چرا مردم کشورهای خاورمیانه دیگر به آمریکا اعتماد نمیکنند؟
نظرسنجی انجام شده توسط موسسه «گالوپ»، یک سازمان بینالمللی نظرسنجی، نشان میدهد که مردم کشورهای خاورمیانه دیگر به، به اصطلاح «تعهدات دموکراتیک» ایالات متحده اعتماد نمیکنند و اکثر مردم منطقه از ایالات متحده انتقاد میکنند که چرا به کشورهای دیگر برای تصمیمگیری درباره آینده سیاسیشان اجازه نمیدهد.
بر اساس گزارشی که در وب سایت «هیل» آمریکا در روز هفتم آوریل (18 فروردین) منتشر شد، نظرسنجی منتشر شده توسط گالوپ در همان روز نشان داد که 20 سال پس از آغاز جنگ عراق توسط ایالات متحده، 72 درصد از پاسخ دهندگان عراقی نسبت به قصد آمریکا در این جنگ تردید داشته و دیگر بر آن باور نیستند که هدف از تهاجم ایالات متحده به عراق، ساخت دموکراسی بوده باشد. پاسخ دهندگان ایرانی با 81 درصد بیشترین بی اعتمادی را به آمریکا از خود نشان دادند. در کشورهایی مانند یمن، پاکستان، لبنان، لیبی و افغانستان این نسبت بین 61 تا 68 درصد است.
مردم 12 کشور خاور میانه از آمریکا به دلیل دخالت در آینده سیاسی دیگر کشورها انتقاد کردند. ایران همچنان در صدر این لیست است؛ 80 درصد از پاسخ دهندگان ایرانی به ایالات متحده اعتماد ندارند که «اجازه دهد کشورهای خاورمیانه خودشان برای آینده خود تصمیم بگیرند». ترکیه، تونس، فلسطین و عراق با 78 تا 71 درصد از نظر میزان دید منفی درباره ایالات متحده در رتبههای بعدی قرار دارند. مردم 13 کشور دیگر باور ندارند که ایالات متحده «بهبود اقتصادی» مردم محلی را دنبال کند. کشورهای ایران، ترکیه و تونس با نرخها بین 74 تا 82 درصد جایگاه اول تا سوم را در این خصوص دارند.
چرا پاسخ دهندگان ایرانی شرکت کننده در این نظرسنجی بیشترین میزان بیاعتمادی و نظر منفی را نسبت به آمریکا دارند؟ دلیل آن روشن است، زیرا دولت بایدن همچنان از سیاست به اصطلاح « فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران پیروی میکند. اگرچه حقایق بارها ثابت کرده که «فشار حداکثری» جز افزایش تقابل، تأثیرات مثبتی نخواهد داشت، اما سیاستمداران آمریکایی هرگز حاضر نیستند از ایده اعمال فشار برای وادار کردن کشورهای دیگر به تسلیم دست بکشند.
بنابراین، چرا مردم تقریباً در تمام کشورهای خاورمیانه نیز دیگر به ایالات متحده اعتماد ندارند؟ تاریخ بهترین معلم است و الهام مردم از تاریخ نسبت به هر چیز دیگری عمیقتر است.
پس از پایان جنگ سرد، ایالات متحده تقریبا همیشه درگیر تمام درگیریها و جنگهای بزرگ در خاورمیانه بوده است. ایالات متحده نه تنها متحدانی را برای راه اندازی جنگ خلیج فارس، جنگ افغانستان، جنگ عراق و غیره در کنار هم جمع کرده، بلکه عمیقاً در جنگ لیبی و جنگ سوریه شرکت کرده و بلایای انسانی را که به ندرت در جهان دیده میشود، به همراه آورده است. بر اساس مطالعه پروژه «هزینه جنگ» دانشگاه «براون» در ایالات متحده، بیش از 174000 نفر به طور مستقیم در جنگ افغانستان جان باختند که از این تعداد بیش از 47000 نفر غیرنظامی بودند. علاوه بر این، حدود 209000 غیرنظامی عراقی در جنگها و درگیریهای خشونت آمیز جان باختند و حدود 9.2 میلیون عراقی پناهنده یا مجبور به ترک وطن خود شدند.
ایالات متحده «دموکراسی به سبک آمریکایی» را به زور در خاورمیانه ترویج میکند، اما در میان کشورهایی که توسط ایالات متحده به شیوه «دموکراتیک» بازسازی شده، کدام یک از آنها به صلح و توسعه و شکوفایی دست یافتهاند؟ سیاستمداران آمریکایی همیشه میگویند که «به تو آزادی میدهیم»، اما هرگز جرات نمیکنند بگویند «به تو رفاه میدهیم» یا حتی جرات نمی کنند بگویند که «به تو صلح میدهیم»، زیرا آنها فقط تمایلند «به شما سلاح بفروشند». برای حفظ بزرگترین هزینه نظامی در جهان، ایالات متحده که توسط مجتمع نظامی-صنعتی گروگان گرفته شد، نیاز به ایجاد درگیریها و دشمنان مستمر در جهان دارد.
با میانجیگری چین، ایران وعربستان سعودی اخیراً به آشتی تاریخی دست یافتهاند به گونهای که روند آشتی را در کل منطقه خاورمیانه به پیش برده است. این یک رویداد تاریخ ساز در آسیای غربی پس از قرن بیست و یکم محسوب میشود و نظم جدید نویدبخش در خاورمیانه در حال شکل گیری است. طی چند دهه گذشته، آمریکا میانجی اصلی خاورمیانه بوده است، اما در این رویداد تاریخی، ایالات متحده نقش فعالی نداشته و حتی نقش خرابکار را ایفا کرده است. بر اساس گزارشهای رسانههای آمریکایی، «ویلیام برنز»، مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، چند روز پیش به طور مخفیانه به عربستان سعودی سفر کرد و از پذیرش میانجیگری چین برای از سرگیری روابط دیپلماتیک با ایران توسط عربستان سعودی ابراز «ناامیدی» و «تعجب» کرد. این مقام آمریکایی تاکید کرد که ایران و سوریه هنوز هم در لیست تحریمهای آمریکا قرار دارند.
در مواجهه با تغییرات بزرگی که در یک قرن گذشته دیده نشده، معلوم است که ایالات متحده آماده پذیرش آن نیست. قوه فکری سیاستمداران آمریکایی از تعادل خارج شده و به شدت مضطرب هستند. آنها همچنان به «نگاه از موضع قدرت» میاندیشند و فکر میکنند همه چیز با ارعاب، مهار، تحریم یا حتی جنگ میتواند انجام شود. با این حال، نشانههایی از تسریع روند دلارزدایی در سراسر جهان نشان میدهد که روزهایی که ایالات متحده بهطور عمدی از چماق تحریمی استفاده میکند، رو به پایان است.