین آتش سوزی بندر هیچوقت مشخص نمیشه
کلا از دوران نوزادی ایشان مدیر بودن
جناب بذرپاش ..نگفتی چرا با وجود اعلام گروه تشریفات که میبایست سوار هلیکوپتر شهید رییسی میشدید باوجود اینکه وسایل شخصیتون هم داخل هیلکوپتر شهید رییسی بود ..؟؟؟ واینکه زودتر از همه رسیدید پای هلیکوپتر و بعدش بقیه بعد از شما رسیدن ولی شما سوار نشدید ...؟؟؟؟!!!! توضیحاتتون اصلا وابدا قانع کننده نبود!!! توضیحات شما یک آنگردیسمان ، یا همون آسمون ریسمون به زبون خودمون بود ...!!! آقای بذرپاش عقل هم خوب چیزیه ..!! ملتو چی فرض کردی ..؟؟؟