ربع قرن پس از آن دوم خرداد، اصلاحطلبان در کمای سیاسی/ چرا نسل جوان از اصلاح طلبی عبور کرد؟
جریان اصلاحات این روزها کم رمقتر از گذشته است و در برابر دولت رئیسی حتی توان ایفای نقش منتقد راهم ندارد. چه شد که در ۲۵ سال، این جریان تبدیل به یک طیف خنثی و منفعل سیاسی شد؟
امروز دقیقا ربع قرن از هیاهوهای دوم خرداد 1376 میگذرد. دوم خردادی که در آن سید محمد خاتمی وزیر ارشاد مستعفی دولت هاشمی که آن موقع در کنج کتابخانه ملی ایران نشسته بود، شگفتی ساز شد.
او که بعدها اعتراف کرد حتی خودش هم آماده پیروزی در انتخابات نبوده، توانست علی اکبر ناطق نوری، رئیس قدرتمند مجلس که گفته می شد راه او احتمالا ادامه مسیر دولت هاشمی رفسنجانی خواهد شد را شکست دهد.
شاید آن روزی که اصلاح طلبان، هاشمی رفسنجانی را متهم به دست داشتن در قتلهای زنجیرهای میکردند و عملا دوقطبی هاشمی-خاتمی را شکل داده بودند، هیچ گاه فکر نمیکردند این دشمن خونین در آینده قرار است پدر خواندگی این جریان را به عهده بگیرد.
اما عدم وجود مرزبندی مشخص در چارچوب جریان اصلاح طلبی، باعث شد هر شخصیتی که به نوعی با حزب خود یا حاکمیت دچار تضاد عقیده میشود به راحتی در این جریان پذیرفته شود و همین امر، خود عامل اختلافاتی شد.
شاید به همین دلیل بود که اصلاح طلبان با اینکه پیشتر در چارچوب حاکمیت تعریف میشدند و چپهای خط امامی بودند، با گذشت زمان کم کم به سمت راهبرد شبهه اپوزوسیونی متمایل شدند.
این روند تا جایی پیش رفت تا امروز، عمده افرادی که به نوعی برچسب اصلاح طلبی را با خود یدک میکشند یا سابقه زندانی سیاسی دارند، یا ممنوع التصویرند، یا حصر شده اند و یا مهاجرت کرده اند و رسما وارد فضای اوپوزوسیونی شده اند. به ویژه آنکه اعتراضات پساانتخاباتی سال ۸۸ این وضعیت را تشدید کرد.
البته اصلاح طلبان همواره تلاش کرده اند از افول این جریان به هر قیمتی که شده جلوگیری کنند. منتهی انتحار سال ۸۸ و بازی در زمین کاندیدای اجاره ای در سال ۹۲ بمانند دست و پا زدن در یک باتلاق عمیق، هر بار به روند افول این جریان بیشتر از قبل سرعت بخشیده است.
خوب یا بد، باید گفت امروز نه از جریانی که در دوم خرداد سال 76 متولد شد چیزی باقی مانده است و نه از آن رقیب اصولگرایی که پس از انتخابات ۸۴ به کلی استحاله شد.
بنابراین گمان میرود در قرن جدید شمسی، در سپهر سیاسی ایران، جریانهای جدیدی ذیل این دو جریان سنتی پدید بیاید و باید دید این گذار چطور با عبور از پدران دو جناح، رقم خواهد خورد.
این مردم نیستند که از اصلاح طلبان عبور کردند این اصلاح طلبان که نزدیک به دو سوم جامعه را تشکیل میدهند بودند که از نظام عبور کردند باور ندارید نگاهی به انتخابات سال قبل بیندازید
کدوم نسل جوان از اصلااحات عبور کرده ؟. انتخابات آزاد برگذار کنید رد صلاحیت کشکی و جناحی بدون در نظر گرفتن حق و عدالت و خدا را کنار بگذارید بعد ادعا کنید ...
اصلاح طلبی در کما؟ شما که همه رو حبس کردید اگر راست میگید همه پرسی بگذارید
برااینکه هر کی بقدرت رسید مردم را نادیده گرفت وفقط جیب دوربریاشونا پروپیمون کردند .وملت شد بچه بی پدر ومادر .
خود اصلاح طلبی دو شاخه است. شاخه ای که بنام اصلاح طلبان معرف حضورند .وقسمت اعظم مردم که دنبال اصلاحات هستند اما نه اصلاحاتی که نماینده اش مدعیان اصلاح طلبی شناخته شده هستند .که اینان خودشان هم کارنامه موفقی وبهتری از سایرین ندارند .
عدیی بد خواه در طیف اصلاع طلبها نفوض کردند و برای ضربه زدن از هیچ جنایتی چشم پوشی نکردند این اتفاق عمدی بوده با اخطلاص و راند خواری مخصوصا اصلاح طلبان را بد نام کردند روحانی اصلاح طلب نیست یا برادران لاریجانی از اب گل الود ماخی گرفتند اصلاح طلبان اصلی یا از کشور فراری دادند یا خانه نشین کردند و تمام اتفاقات بد رو به پای اصلاح طلبان گذاشتند عدیی که می خواستند از صفر انقلاب سهمی برای خود بر دارند خود را اصلاح طلب معرفی کردند بردندچاپیدن و اصلاحات رو به حاشیه بردند