معادله چندمجهولی حمله به سلمان رشدی و برجام/ دست های پشت پرده فعال شده اند/ سیاست داریوش به ما چه می گوید؟
سیاستی که توسط مخالفان برجام پیش گرفته شده سیاستی تاریخی و مرموز است که پیش از این بارها به کار رفته و میتوان نام آن را «سندرم داریوش» گذاشت. سندرمی که ردپای آن در حمله به سلمان رشدی هم دیده میشود.
به گزارش خبر فوری، در حالیکه بسیاری معتقدند ایران و آمریکا به زودی به توافق دست پیدا می کنند، اتفاقات مختلفی در حال وقوع است که بسیاری را نگران کرده است.
حمله به سلمان رشدی بعد از گذشت سالها از فتوای امام خمینی (ره) علیه او و نیز اعلام خبری مبنی بر قصد ایران برای ترور جان بولتون و سایر مقامات ایالات متحده در زمان ترامپ دو اقدام واضح برای نابودی توافق هسته ای است.
این مطلبی است که بسیاری از تحلیلگران نیز بر آن تاکید کرده اند. برخی همچون علی اکبر رائفی پور نیز معتقدند حمله به سلمان رشدی یادآور ماجرای میکونوس است که باعث نابودی روابط ایران و اروپا در ابتدای دهه 70 شد.
تحلیلگران هنوز نمی دانند که اقدامات مخرب اخیر که پیش از این هم بارها تکرار شده و در آستانه نیل به توافق، همه چیز را خراب کرده، توسط چه گروه یا کشوری به وقوع پیوسته است. واضح است که برجام مخالفان بسیار زیادی دارد. جمهوری خواهان در آمریکا، گروهی از تندروها در داخل، اسرائیل و حتی برخی مقامات منطقه ای از جمله مخالفان برجام هستند. در مورد حمایت روسیه از برجام نیز شک و شبهه بسیاری وجود دارد و برخی تحلیلگران معتقدند با آغاز جنگ اوکراین و شدت گرفتنش، روسیه دیگر میل و رغبتی را که پیشتر به احیاء برجام داشته ندارد (اینجا بخوانید).
آنچه مشخص است این است که برخی گروه ها و دست های پشت پرده هر بار پیش از پایان کار برجام، همه معادلات را به هم زده و بهانهای به دست یکی از طرف ها می دهند تا میز مذاکره را ترک کنند. با این حال، آنچه اهمیت دارد این نیست که چه گروهی در پشت پرده در حال خراب کردن پل های دیپلماسی است. آنچه مهم است این است که سیاستی که توسط مخالفان برجام پیش گرفته شده سیاستی تاریخی و مرموز است که پیش از این بارها به کار رفته و میتوان نام آن را «سیاست داریوش» گذاشت.
سیاست داریوش، تعادل تقویت طرفین و جنگ دائمی
آنچه در حال وقوع است بیش از همه ما را به یاد سیاست «داریوش دوم» در زمان جنگ های داخلی یونان یا همان جنگ های پلوپونزی می اندازد. ایران در زمان امپراتوری داریوش اول بر مناطق بسیاری تسلط پیدا کرد. قلمرو ایران از مرزهای هند تا مصر کشیده شده و کشورهای بسیاری به تسلط امپراتوری هخامنشیان درآمده بود. در این زمان، هخامنشیان برای تکمیل قلمرو خود با دولت – شهرهای یونانی درگیر می شوند اما علی رغم تصرف چند شهر نمی توانند تسلط خود را کامل کنند. بعد از مرگ داریوش بزرگ، این کشور گشایی در زمان جانشین او یعنی «خشایارشا» نیز دنبال می شود اما او نیز در تکمیل پروژه پدرش ناموفق است.
بعد از شکست امپراتوری هخامنشی از یونان، سیاست پادشاهان پارس تغییر می کند. این تغییر روش ابتدا در زمان اردشیر اول آغاز می شود. او به جای جنگ رودررو با دولت – شهرهای یونانی از مخالفان داخلی حمایت می کند. در زمان او «تمیستوکلس» که یکی از سرداران بزرگ یونانی بود و نقش برجسته ای در جنگ های دریایی ایران و آتن داشت، به ایران پناهنده می شود. با حمایت اردشیر اول از مخالفان حکومت آتن، اسپارت و چند دولت شهر دیگر، وحدت موجود بین این دولت – شهرها از بین می رود. بسیاری از مخالفان به طمع ثروت و قدرت به ایران پناهنده می شوند و با جمع کردن نیروهایی به شهرهای خود حمله می کنند. اردشیر اول همچنین، با حمایت خود از برخی دولت شهرهای یونانی اتحادشان را به هم زد. با تلاش او، میان آتن و اسپارت اختلاف بسیار زیادی به وجود آمد و شکاف آنها چنان زیاد شد که در نهایت به سمت جنگ پیش رفتند.
سیاست اردشیر اول توسط جانشینانش دنبال شد. داریوش دوم پادشاهی بود که بیش از همه در این زمینه اقدام کرد. در زمان داریوش دوم جنگ های داخلی یونان یا همان جنگ های پلوپونزی به اوج خود رسید. داریوش دوم هم شروع به دخالت در این جنگ کرد. او خوب می دانست که اتحاد دولت – شهرهای یونانی می تواند آنها را شکست ناپذیر کند. به همین علت، تمام تلاش خود را کرد تا جنگ طول بکشد. او درهای خزانه خود را به روی یونانیان باز کرد اما به طرف های متخاصم جنگ به صورت مساوی پول و سکه داد تا یکی از طرف های جنگ پیروز نشود و تعادل قوا به هم نریزد.
عبدالحسین زرین کوب در این رابطه می نویسد: «درحالی که جنگهای پلوپونزی و درگیریهای داخلی یونان به اوج شدت رسیده بود، اسپارت میکوشید تا برای از بین بردن حریف نیرومند خویش، آتن، از طلای داریوش دوم استفاده کند؛ اما داریوش می دانست از طلای خویش چگونه باید همچون یه حربه سیاسی استفاده نماید. درعین حال می دانست که حفظ نوعی موازنه در بین حریفان جنگ پلوپونزی برای ایران سودمندتر خواهد بود از این رو طلای ایران را طوری به آنها می رسانید که جنگ به درازا کشد و غالب و مغلوبی معلوم نشود. حاصل این سیاست موازنه، آن شد که اشتغال حریفان در منازعات پلوپونزی به ایران فرصت داد تا شهرهای یونانی آسیای صغیر را دوباره به انقیاد خویش درآورد، پادگان های ایرانی را در آنجاها مستقر سازد و حتی مالیات های معوق را بازستاند. روانه ساختن سکه های طلای ایرانی به جای سربازان ایرانی به آن سوی مرز و تطمیع هر یک از طرفین مخاصمه، کار را بر یونانی ها مشکل و بر ایرانی ها آسان می ساخت. طلای ایران برای اغوای آتن بر ضد اسپارت در این نبردها به کار می رفت، بدون این که بین ایران و یونان درگیری رخ دهد. با صرف طلا و رشوه، تنور جنگ گرم نگاه داشته می شد.»
نکته مهم این است که سیاست داریوش دوم و اردشیر اول فقط شامل حمایت مالی متوازن از طرف های جنگ نمی شد. بعد از پایان جنگ اول پلوپونزی و در حالیکه آتن و اسپارت به صلحی 50 ساله دست پیدا کردند، یکی از سرداران آتنی به نام «آلکبیادس» صلح را نقض کرده و به شهرهای متحد اسپارت یورش برد و زمینه ساز جنگ دوم پلوپونزی شد. جالب اینکه این شخص بعد از مدتی از آتن گریخت و به ایران پناهنده شد. این احتمال وجود دارد که سیاست هخامنشیان باعث به هم زدن صلح توسط او شده و در واقع او از سمت ایران تحریک شده بود تا مجددا جنگ را آغاز کند. اتفاقات کوچکی که روند صلح بین اسپارت و آتن را متوقف می کردند بسیار زیاد بوده و شواهد نشان می دهد دست امپراتوری پشت این کارشکنی ها بوده است.
سیاست هخامنشیان سرانجام باعث شد جنگ های پلوپونزی چند ده سال طول کشیده، دولت – شهرهای یونانی به خصوص آتن ضعیف شوند و به راحتی تحت نفوذ ایران قرار بگیرند. سیاست اردشیر و داریوش بارها و بارها در طول تاریخ به کار رفته و چالش ها را به نفع طرفی کرده که بیرون درگیری و اختلاف ایستاده و از جنگ سود می برد.
امید است که این سیاست این بار در مورد خود ایران به کار گرفته نشود و پل های صلح و دیپلماسی برای همیشه فرو نریزد.
هرکس به خیال خام اش خواهد نان خودش راهم ازدست میدهد.کاربه عمل براید نه به حرافی.حادثه رشدی هم کارخود اتگلیس هست . دلیلی ندارم اما حس من تاحالا به من دروغ نگفته است.چون جاهل تیزبین انچه راکه میسازد برای منفعت میسازد اما وقتی که دیگرمنفعتی برای اونداشته باشد یا منفعت بزرگتری را درپس ان ببیند قطعا ساخته خود راهم خراب میکند.
با حس کار کردن خوبه اونهم در مسایل عاطفی در سیاست دنبال پدر سوختگی ها باش .
ماهرگزدنبال پدرسوختگی ها نمیگردیم،چون انها راخوب میشناسیم.این هم مشکل خودشون هست که این راه ها راانتخاب میکنند.
جناب متفاوت ساندیس خور بسیجی
مزدور باهمین حسها وتوَهُمات ایران وایرانی طی ۴۳ سالرابخاک سیاه نشاندید
سرنوشت ۸۰ ملیون ایرانی دست چندصد نفر ضد ایرانی هست که هیچ وقت براشون اولویت منافع مردم ایران نبوده ونیست
وگرنه که چرا باید ۲۰۰ تا کشور در دنیا وجود داره فقط ما برجام و ... داشته باشیم
البته پهپاد داریم!!!!!!!!!!!!
از عربستان هم نباید غافل شد
روسه ها منفعت بیشتری ازاین جریان می برند
حزب الله لبنان هم از ياد نره
بله ،مردم همیشه در صحنه و ولایت مدار ایران، قربانی هستند .
مشگل ایران و آمریکا سیاسی است ، کوته بینانه است که فکر کنید لا یک توافق با چند توافق هنه چیز عادی می شود.
هر چند توطئه و شیطنت خوی شیطان بزرگ است🔍🔎
امریکا با ایران هیچ مشکلی ندارد.منافعش در منطقه چنین ایجاب می کند.امریکا برای منافع حال و اینده خود,نه تنها اوکراین بلکه کل اروپا را هم به ورطه اشوب عمدی می کشاند. در پی سیاستهای ضد چینی امریکا,به زودی کشورهای اسیای شرقی و استرالیا هم به گرداب تایوان درخواهند غلتید.
سیاوش جان شیطان اصلی خودتی مزدور
ابطحي و عبدي بروند دوغشان را بخورند
برجام حاصل خيانت اصلاح طلبهايي مثل شماست كه مملكت را به پشيزي فروختيد و بچه گانه يكطرفه تعهدات ايران را اجرا كرديد . برجام ريالي براي مملكت نفع نداشت فقط براي شماها مدال و سكه داشت .
کوته فکرانی که به خاطر یک ساندیس و کمی حقوق فقط حرف مفت میزنند کمی فکر کنند تنها یک فایده برجام این بود که زن شوهر دار از نداری تن فروشی نکنند مرد از بی پولی و عصبانیت همسرش را نکشد و ///
مگر برجام فائده ای داشت مگر برای کاسبان برجام!!!
کوته فکرانی که برای خوردن آب شنگولی و حقوق بالائی که برای دفاع از برجام بیهوده می گیرند خوب فکر کنند و کلاهشان را قاضی ،برجام جز دربدری و فلاکت و عقب ماندگی برای کشور هیچ فائده ای نداشت
جناب شناس ساندیس خور بسیجی
جناب ناشناس ساندیس خور بسیجی خاعن
بدبختی اینه که تمام اختیارات دست گروهی کوچک وپر قدرت افتاده که غیراز منافع وجیب خودشون هیچ چیز دیگری برایشان مهم نیست .حنی نایودی ایران وایرانی .
این حرفها را ول کنید به دادستان شیراز و رییس قضاییه وقت و بازجو خبرنگاران و شریعت مداری و رائفی پور و یامین و رادیو تلویزیون و مابقی عربده کشان بگید بروند آمریکا به افراد آمریکایی یاد بدهند متهم باید چون سپید ه رشنو آش و لاش و چون نوید افکاری قبلا حکمش صادر شده باشد.
امریکا حقا شیطان بزرگ است و درشیطنت تاکنون کم نظیر بوده است.امریکا که رئیس جمهوری خودش کندی را قربانی برنامه های جنگجویانه خود کرد برای ازمیان برداشتن یک برگه سوخته مانند سلمان رشدی مانعی نمی بیند.امریکا که بر سر قتل فجیع جمال قاشقچی ان همه زر و زار زد و اخر کار با قاتلش به رقص شمشیر بر خاست,برای انسانهای دیگر چه ارزشی می تواند قائل شود؟امریکا می خواهد از مخلوقات کفگیر به ته دیگ خورده اش تضمین وفا داری و خدمتگذاری بیشتری نسبت به خود بگیرد.امریکا دربرابر قدرتهای مدعی دیگر جهان هنوز خودرا برتر می بیند و می خواهد برتر از این هم باشد.
ایران رییس جمهور خودش رو قربانی این رییس جمهور (رئیسی) نکرد؟ که برجام رو نزارن به توافق برسه تا خودشون این کار رو بکنن؟
آیا قربانی نکرد که با قاتل سردار سلیمانی بر سر یک میز بشینه و مذاکره کنه؟
آیا قربانی نکرد که همین دولت فعلی تمام خطوط قرمزی که در دولت قبل دم میزدن و رسانه ای میکردن الان ازش عقب نشینی کردن؟
آیا ایران نمیخواهد از مخلوقات کفگیر به ته دیگ خورده یمن و فلسطین و لبنان تضمین وفا داری و خدمتگذاری بیشتری نسبت به خود بگیرد؟
#کمی_تفکر
احسنت جناب ایران. پس به قول ایشون بعد آمریکا حقا که ما هم شیطان بزرگیم.
چه میگویی
امید هست بر ضد ایران به کار گرفته نشود؟
اگر تهدید ایران نبود کجا اعراب به اسرائیل باج میدادند ورابطه و ..
اسرائیل حتی خواب ارتباط با عربستان و امارات ..را نمیدی و اینجا یک طرف جنک پلوپنگننزی ایران هست هم تحریم شده هم ضعیف شده هم محصور و هم موجب اتحاد عرب و یهود
متاسفانه همین طور است
به این کار داریوش میگویند تیزهوشی و سیاست و تاکتیک جنگی نه سندروم! سندروم چیزی است مانند بیماری و بد پیامد مانند سندروم استکهلم! یا سندروم هوچکین که یک بیماری است. سندروم بار بداگهی یا منفی دارد!
بی جا پیکنند ایران را رسوا و بدنام پیکنند و برای سر یک نویسنده جایزه مینهند. در پایه ایا شما میدانید گه کتاب سلمان رشدی در مورد اسلام نبود و شما کله ...اشتباه فهمیدید و تازه اگر هم بود ازادی گفتار یک پایه اصلی حقوق بشر و در همه کشورهای درست حسابی در قانون امده است!
اخر نان ودلار مفت خیلی ها از تحریم ونبودبرجام تا مین می شود وهم چنین قدرت و سمت ودشمن فرضی
کار خودشونه
درود بر سلمان رشدی قهرمان.