انتخابات 1402و بحران حزبی/ شکست ائتلاف اصولگرایان در مقابل بحران وجودی اصلاح طلبی/ قالیباف در لبه تیغ؛ چه گروهی پیروز رقابت ها می شود؟
اصولگرایان که حالا قدرت مطلق را در دست دارند، دچار انشقاق شده اند. میان جبهه واحد اصولگرایی اختلافات شدید پیش آمده است. طرفداران قالیباف و جبهه پایداری که در سال 94 ائتلاف کردند، حالا قادر به تکرار تجربه 4 ساله خود نیستند.
به گزارش خبر فوری، فیلسوفی یک بار گفته بود که ذات سیاست را یک «نیرو» تشکیل داده است؛ پویایی صفت ذاتی آن است؛ نمی تواند متوقف شود و باید دائما در حرکت باشد. این صفت و ویژگی باعث می شود که قدرت سیاسی شروع به زاییدن ضد خود کند و به مبارزه با آن بپردازد تا بتواند به حرکت نیروی قدرت تداوم بخشد. این مساله ای است که ذات منطق قدرت سیاسی را تشکیل می دهد و در مصادیق مختلف قابل تشخیص است. انقلاب روسیه در ابتدا محل تقابل خاندان رومانوف و مخالفان و منتقدان اصلاح طلبش بود.
بعد از پذیرش اصلاحات توسط رومانوف ها، انقلاب فوریه رخ داد و منتقدان اصلاح طلب، خود به دو دسته تقسیم شدند. گروهی معتقد به حذف سلطنت بودند و گروهی مخالف این ایده بودند. کرنسکی به عنوان نماینده دسته اول، به عنوان نخست وزیر دولت مستعجل انتخاب شد. بعد از به قدرت رسیدن کرنسکی، مخالفان سلطنت نیز به چند دسته تقسیم شدند. کمونیست ها یک طرف و لیبرال ها طرف دیگر قرار گرفتند. در نبرد این دو گروه، کمونیست ها پیروز شدند و انقلاب اکتبر به وقوع پیوست.
بعد از به قدرت رسیدن کمونیست ها، بلشویک ها در مقابل منشویک ها قرار گرفته و گروه اول گروه دوم را کنار زد و به تنهایی به قدرت رسید. مرور تاریخ انقلاب شوروی منطق قدرت را نشان می دهد. قدرت هیچگاه آرام نمی ایستد.
گروهی که به قدرت می رسد به سرعت به دو یا چند گروه متقابل تقسیم می شود و این گروه ها نیز شروع به تقابل با هم می کنند. بعد از پیروزی یک گروه بر دیگران، آن گروه نیز شروع به تقسیم کرده و چند دسته می شود و الی آخر.
منطق قدرت در ایران بعد از انقلاب
منطق فوق الذکر در ساختار قدرت ایران نیز قابل تشخیص است. بعد از انقلاب اسلامی گروه های مختلف از گردونه رقابت کنار رفتند. بعد از تثبیت قدرت حزب جمهوری اسلامی، اختلافات میان دو جناح این حزب شروع شد. گروهی با نام «پیروان خط امام» در مقابل بخش دیگری قرار گرفتند که پس از ارتحال امام رفته رفته تبدیل به حزب حاکم شدند. این انشقاق در سال های بعد گسترده شد و در دهه 70 به رقابت اصلاح طلبان و اصولگرایان انجامید. منطق قدرت به تعادل قوا میان اصلاح طلبان و اصولگرایان انجامید.
بعد از اینکه اصلاح طلبان به قدرت رسیده و دولت و مجلس را در دست می گرفتند، چند دسته شده و انشقاق می یافتند و همین امر باعث عدم ائتلاف و اتحادشان در انتخابات آتی می شد و به پیروزی اصولگرایان می انجامید. این اتفاق برای اصولگرایان نیز می افتاد. وقتی اصولگرایان در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری به پیروزی می رسیدند دچار انشقاق حزبی شده و در نهایت، رقابت را به اصلاح طلبان می باختند.
در انتخابات 1384، اصلاح طلبان که قدرت را در دست داشتند، نتوانستند به ائتلاف رسیده و با نامزدی همزمان مهدی کروبی، مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده، چند دسته شدند و همین امر به پیروزی احمدی نژاد اصولگرا انجامید. از آن سو، اصولگرایان در سال 92 نیز نتوانستند به جمع بندی برسند و نامزدهای پرشمار این حزب و جریان، رقابت را به حسن روحانی که با تدبیر مرحوم هاشمی، با اصلاح طلبان ائتلاف کرده بود، باختند.
این مساله در ادوار انتخابات مجلس نیز تکرار شده است. بعد از پیروزی نسبی اصولگرایان در انتخابات مجلس سال 1386 و 1390، اصلاح طلبان به ائتلافی بزرگ رسیده و خود را برای انتخابات 1394 آماده کردند. آنها یک لیست واحد برای شهر تهران ارائه دادند و از تمام طرفداران خود خواستند که به تمام اعضای لیست رای دهند. سیاست آنان پاسخ داد و تمام اعضای لیست آنان موسوم به "امید" توانستند به مجلس راه یابند و با نتیجه 30 بر صفر اصولگرایان را در تهران شکست دهند.
بعد از چند سال، میان اصلاح طلبان اختلاف رخ داد. پیروان حسن روحانی و اعتدالگرایان، کارگزاران و اصلاح طلبان سنتی نتوانستند وحدت خود را حفظ کرده و لیست واحدی برای انتخابات مجلس سال 1398 ارائه دهند.
اصولگرایان از این فرصت استفاده کرده و به ائتلاف رسیدند و توانستند باخت 30 بر صفر سال 94 را جبران کرده و هر 30 عضو لیست خود را راهی مجلس کنند.
انتخابات 1402و بحران حزبی/ شکست ائتلاف اصولگرایان در مقابل بحران وجودی اصلاح طلبی
به نظر می رسد این حادثه در سال 1402 نیز قابل تکرار باشد. اصولگرایان که حالا قدرت مطلق را در دست دارند، دچار انشقاق شده اند. میان جبهه واحد اصولگرایی اختلافات شدید پیش آمده است. طرفداران قالیباف و جبهه پایداری که در سال 94 ائتلاف کردند، حالا قادر به تکرار تجربه 4 ساله خود نیستند. رئیس مجلس با اتهامات مختلفی از جانب خود اصولگرایان مواجه است (اینجا بخوانید) و به نظر می رسد قدرت رهبری اش کمتر و کمتر می شود.
گروهی از اصولگرایان سنتی تاکید دارند که یک لیست واحد توسط جبهه اصولگرایی ارائه شود. در مقابل، گروهی از طرفداران جبهه پایداری منتقد لیست ها شده و تاکید کرده اند که رای به لیست واحد به معنی انتخاب افراد، بدون شناخت کافی است (اینجا بخوانید).
با وجود اختلافات زیاد میان اصولگرایان، شاید این فکر به ذهن خطور کند که نوبت اصلاح طلبان است که به پیروزی برسند. اما تقریبا همه می دانند که اصلاح طلبان قادر به پیروزی در انتخابات 1402 نیستند. جبهه اصلاحات از سال 96 تاکنون دچار اختلافات درونی شدیدی شده (اینجا بخوانید) و همین اختلافات باعث شده که اصلاح طلبان در رقابت های داخل ساختار قدرت شکست بخورند. اصلاح طلبان رویکرد واحدی برای انتخابات جاری ندارند و حتی در مورد شرکت یا عدم شرکت در انتخابات دچار اختلاف نظر هستند.
این مساله به این منجر می شود که اصولگرایان بتوانند در انتخابات 1402 پیروز شوند اما به نظر می رسد که اولا این پیروزی شکننده باشد و صرفا به علت عدم وحدت رقیب حاصل گردد و ثانیا، احتمال پیروزی لیست بر افراد کمتر از دوره قبل است و بعید نیست افرادی از لیست های موازی به پیروزی برسند.
رای نمیدهم
رفراندومو خواست اکثریت مردم . اقلیت جیره بگیر نابود میگردد
بدرک
حرف مفت..
اینم شد رقابت .رای نمیدهیم
هرکی رای بده یعنی پذیرش وضع موجود، تغیر برای انتخابات آزاده نه برای ...
ازوضع موجودناراضی ام ولی به کوری چشم اپوزیسیون رای میدم
13:02 جهالت شماها باعث بوجود اومدن اپوزيسيون شده چرا که در شماها عقل و عقلانيت فهم و شعور وجود نداره اگه وجود داشت میدانستی در قبال رای ت چه در این دنیا چه اخرت مسولی جواب پس میدی
اپوزیسیون در مشروطه نیز بود ونمی خواستند ما آزاد باشیم و همیشه زیر سلطه اندکی خواندن تاریخ آرزوست .درود بر کسانی که در جنگ رسانه ای غرب گم نمیشوند
بعضی ها هم کار رو به اونجا رسوندن که انتخاب حاکم فاجر بهتر از انتخاب نکردنه. معنیش اینه ما بر مقدرات این کشور سواریم رای مردم رو برای بقاء وضع موجود میخواهیم نه چیز دیگری .
قالیباف بزودی از همه سمت ها برکنار و محترما برای بررسی پرونده هایش در اختیار قوه قضاییه قرار میگیرد ،مم باقر دیگه از قبلی ها کلفت تر نیس که
به کوری چشم مصیح دلاری علی کریمی خائن وغربگداهارای میدیم همراه همه ی دوستام
فقط خدا کنه قالیباف پیروز نشه چون به انقلاب واعتماد مردم واعتبار مجلس ضربه زد
قالیباف هم ازصنوق درمیاد هم رئیس مجلس میشه
چه اصولگرا و چه اصلاح طلب هرکدوم رای بیارن بازنده بخش اعظم مردم که شهروند درجه دو محسوب میشن هستند
چون اینها فقط به فکر خودشون و اطرافیان خود هستند
وقتی یه زلزله بیاد دیگه این دسته فامیلای اقلیت نیست بکلی همه ازبین میریم و میرن فقط گدا زاده هاشون میمانند که انشالله با اونا ایران نابود میشن میان پ ل میبرن ومیرن
لعنت به تمام این مفت خورا
اگه رای ندم مسیح علینژادوکریمی وطن فروش خوشحال میشن پس شده رای سفیدبندازم صندوق میرم تاچشتون دراد
آنکس که نداند و بداند که نداند اندر جهل مرکب ابد دهر بماند
چرا شعرو تغییر میدی
آن کس که نداند و نداند که نداند ...
آن کس که بداند و بداند که بداند
اسب خرد از گنبد گردون بجهاند
آن کس که بداند و نداند که بداند
آگاه نمایید که بس خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
رأی بدهیم به کاندیدای اصلح بهتر است. نمیخواستم رای بدم ولی اتفاقی تاریخ ایران را خواندم و بهترین نتیجه این شد خودمان مسیر زندگیمان را تائین کنیم بهتر است تا دیگران برای ما.....
آورین. تائین کن!
دانستن تاریخ هم مثل سوادت است!!!!
دانشمند الان که اصلاح طلب تایید نشده که به اجماع برسند یا نرسند وبا اصولگرایان رقابت کنند..خدا وکیلی چی زدی که این جور تحلیل می کنی؟؟؟!!!
رای می دهم به خاطر خرازی،همت،جهان آرا،باکری،سلیمانی.....