دو مشخصه اصلی وضعیت امروز کشور از نگاه محسن آرمین/ مشکلات پیچیده به نحو بی سابقهای به یکدیگر پیوند خوردهاند
یک سیاستمدار اصلاح طلب گفت: امروز به تدریج به مرحلهای نزدیک میشویم که نظام ناگزیر از تصمیم گیری جدیدی است و دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد.
یک فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است: مشکلات کشور، صرفا معلول سیاستهای اجرایی دولت فعلی یا دولت های گذشته نیست که حل آن ها را از دولت ها انتظار داشته باشیم یا اینکه برای رفع مشکلات به تغییر دولت دل ببندیم. بلکه حاصل رویکردی است که مجموعه حاکمیت طی سالهای گذشته در عرصههای مختلف داشته است.
محسن آرمین درباره وضعیت کشور گفت: وضعیت امروز ما دو مشخصه اصلی دارد: اول آن که امروز بحران ها و مشکلات پیچیده کشور به نحو بی سابقهای به یکدیگر پیوند خوردهاند. به طوری که نمیتوان برای هریک از آن ها به طور مستقل راه حلی پیشنهاد کرد.
وی افزود: برای نمونه مسئله برجام، به دیپلماسی خارجی و منطقهای از یک سو و وضعیت نامساعد اقتصادی با تمام مشکلات آن از سوی دیگر و به سیاست داخلی از جمله اعمال محدودیتها، تحدید آزادیها، میزان مشارکت سیاسی، وضعیت نگران کننده سرمایه اجتماعی، تشدید ناامیدی و بی اعتمادی عمومی کاملاً مربوط بوده و بر یکدیگر اثر میگذارند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: مشخصه دوم این است که سطح بحرانها، مشکلات و به تبع آن امکانات سخت افزاری و نرم افزاری لازم برای حل آن از سطح دولت فراتر رفته است. به تعبیر دیگر مشکلات کنونی جامعه، صرفاً مشکل دولت به معنای هیئت دولت یا قوه مجریه و در رأس آن رئیس جمهور (goverment) نیست بلکه مشکل حکومت یا حاکمیت و آن چیزی است که ما از آن به نظام (state)تعبیر میکنیم.
وی با اشاره به اینکه سطح مشکلات و بحرانها از دولت فراتر رفته، گفت: حل این مشکلات، نیازمند امکانات و ظرفیتهایی است که به مراتب فراتر از امکانات و ظرفیتهای دولت است. این مشکلات، صرفا معلول سیاستهای اجرایی دولت فعلی یا دولتهای گذشته نیست که حل آن ها را از دولت ها انتظار داشته باشیم. یا اینکه برای رفع مشکلات به تغییر دولت دل ببندیم. بلکه حاصل رویکردی است که مجموعه حاکمیت طی سالهای گذشته در عرصههای مختلف داشته است.
این سیاستمدار اصلاح طلب در ادامه گفت: بحث بر سر درستی یا غلط بودن آن رویکردها نیست. به هر حال آن رویکردها نتایج و آثاری داشته است و وضعیت کنونی خوب یا بد محصول همان رویکردهاست. در نتیجه مجموعه حاکمیت باید نسبت به نحوه مواجهه و رهیافت لازم برای حل مشکلات موجود تصمیم بگیرد و کلیه امکانات و ظرفیتهای خود را در این مسیر به کار بگیرد. سیاستهای هستهای گذشته و پذیرش ورود به مذاکرات برجام، نه تنها تصمیم دولت، بلکه اراده و تصمیم نظام بوده است.
وی افزود: مراحل مختلف فرایند مذاکرات برجام تا امضای نهایی نیز کاملاً ذیل همین اراده و مصلحت سنجیهای آن طی شده است. پس از آن نیز نحوه تعامل با برجام و تفکیک آن از دیگر امور بر همین اساس ساماندهی شده است. سیاستهای منطقهای و حضور سیاسی و نظامی ایران در کشورهای منطقه نیز وضعیتی مشابه دارد. طبعاً برای هریک از این امور مصلحت اندیشیهایی شده و بر اساس آن در سطح نظام تصمیمگیری شده است.
نماینده اسبق مجلس اظهار کرد: مشکلات و بحرانهای کشور نه مسأله امروز و دیروز و نه نتیجه تصمیمات این یا آن دولت است. تفاوتی که امروز با دیروز دارد آن گونه که از ظواهر و شرایط کنونی مشاهده میشود، این است که آن رویکردها و راهبردها تمامی ظرفیت خود را به ظهور رسانیدهاند. رویکردها و راهبردها ظرفیتهای معینی دارند که در مواجهه با موانع و مشکلات و برای عبور از آنها به کار گرفته میشوند. زمانی که این ظرفیت به پایان رسید باید در اندیشه راهبرد جایگزین بود.
وی با بیان اینکه، راهبردها و رویکردهای گذشته چه در سطح داخلی و چه در سطح خارجی نهایت ظرفیت خود را به فعلیت رساندهاند، گفت: برای توفیق آنها هر هزینهای که لازم بود پرداخت شده است و هر دستاوردی که میتوانستهاند، محقق کردهاند. به نظر من امروز به تدریج به مرحلهای نزدیک میشویم که ناگزیر از تصمیم گیری جدیدی هستیم و دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد.
وی در پایان گفت: مختصر آن که شاید به جای پرسشهایی نظیر این که «روحانی در شرایط کنونی چه کاری باید انجام دهد؟» یا «رئیس جمهور در این مقطع حساس کنونی چگونه می تواند جایگاه اجتماعی خود را حفظ کند؟» باید به جای کلمه «رئیس» جمهور واژهٔ «نظام» یا «حاکمیت» را بگذاریم و بپرسیم «حاکمیت در شرایط کنونی چه کاری باید انجام دهد؟» یا «حاکمیت در این مقطع حساس کنونی چگونه می تواند جایگاه اجتماعی خود را حفظ کند؟» با توجه به توضیحات گذشته «این کار» یا تصمیم هرچه باشد اصرار بر راهبردهای گذشته نیست، بلکه تغییر آن است.
منبع: جماران
15