عهدنامه‌ ترکمانچای یا جنگ ترکمانچای؟

اشاره جواد ظریف به قرارداد ترکمنچای در یادداشت اخیر بحث‌هایی را برانگیخت و هر چند در برنامه 7 ساعته کلاب‌هاوس به بسیاری از اتهامات و ابهامات پاسخ داد اما این نوشته هم حاوی نکاتی واقع بینانه ودرس آموز است.

عهدنامه‌ ترکمانچای یا جنگ ترکمانچای؟

بازنشر نوشتۀ آقای امیر ناظمی درچند سال قبل هم می تواند برای مخاطبان مفید باشد:

هر شکستی پل پیروزی نیست؛ گاه می‌تواند پلی به سوی یک شکست بزرگ‌تر شود. هنر تبدیل شکست به موفقیت از بازاندیشی و یادگیری از شکست‌ها آغاز می‌شود. آیا اشتباه ما ایرانیان شیوۀ مذاکرات مان بود؟ یا اشتباه برآوردهای نادرستی بود که منجر شد به جنگی غیرضروری و نهایتا امضای عهدنامه؟
همه‌ی مشکل تاریخ‌نخوانی ما از همین نقطه آغاز می‌شود؛ یعنی جایی که ما ننگین بودن را به یک عهدنامه نسبت می‌دهیم. اما واقعیت آن است که ما وارد یک بحران غیرضروری شدیم به نام جنگ دوم ایران و روسیه! جنگی نابرابر که متوقف کردنش جز از طریق یک عهدنامه امکان‌پذیر نبود! و شاید ترکمانچای کمترین هزینه‌ای بود که برای این منظور می‌شد پرداخت.

  سال ۱۸۱۳ م. (۱۱۹۲ ه.خ.) معاهده‌ی گلستان میان ایران و روسیه منعقد شد. معاهده‌ای که به دلیل مشکلات روسیه در جنگ با فرانسوی‌ها، با کمترین میزان باج‌خواهی و با تمایل روس‌ها منعقد شد. اما زخم این معاهده بر تن ایرانیان باقی ماند. ۱۳ سال بعد از معاهده‌ی گلستان، ایرانیان خودخواسته وارد نبردی نابرابر شدند، که در عمل منجر به شکست سنگینی شد! تا شکست اول پلی باشد برای شکست دوم!

  اما چه شد که ما شکست دوم را خوردیم؟ و چرا بازخوانی آن برای ما ضروری است؟ ریشه‌های شروع جنگ برآوردهای اشتباه سیاستمداران ایرانی بود که در ادامه آمده است.


  برآورد اشتباه ۱: ریشه‌های فرهنگ عزت

عباس میرزا در تمام ۱۳ سال بعد از گلستان، روحش آزرده از شکست بود. او همواره به دنبال جبران حیثیت و آبروی از دست رفته‌اش بود. «فرهنگ عزت» به عنوان یکی از بنیادهای فرهنگ ایرانی، توصیه‌اش مشخص است: برای اعاده حیثیت باید عهدنامه را نقض می‌کردیم! عباس میرزای زخم‌خورده وقتی دید نیکلای اول جانشین الکساندر در روسیه شده است، فکر کرد زمان خوبی است تا به جبران حیثیت اقدام کند.

   برآورد اشتباه ۲: جنگ ضربه‌ای

عباس میرزا نمی‌خواست وارد یک جنگ تمام عیار شود. او می‌خواست با یک «ضربه ناگهانی» خود را در موقعیت بالاتری برای بازبینی «معاهده‌ی گلستان» قرار دهد. عباس میرزا به این ترتیب این نقشه را کشید تا وانمود کند که نیروهای مرزی سر خود وارد یک درگیری شده‌اند و بعد از آن‌که چند ولایت و قلعه را گرفتند، روس‌ها را وادار به مذاکره و تغییر مثبت در معاهده‌ی گلستان کند.

او می‌دانست که نتیجه‌ی یک جنگ تمام‌عیار شکست سنگین ایران است؛ اما برآورد اشتباه وی آن بود که روس‌ها برای چنین حمله‌ای بی‌صبرانه منتظر هستند! آن‌ها منتظر نقض معاهده از طرف ایران بودند. پس از این ضربه‌ی ناگهانی، روس‌ها با اطمینان خاطر پیش‌روی اولیه‌ی ایران را تحمل کردند تا بتوانند با ورود به یک جنگ تمام عیار به سمت مرزهای ایران حمله کنند و تا تبریز پیش بیایند.

   برآورد اشتباه ۳: جنگی با اهداف داخلی

عباس‌میرزا اما در این جنگ اهداف داخلی جدی نیز داشت. او می‌خواست موقعیت خود را برای جانشینی فتحعلیشاه تحکیم کند. برای همین هم بود که در عهدنامه ترکمانچای تنها بند نامتعارفش تاکید بر حمایت روس‌ها از جانشینی عباس‌میرزا به عنوان شاه بعدی ایران است! گرچه فتحعلیشاه در دل راضی به این جنگ نبود؛ اما نتوانست مانع بروز جنگ نیز شود. جنگ‌هایی که با اهداف داخلی شروع شده‌اند اغلب در جهان به شکست‌های بزرگ برای ملت‌هایشان منجر شده است!

   برآورد اشتباه ۴: غیرت به جای فناوری!

وضعیت دو ارتش ایران و روسیه از حیث فناوری نابرابر بود. عباس میرزا فکر می‌کرد با اتکاء صرف بر مقدسات مذهبی می‌تواند بر فناوری و ارتش آماده‌ی روس غلبه کند. به همین دلیل بود که به تحریک علما اقدام کرد. در این میان حمایت «سید مجاهد» به او کمک کرد. سید پس از صدور فتوای جهاد از کربلا به تهران آمد و سایر علماء را نیز همراه ساخت.

  اشتباه در جنگ، نه عهدنامه

ترکمانچای حالا یک نمونه برای ناکارآمدی مذاکره شده است! اما واقعیت آن است که ترکمانچای نتیجه‌ی اشتباهاتی بوده که ما را به امضاء آن کشاند؛ نتیجه‌ی راه‌انداختن جرقه‌ی جنگی که قابل کنترل نبود! در این عهدنامه، روسیه در قبال پول شهرهای تسخیر شده تبریز، ارومیه و ... را ترک کرد؛ اما بیش از هر چیز، تحقیری بود که مثل خوره روح ما را قرن‌ها خورد!

ترکمانچای نتیجه‌ی اشتباه سیاستمدارانی بود که فکر می‌کردند می‌توانند با یک ضربه‌ی ناگهانی، دست بالاتر را در بازبینی و لغو برخی از بندهای معاهده‌ی گلستان بیابند. برآورد اشتباه آنان منجر به شروع یک جنگ خونین، تلفات بالا و نهایتا شکستی بزرگ شد. برای خواندن تاریخ «نسخه فارسی عهدنامه ترکمانچای» لازم نیست؛ بلکه باید از اشتباهات سیاستمدارانی آغاز کنیم، که از یک شکست، شکستی بزرگتر ساختند!

منبع: عصر ایران
کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 6
  • ناشناس
    2

    اگه هزینه شا خود اون حکام وسیاستمداران میدادند هرگز چنین گوهی نمی خوردند .مشکل اینه که همیشه هزینه را مردم باید بدهند .

  • ناشناس
    0

    حالا قراره از برجام بدتر قرارداد ببندیم یا هزینه بالاتری بدیم. خدا به خیر کنه.

  • ساوالان
    0

    برای ملت ترک بد نشد

  • ناشناس
    0

    الان هم مستعمره روسها هستیم مگر غیر از اینه

  • د.فولادی
    0

    بادرودبه روان ولیعهدمظلوم عباس میرزا وقائم مقام پیشکاروهمراه ایشان ونویسنده وخواننده محترم نویسنده محترم شروع دوردوم جنگهاراناشی ازسوءبرداشتهاومحاسبات غلط مرحوم عباس میرزامعرفی کرده واین کاملاغلطه.
    شروع جنگ رابایدمتاثراز۱-فشارروحانیهای ساکن عراق، صدورفتوای جهاد وحتی نمایش آمادگی حرکت خودشان به سمت ایران وقفقاز دانست که متشرع بودن شاه وعباس میرزای فرمانده سپاه رازیرسوال وآزمون دشواری برده بود.(درحالیکه آقایان خودعلماپندارهیچ شناخت وآگاهی ازموازنه قوا وضع نظامی اقتصادی سیاسی دوطرف رانداشتند"مثل امروزی هاشون")،براطلاعات دقیق وتخصصی مرحومین قائم مقام وعباس میرزاانگ لامذهبی وبی غیرتی زدند.۲.شاه مزورومحتاج رای ونظرآخوندها و۳.فرزندنابکارش محمدعلی میرزای دولتشاه که میخواست عباس میرزارامقصرجلوه داده خوار وخفیف نموده خودرا ولیعهدوسپهسالاروباعرضه ترازعباس میرزا(بلانسبت )نشان دهد.وتوده نادان ومقلدچشم وگوش بسته وسایرعوامل فشاردانست که همگی عباس میرزای ناکام رادرمنگنه گذاشتند.[شاه تاسلطانیه زنجان لشکرکشید،محمدعلیمیرزاادعاکردامام زمان پرچم فرماندهی برایش فرستاده،روحانی ها نمایش فریبنده واغواگرحرکت برای جهادرابافتواهاشان همراه کردند.....]همه اینها کلاه جنگ احمقانه ونابرابررا،باهمه اخطارهای قائم مقام وعباس میرزا،برسرسپهسالارعباس میرزانهادند،بافشاروفریب وحرکتهای احمقانه.
    اماپیامدهای کنش ناآگاهانه وعاری ازبینش نظامی واستراتژیکشان راناجوانمردانه برگردن ولیعهد فلکزده،عباس میرزا انداختند.
    کاش نویسنده که مردم رابه تاریخ خوانی دعوت کرده اندبه دورازریاکاری وتزویر واقعیتهارامیگفتند، نه اینکه شاه،روحانیهای مفتی به جهاد،محمدعلیمیرزای متقلب وسایرعوامل راتبرئه کنند.خداپدرخسروچاخان(معتضد)رابیامرزد.

  • امیری
    0

    عدم حمایت فتحلیشاه به تحریک روحانیون ازعباس میرزاگویافراموش شده(عمدایاسهواالله اعلم)