دشمنی صداوسیما با فضای مجازی، چرا؟
واکنش منفی به گزارش غیرمنصفانه تلویزیون از مرگ دلخراش سحر خدایاری، از سوی رسانهها همچنان ادامه دارد.

روزنامه اطلاعات در یادداشتی نوشت:
هفته پیش، اخبار ۲۰:۳۰ در شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران، پس از گزارشی کوتاه درباره مرگ کودکی در ورزشگاه فوتبال، به انتقاد از فضای مجازی پرداخت. تهیهکننده این گزارش، فعالان فضای مجازی را متهم میکرد که از مرگ این کودک مظلوم، آسان گذشتهاند و هشتگ نزدند؛ اما در مسأله خودسوزی دختری که در جریان ورود به ورزشگاه بازداشت شده بود (سحر خدایاری)، سنگتمام گذاشتند.
گزارشگر میکوشید از مرگ دلخراش و مظلومانه کودک ورزشگاه، علیه فضای مجازی استفاده کند و اعتراض بیشتر به مرگ آن دختر را در شبکههای اجتماعی در مقایسه با مرگ این کودک، از دسیسههای دشمنان و بیگانگان بخواند. گزارشگر که گمان میکرد دلیل خوبی برای انتقاد از شبکههای اجتماعی یافته است، چند بار این مرگ را با آن مرگ مقایسه کرد و میپرسید چرا آنجا هیاهو کردند و اینجا سکوت؟ گویی قصد او از این گزارش، ارائه توضیح تصویری و مستند از مرگ یک کودک نبود؛ بلکه میخواست به بهانه مرگ او، شبکههای اجتماعی را زیر مشت و لگد بگیرد.
دشمنی صداوسیما و برخی تریبونهای دیگر با فضای مجازی، بخشی از ماهیت و رویکرد این سازمان ملی شده است. بارها در رویدادهای مختلف، صداوسیما بخش عظیمی از فضای مجازی را مسموم، دروغپراکن و محتوای اخبار آن را فاسد دانسته است.
تهیهکنندگان و گزارشگران صداوسیما با فضای مجازی چنان برخورد میکنند که گویا تمامی جریانات درون آن را گروههایی در اتاقهای فکر کشورهای بیگانه جهتدهی میکنند. صداوسیما پس از شکلگیری هر طوفان توئیتری در نقد یکی از مسائل کشور، خود را موظف به واکنش سریع میداند و میزگردها و اخبار و گزارشهایی را با محتوای نقد این جریانها تهیه میکند. به عنوان مثال بخش زیادی از میزگردی درباره «دختر آبی»، به جای پرداختن به اصل حادثه و گفتگو درباره راههای جلوگیری از تکرار آن، به نقد فضای مجازی و راههای شکایت از فعالین مجازی گذشت؛ گویی آن دختر، در اعتراض به فضاهای مجازی خود را کشت، نه چیز دیگر!
در این نگرش، فضای مجازی چیزی جدا از فضای عمومی جامعه است؛ در حالی که فضای مجازی بخشی از حوزه عمومی است که در آن افراد حقیقی با یکدیگر گفتوگو و تبادل نظر میکنند و هیچ تفاوت معناداری میان این فضا و فضای حقیقی نیست؛ زیرا اکثر کسانی که در شبکه اجتماعی حضور دارند و مینویسند، از همین مردم کوچه و بازار و دانشگاهاند. برخورد صداوسیما با فضای مجازی بهگونهای است که گویی عدهای از سیارهای دیگر در این فضا حضور رساندهاند و به زبان فارسی مینویسند. صداوسیما با این فرض عمل میکند که فضای مجازی از افرادی غیرحقیقی تشکیل شدهاند و صداهای آن صداهایی غیر حقیقی و مغرضانه است.
کسی فساد و بزهکاری و خلافگویی را در فضای مجازی انکار نمیکند؛ اما مگر در فضای حقیقی، جرم و فساد کمتر است؟ با چه برهانی حساب فضای مجازی را از فضای حقیقی جدا میکنیم؟ از قضا، فضای مجازی، از برخی جهات، حقیقیتر است؛ زیرا انسانها در فضای مجازی، آزادی و فرصت بیشتری برای ابراز وجود دارند و کمتر خود را سانسور میکنند. بنابراین فضای مجازی بهمراتب به واقعیت جامعه نزدیکتر است تا آنچه در ادارهها و مدارس و سطح بیرونی دانشگاهها و بازار و… میگذرد. بنابراین، دشمنی با فضای مجازی، انکار واقعیتهای موجود در متن جامعه است. اینکه هر اتفاقی را بهانهای کنیم برای بدنام کردن دنیای مجازی، نوعی گریختن از مواجهه با واقعیتهای نیمهعریان در زیرپوست شهر نیست؟ فراموش نکنیم که حدود دوسوم مردم ایران، شهروندان دنیای مجازی نیز به شمار میآیند.
انتقاد از فضای مجازی، لازم و بسیار مفید است؛ اما وقتی بهانهگیری میکنیم و برای هر حادثه تلخی ریشهای در دنیای مجازی نشان میدهیم و همه امتیازهای این فضای عمومی را انکار میکنیم، انتقادهای وارد و بجا هم لوث میشود و خریداری نخواهند داشت. فضای مجازی، گرچه رقیب صداوسیما محسوب میشود، اما صدا و سیما رقیبسوزی و رقابتگریزی را نباید به جایی برساند که شرط عقل و انصاف نیست.
منبع: خبرآنلاین
72