مذاکرات ایران و آمریکا از نگاه سایت اوراسیا ریویو

تحریم‌های اقتصادی در سال‌های اخیر، فشار گسترده‌ای بر اقتصاد ایران و معیشت مردم وارد کرده است. مذاکرات می‌تواند راه را برای کاهش تحریم‌ها، آزادسازی منابع ارزی و گشایش در روابط اقتصادی هموار سازد.

 مذاکرات ایران و آمریکا از نگاه سایت اوراسیا ریویو
 ابتدا مختصری درباره اوراسیا ریویو (Eurasia Review):
 
اوراسیا ریویو، وب‌سایت خبری و تحلیلی مستقل است که به پوشش موضوعات مرتبط با سیاست، اقتصاد، امنیت، محیط‌ زیست و مسائل اجتماعی در سطح جهانی، به‌ویژه در مناطق اوراسیا، خاورمیانه، آسیای مرکزی و شمال آفریقا می‌پردازد. این پایگاه رسانه‌ای میزبان مقالات تحلیلی، یادداشت‌های کارشناسانه و دیدگاه‌های متنوع از نویسندگان، پژوهشگران و تحلیلگران سیاسی از سراسر جهان است و به‌طور خاص بر این موارد تمرکز دارد: 
 
     ▪️تحلیل‌های ژئوپلیتیکی و روندهای بین‌المللی
  ▪️انتشار مقالات نویسندگان مستقل، دانشگاهیان و کارشناسانِ حوزه روابط بین‌الملل
    ▪️پوشش موضوعاتی که گاه در رسانه‌های جریان اصلی کمتر دیده می‌شوند
 
   مقر این رسانه در ایالات متحده است، اما محتوای آن غالباً چندجانبه و فرامنطقه‌ای است. به دلیل تنوع دیدگاه‌ها و تحلیل‌های عمیق، بسیاری از پژوهشگران، روزنامه‌نگاران و علاقه‌مندان به مسائل جهانی، این پایگاه خبری را به‌عنوان یکی از منابع مکمل و قابل‌تأمل در کنار رسانه‌های رسمی دنبال می‌کنند.
                                                                                ➖➖➖➖➖➖➖➖

مترجم:

 
مذاکرات ایران و ایالات متحده مسبوق به سابقه است و پیشینه‌ای نسبتاً طولانی و پیچیده دارد که از انقلاب اسلامی تاکنون، بارها در قالب‌های مختلف صورت گرفته است. پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران و قطع روابط رسمی در سال ۱۳۵۹، ارتباطات مستقیم دو کشور بسیار محدود شد. 
 

روند مذاکرات در ۴۵ سال گذشته به این صورت بوده است:

 
۱- در جریان ماجرای مک‌فارلین (ایران–کنترا) در دهه ۱۳۶۰، مذاکرات محرمانه‌ و پر حرف و حدیثی برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان صورت گرفت. 
 
۲- در سال ۲۰۰۱، پس از حملات ۱۱ سپتامبر و در جریان حمله آمریکا به افغانستان، ایران نقش فعالی در تشکیل دولت جدید افغانستان ایفا کرد. دیپلمات‌های ایرانی و آمریکایی در نشست «بُن» (Bonn Conference) با یکدیگر همکاری داشتند، هرچند تداوم نیافت.
 
۳- در دورانِ پس از سقوط صدام حسین (۲۰۰۷–۲۰۰۸)، سه دور مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکا در بغداد برگزار شد که هدف آن، مدیریت اوضاع امنیتی عراق بود. 
 
۴- اما مهم‌ترین دوره مذاکرات مستقیم و رسمی در دوران ریاست‌جمهوریِ باراک اوباما و حسن روحانی انجام شد. این مذاکرات به توافق هسته‌ای (موسوم به برجام JCPOA) در سال ۲۰۱۵ منجر شد و ایران در ازای محدودکردن برنامه هسته‌ای، از لغو تحریم‌ها بهره‌مند شد. 
 
۵- پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ (در دولت ترامپ)، مذاکرات مستقیم متوقف شد، اما در دوره‌های بعد، مذاکرات غیرمستقیم با میانجی‌گری کشورهایی مثل قطر، عمان و اتحادیه اروپا ادامه یافت. تمرکز این گفت‌وگوها بر احیای برجام یا دستیابی به توافق موقت بود.
 
 گرچه مذاکرات ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی، ناپیوسته، پیچیده و اغلب غیررسمی یا غیرمستقیم بوده‌اند، اما گفت‌و‌گوها پیشینه‌ی تاریخی مشخصی دارند. گرچه همیشه اختلافات عمیق و ساختاری در بین بوده، اما دو کشور در شرایط خاص، در موارد امنیتی، منطقه‌ای و هسته‌ای وارد تعامل شده‌اند.
 
در صورت دستیابی به توافق در مذاکرات کنونی ایران و ایالات متحده، آینده‌ی اقتصادی و سیاسی ایران می‌تواند به مرحله نوینی وارد شود. تحقق این چشم‌انداز به عوامل متعدد داخلی و بین‌المللی بستگی دارد و تأثیرات احتمالیِ توفیق در مذاکره را می‌توان تجسم کرد. 
 
بهبود روابط بر آینده اقتصادی ایران اثرگذار است. توافق منجر به کاهش تحریم‌ها، آزادسازی منابع مالی، رفع یا تعلیقِ تحریم‌های نفتی، بانکی و مالی می‌شود. در این شرایط، صادرات نفت افزایش خواهد یافت. با دستیابی به توافق، منابع ارزی بلوکه‌شده ایران در کشورهای مختلف آزاد می‌شوند و این سرمایه می‌تواند در واردات کالاهای اساسی، دارو و تأمین ارز به کار آید. در چنین شرایطی، بهبود روابط بانکی و اتصال به سیستم‌های مالیِ بین‌المللی (نظیر سوئیفت) ممکن می‌شود.
 
دستیابی به توافق، به رشد سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی می‌انجامد. با ایجاد ثبات نسبی، سرمایه‌گذاران خارجی به بازار ایران علاقه‌مند می‌شوند و به‌ویژه در حوزه‌های انرژی، پتروشیمی، حمل‌ونقل، فناوری و گردشگری، شاهد ورود سرمایه خواهیم بود. اعتماد نسبی در بازارهای داخلی نیز تقویت می‌شود و سرمایه‌گذاران داخلی به فعالیتِ بیشتر ترغیب خواهند شد. 
 
یکی دیگر از پیامدهای قابل توجه مذاکرات، کاهش نرخ تورم و تثبیت ارز است. ورود ارزِ حاصل از صادرات نفت و گشایش‌های بانکی، به تقویت ارزش ریال و کاهش تورم می‌انجامد. بهبود وضعیت تولید داخلی و واردات کالاهای واسطه‌ای، مانع از افزایش بی‌رویه قیمت‌ها می‌شود.
 
  آینده سیاسی ایران نیز دستخوش تغییر می‌شود. بهبود روابط ایران و آمریکا، به افزایش نقش دیپلماسی و گرایش به تعامل بین‌المللی می‌انجامد. موفقیت در مذاکرات می‌تواند جایگاه ایران را در عرصه بین‌المللی ارتقا دهد و نشان دهد که حل‌وفصل مسائلِ پیچیده از گذر دیپلماسی ممکن است.در چنین شرایطی احتمالِ ازسرگیری روابط با برخی کشورها و بازگشت به برخی نهادهای بین‌المللی بیشتر می‌شود.
 
 از سویی فضا برای تقویتِ جناح‌های معتدل و عمل‌گرا در داخل فراهم خواهد شد. در صورتِ ملموس بودن نتایج اقتصادیِ ناشی از توافق، قدرت و اعتبار جریان‌های میانه‌رو و متمایل به تعامل در ساختار قدرت افزایش خواهد یافت.
 
از ثمرات مذاکره موفق، امکان بازتعریف فضای سیاسی داخلی و تقویت گفتمانِ «تعامل سازنده با جهان» است.
 
از سوی دیگر، باید به کاهش فشار اجتماعیِ ناشی از بحران معیشت اشاره کرد. بهبود شرایط اقتصادی می‌تواند بخشی از نارضایتی‌های اجتماعی را کاهش دهد و اگر همزمان با بهبود اقتصادی، فضا برای اصلاحات سیاسی و اجتماعی نیز فراهم شود، شکاف دولت و ملت کاهش می‌یابد.
 
این مسیر، پیش‌شرط‌ها و موانعی دارد. پیشبرد چنین چشم‌اندازی در گرو پایداریِ توافق و جلوگیری از لغو آن از سوی دولت‌های بعدی است و به اراده سیاسی برای اصلاحات اقتصادی و شفاف‌سازیِ نظام مالی و بانکی وابسته است. 
 
بدیهی است که مدیریت انتظارات عمومی و جلوگیری از وابستگی شدید به نتایجِ کوتاه‌مدت حائز اهمیت است. ممانعت از کارشکنی بازیگران مخالف در داخل و خارج از کشور نیز در این بین اهمیت بسزائی دارد.
 
مذاکرات ایران و آمریکا، یکی از پیچیده‌ترین و حساس‌ترین موضوعاتِ روابط بین‌الملل در منطقه غرب آسیاست. مذاکره مستقیم می‌تواند مانعی برای تشدید تنش‌ها در منطقه باشد و به کاهش تنش و امکان گفت‌وگو درباره‌ی خاورمیانه بیانجامد. 
 
ورود به مذاکره با ابرقدرت جهانی، تأیید نقش قابل‌توجه ایران در معادلات جهانی است و برای آمریکا نیز حائز اهمیت است. واشنگتن هم به این ترتیب و در جریان ائتلاف‌سازی، انرژی و تمرکزش را به چین و روسیه معطوف خواهد کرد. 
 
در ایران، مذاکره با آمریکا همیشه با مخالفتِ برخی جریان‌های سیاسی روبرو بوده است. طرفداران مذاکره، این گروه را «کاسبان تحریم» می‌خوانند. مخالفان مذاکره هم هر نوع گفت و گو را به «امتیاز دادن» تعبیر می‌کنند.
 
نقش رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، در موضوع مذاکرات با آمریکا همیشه ترکیبی از واقع‌گرایی سیاسی، ملاحظات ایدئولوژیک و مصلحت‌سنجی ملی بوده است. نقش «خردمندانه» رهبر ایران در پذیرش مذاکرات حائز اهمیت است. ایشان با تعیین مرزهای استراتژیک، مذاکره با آمریکا را نه تابو، که مشروط دانسته‌اند. ایت‌الله خامنه‌ای در مقاطع حساسی مانند مذاکرات منجر به برجام (2015) نیز، با وجود بی‌اعتمادی به آمریکا، مسیر مذاکره را به‌مثابه نرمش قهرمانانه، مجاز دانست. این مفهوم اجازه داد تا تیم دیپلماتیک با حمایت نظام، گفت‌وگو را پیش ببرد. سخن از مهار دوگانه است؛ نه افراط و تفریط. رهبر ایران در همه مراحل، از تسلیم بی‌قید و شرط در برابر خواسته‌های غرب جلوگیری کرده و در عین حال مانع تنش‌افزایی غیرضروری شده است.
 
  در دولت روحانی نیز با وجود انتقادات داخلیِ جناح تندرو نسبت به مذاکره، رهبر ایران از تیم مذاکره‌کننده حمایت ضمنی کرد. حتی در دولت رئیسی که گرایش اصولگرایانه پررنگ‌تر بود، با چراغ سبز رهبر، مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا در عمان دنبال شد. 
 
  همه این‌ها دلالت بر توازن میان آرمان و واقعیت دارد. از دیدگاه رهبری، سیاست خارجی ایران باید بر مبنای اصول اما با درک واقعیت‌های جهانی پیش برود. ایت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی‌های مختلف تأکید کرده که: «ما با آمریکا مذاکره می‌کنیم اگر بدانیم به نفع ملت است، اما نباید فریب بخوریم.» 
 
  این نگاه باعث شده مذاکره، ابزار باشد، نه هدف یا ایدئولوژی. حال با ورود رهبری به موضوع مذاکره و تعیین خطوط قرمز، مذاکره‌کنندگان در داخل کشور از مشروعیت و پشتوانه برخوردار شده‌اند. طرف‌های خارجی نیز می‌دانند که مذاکره بدون رضایت رهبر، پایدار نخواهد بود و نگاه ایشان به روند استراتژیک، اعتبار می‌بخشد.
 
  باید توجه کنیم که در آمریکا، گروه‌های ضدایرانی، لابی اسرائیل و جمهوری‌خواهان با هرگونه نزدیکی با ایران مخالف‌اند. اسرائیل هم به‌شدت با احیای برجام و مذاکره ایران و آمریکا سر ستیز دارد و با لابی‌هایش در واشنگتن، فشار وارد می‌کند. عربستان سعودی نیز نگران گسترش نفوذ ایران در صورت کاهش فشارهای بین‌المللی است.
 
  آمریکا موضوعات غیرهسته‌ای مانند برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران را نیز در دستور کار مذاکرات قرار داده که ایران فعلاً آن را نپذیرفته و تأکید دارد که فقط در چارچوب برجام مذاکره می‌کند.
 
  در مجموع می‌توانیم بگوییم توافق موفق با آمریکا در این برهه، می‌تواند به منزله‌ی گشایش تاریخی در اقتصاد و سیاست ایران باشد. برای نیل به نتایج پایدار، به سیاست‌گذاری خردمندانه، وحدت داخلی و هوشمندی در عرصه بین‌المللی نیازمندیم و می‌دانیم که اعتلا و سرفرازی ایران عزیز، آرزوی یکایک ماست.
 
  شبیر احمد کاظمی، تحلیل‌گر اقتصادی اهل پاکستان است که بیش از ۲۵ سال در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی قلم زده‌ و نویسنده وبلاگ «ژئوپلیتیک در آسیای جنوبی و خاورمیانه» است. روایت او از مذاکرات ایران و آمریکا را که در سایت اوراسیا ریویو منتشر شده، برای ترجمه انتخاب کرده‌ایم؛ با این توضیح همیشگی که آثار و مقالات ارائه‌شده در این بخش، بازتاب دیدگاه نویسنده و در راستای بررسی مطبوعات جهان است.
 
                                                                                        ➖➖➖➖➖➖➖➖
شبیر احمد کاظمی:
 
نتیجه گفت‌وگوهای ایالات متحده و ایران به میزبانیِ عمان هنوز نامشخص است؛ به‌ویژه با توجه به زمینه پیچیده‌ای که متشکل از تنش‌های منطقه‌ای و مواضع متفاوتِ طرفین است. برای درک بهتر مذاکرات، باید عوامل کلیدی و اثرگذار را بررسی کنیم. این عوامل عبارت‌اند از:

بی‌ثباتی منطقه‌

خاورمیانه درگیر تنش‌های فزاینده‌ است. درگیری‌های گسترده در غزه و لبنان، تبادل موشکیِ ایران و اسرائیل، حملات حوثی‌ها به مسیرهای کشتیرانی در دریای سرخ و فروپاشی دولت سوریه، دست به دست هم داده‌اند و فضای دیپلماتیک را متلاطم و پیچیده کرده‌اند. مذاکرات در شرایطی حساس و پرتنش برگزار می‌شود. خاورمیانه با بحران‌های چندلایه مواجه است و پیشرفت یا شکست در گفت‌وگوها، پیامدهای مستقیم و گسترده‌ای در پی خواهد داشت. ایران در معادلات منطقه‌ای نقشی تعیین‌کننده دارد و  کاهش یا افزایش تنش در روابط ایران و آمریکا می‌تواند تبعاتی در بخش‌های مختلف خاورمیانه در پی داشته باشد.

پیشگیری از درگیری نظامی

تنش‌‌ در جبهه‌های مختلف و تهدیدات مستمر علیه کریدورهای انرژی و کشتیرانی، به اوج رسیده است. ادامه این روند خصمانه می‌تواند به درگیری مستقیم میان بازیگران اصلی منجر شود و مذاکرات از این سناریو پیشگیری می‌کنند.
 

ابعاد اقتصادی و معیشتی

تحریم‌های اقتصادی در سال‌های اخیر، فشار گسترده‌ای بر اقتصاد ایران و معیشت مردم وارد کرده است. مذاکرات می‌تواند راه را برای کاهش تحریم‌ها، آزادسازی منابع ارزی و گشایش در روابط اقتصادی هموار سازد.

اهمیت انرژی و اقتصاد جهانی

هرگونه بی‌ثباتی در منطقه خلیج فارس و دریای سرخ می‌تواند بازار جهانی انرژی را با اختلال مواجه سازد. طبیعی است که کاهش تنش‌ به سود بازارهای جهانی خواهد بود.

موضع ایالات متحده

دولت دونالد ترامپ بر این نکته تأکید دارد که ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، «خط قرمز»ی غیرقابل مذاکره است. آمریکا خواستار برچیدن برنامه هسته‌ای ایران است. در عین حال آمادگی خود را برای مصالحه اعلام کرده و بر اقدامات اعتمادساز و راستی‌آزمایی‌پذیر تمرکز دارد.

موضع ایران

ایران آمادگی خود را برای گفت‌وگوهای غیرمستقیم با میانجی‌گری عمان نشان داده است. وزیر امور خارجه، عباس عراقچی، اشاره کرده که مذاکرات غیرمستقیم مسبوق به سابقه هستند و در شرایط خاص امکان‌پذیرند. این موضع، احتمال گشودگی ایران به دیپلماسی فعال را نشان می‌دهد.

اسرائیل، عامل برهم‌زننده

اسرائیل همیشه با مذاکرات هسته‌ای آمریکا و ایران مخالفت کرده و اقداماتش به پیچیده‌ترشدنِ تلاش‌های دیپلماتیک انجامیده است. نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو بارها هشدار داده که اسرائیل برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای «هر کاری» خواهد کرد و هرگونه توافق احتمالی را تهدیدی برای ثبات منطقه می‌داند.
 
اسرائیل در تحولات اخیر، همزمان با آمادگی ایران و آمریکا برای گفت‌وگو در عمان، فعالیت‌های دیپلماتیک‌اش را تشدید کرده است. مقامات اسرائیلی، از جمله وزیر امور استراتژیک، ران درمر و مشاور امنیت ملی، تساحی هنگبی، دیدارهای سطح بالایی با همتایان آمریکایی خود داشته‌اند تا نگرانی‌هایشان درباره برنامه هسته‌ای ایران و مذاکرات جاری را منتقل کنند.
 
گرچه اسرائیل نسبت به نیات ایران بدبین است، برخی مقامات این کشور گفته‌اند در صورتی که توافق بتواند مانع دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای شود، مخالفتی با آن نخواهند داشت. با این حال، موضع قاطع و دخالت فعال اسرائیل، نقش تأثیرگذار این کشور در شکل‌دهی به گفتمان مذاکرات آمریکا و ایران را برجسته می‌کند.

چشم‌انداز پیشرفت

با آن‌که هر دو کشور علاقه‌مند به کاهش تنش‌ هستند، با چالش‌های جدی در شکل‌گیری توافق مواجه‌اند. آمریکا در پی متوقف‌کردنِ تسلیحات هسته‌ای ایران است. ایران خواهان رفع تحریم‌ها و تعامل اقتصادی است. توفیق در مذاکرات، به توانایی دو طرف در یافتن نقاط مشترک و ایجاد اعتماد متقابل بستگی دارد.
 
گفت‌وگو در عمان، فرصت مغتنمی برای دیپلماسی است، اما مسیر رسیدن به توافقِ معنادار، همچنان پر از موانع است. 

 سناریوهای پیش‌رو چه هستند:

۱. توافق محدود یا موقت:
احتمال دستیابی به توافقی محدود در زمینه‌هایی نظیر کنترل سطح غنی‌سازی اورانیوم، نظارت بین‌المللی و آزادسازی بخشی از منابع مالی وجود دارد.
 
۲. ادامه مذاکرات بدون توافق نهایی:
دو طرف ممکن است با هدف اعتمادسازی و مدیریت بحران، به گفت‌وگوهای گام‌به‌گام ادامه دهند، بدون آن‌که توافقی رسمی حاصل شود.
 
۳. شکست مذاکرات و بازگشت به تنش:
در صورت کارشکنی عوامل خارجی یا وقوع تحولات ناگهانی داخلی در هر یک از کشورها، امکان شکست مذاکرات و افزایش تنش‌های منطقه‌ای وجود دارد.

عوامل تعیین‌کننده در موفقیت مذاکرات:

 نقش‌آفرینی بازیگران ثالث، به‌ویژه اسرائیل، روسیه، چین و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، می‌تواند مسیر مذاکرات را تغییر دهد. میزان انسجام و اراده سیاسی در ساختارهای تصمیم‌گیر داخلی ایران و آمریکا حائز اهمیت است و تحولات میدانی در منطقه تأثیر بسزائی بر فضای گفت‌وگو دارند.
 
  هرچند حصول توافق جامع در کوتاه‌مدت ممکن است دور از دسترس باشد، اما نفس گفت‌وگو و ادامه روند دیپلماتیک می‌تواند از گسترش بحران جلوگیری کرده و راه را برای کاهش تنش‌ها و بازگشت به مسیر تعامل هموار سازد.
منبع: عصر ایران
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید