اخبار جعلی در قرن بیست ویکم به چه معناست؟
گزارشها مبنی بر این که«اخبار جعلی»روی نتیجه انتخابات اخیر امریکا اثر گذاشته اندتوجه جهان را به این پدیدهی به سرعت در حال رشد جلب کرده است. چنانکه سه کشور بنیانگذار اتحادیهی اروپا (آلمان، فرانسه و هلند) با پیش رو داشتن نظرسنجی 2017، بیم آن دارند که اروپا نیز به همین ورطه از مغالطه، یا اطلاعات بیشرمانهی نادرست بیفتد.
بااینکه«رفع و رجوع فوری» فنی نامحتمل به نظر میرسد، جامعه فنآوری جهانی دست به کار استفاده از قدرت برنامههای دیجیتال، جمعسپاری[2] وفنآوریهای دیگر برای ایجاد ابزارهایی برای مهار اخبار جعلی شده است. در این متن به بررسی این موضوع میپردازیم که کدام یک از این ابزارها میتوانند در این راه به ما کمک کنند.
اخبار جعلی در قرن بیست ویکم به چه معناست؟
اخبار جعلی یک مفهوم جدید نیست. این مفهوم تاریخ طول و دراز و بیرحمانهای داردــ از یهودستیزی قرن پانزدهم و زمینلرزه مشکوک قرن هیجدهم بگیرد تا ماجرای پیزاگیت[3] و حمایت پاپ از دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری .
بااینحال، همانطورکه اینترنت دسترسی به جهان اطلاعات فوری و لحظه به لحظه را در اختیار ما گذاشته است، موجب گسترش اطلاعات غلط، در مقیاسی که تاکنون دیده نشده، نیز شده است. با اینحال ما میتوانیم دو دستهی گسترده از اخبار جعلی و دورغی را شناسایی کنیم:
ــ اخباری که ممکن است قدری حقیقت در آنها باشد،اما بر اساس منافع غیرقابلاعتماد اند؛
ــ اخبارتعمداً دورغین، که برای گمراهکردن و ایجاد سردرگمی طراحی شدهاند.
هرچه بیشتر از اینترنت به عنوان منبع خبراستفاده کنیم، بیشتر در معرض اخبار نامطمئن قرار میگریم، که قادر به متوقفکردنشان نیستیم.
نگرانکنندهتر از همه این است که وضع میتواند از این هم بدتر شود. تاکنون، اخبار جعلی محدود به متن نوشته بودند، اما میشود انتظار داشت که در آینده بیشتر از فرمت ویدئویی استفاده شود. مثلا، ادوبی ووکو[4]، فتوشاپ جدید برای ویرایش فایلهای صوتی، این امکان را مهیا میسازد تا با همانندسازی صداها کلمات جدیدی شکل بگیرد، حالآنکه نرم افزار فیستوفیس[5]با دستکاری فیلمهای ویدوئویی،در زمان واقعی، شاخصی به دست میدهد که ببینم فنآوری میتواند ما را به کدام سوسوق دهد.
برای مقابله با اخبار جعلی چه کاری انجام شده است؟
سنجش صحت و سقم اخبار توسط انسان آشکارترین (و قدیمیترین) سلاح بر علیه اطلاعات غلط است. سازمانهای سنجش صحت اطلاعات غالباً وابسته به یک سازمان خبری یا دانشگاه اند، مانند FactCheck.org و پولتیفکت[6]یا وبلاگ سنجش صحت کانل4،که ادعاهای سیاسی و اسطورههای بیپایه را ارزیابی میکند.
این رویکردکار بَر، اگرچه روش موثری برای ارزیابی مقدار قابلکنترلی از اطلاعات استــ مثلاً ادعاهایی که سیاستمداران در پارلمان میکنندــ با اینحال نمیتواند همپای سرعت کنونی پدیدارشدن اخبار جعلی گام بردارد. (تحقیقات اخیرنشان میدهند که یک «کشتگاه اخبار جعلی» به تنهایی مسئول78349 ویدئو یوتیوب در 19 کانال بوده، که برخی از این کانالها یک ویدئوی جدیدرا در هر سه یا چهار دقیقه بارگذاری میکرده اند).
از آنجا که سنجش صحت سنتی اخبار دیگر چندان عملی نیست، فنآوری دو رویکرد دیگر برای مقابله با اخبار جعلی را در اختیار میگذارد: مهارکردن جمعیت و استفاده از هوش مصنوعی.
راهحلهای مبتنی بر جمعیت
برنامههای دیجیتال تعداد زیادی از افراد را قادر میسازند که از فاصله دور با هم کار کنند. مثلاً،برنامههای اسطورهزدا[7] مانند اسنوپس[8](ناگفتهها) متکی بر جمعسپاری «شایعات» یا اخبار جعلی به کاربران است که بعد از طریق این سایت تصدیق یا تکذیب میشوند. با اینکه سطح دقت اسنوپس خیلی بالاست، مثل بسیاری از ابزارهای یافتن اخبار جعلی، اطلاعات آن در تقلای رسیدن به آنهایی است که منتظرش نیستند. برای نمونه، نظر سنجیCCN/ORCنشان میدهند که حتی بعد از اینکه شایعههای مبنی بر مسلمانبودن باراک اوباما برملا شدند،43 درصد از طرفداران جمهوریخواهان همچنان فکر میکنند که رئیس جمهور پیشین امریکا مسلمان بوده است. در نتیجه، اگر قرار است این ابزارها تاثیر معناداری داشته باشند، باید راهی را برای نزدیکی بیشتر به فرایند خواندن اخبار یا به خود خوانندگان پیدا کنند.
FactCheckEU.orgپا را از این هم فراتر میگذارد و جمعیتی از افراد را قادر میسازدتا در خود روند تصدیق اخبار شرکت کنند. کاربران میتوانند اطلاعات را مورد بازبینی، رایگیری در خصوص ادعاها، ترجمه منابع به زبانهای دیگر، و تصدیق و تکذیب ادعاها با ذکر منبع،قرار دهند.این سایت که در ابتدا توسط پاجلا پولیتیکا[9]،به عنوان یک وبسایت سنجش صحت سیاسی، به راه افتاد،در خلال انتخاب پارلمان اروپا در 2014 به صورت آزمایشی به کار گرفته شد و در ژوئن 2016 بعد از قطعشدن بودجهتعطیل شد.
اگر فرض کنیم که طرحهای سنجش صحت اخبار ادعای افراد را به صورت صادق و کاذب دستهبندی میکنند، ابزارهای دیگر در صدد ارزیابیرسانهها به طور کلی اند. ابزار اوپنسورس متکی بر کمک گرفتن از جمعیت است تا افراد منابع خبری را برای بازبینی ارسال کنندکه بعد متخصصان سایت آنها را طبقهبندی کنند. در اینخصوص طبقهبندیهای بالقوه زیادی وجود دارد، از «اخبار جعلی»، «تئوری توطئه» و «علم بُنجُل[10]»تا به «اخبار نفرتپراکن»، «سیاسی» و «معتبر».
راهحلهای مبتنی بر فنآوری
هوش مصنوعی امکان خودکارشدن کارهای انسان را میسر میسازدومیتواند، با الگوریتمهای یادگیری ماشینی، خود را آموزش دهد تا در طول زمان کاراتر شود. این فنآوری میتواند مسیر دیگری برای موفقیت پیش پای ما بگذارد. در انگلستان، سازمانهای سنجش صحت اخبار مانند فولفکت[11]و فکتمتا[12]دستبهکار آزمودن سنجش صحت خودکار شده اند.«روبوچک[13]»ابزاری در حال توسعه برای سنجش خبر است که باید بتوانددر یک ثانیه صحت ادعا را از طریق منابع اطلاعاتی تاییدشده بررسی کند. با اینحال، تمام نظامهای سنجش صحت چه دیجیتال باشند چه نباشند متکی بر دسترسی به منابع قابلاعتمادِاطلاعات آزاد هستند. و بدیهی است که با توسعه پروژهی هوش مصنوعی اهمیت طرحهای اطلاعات آزاد (دادههای باز) مثل یورواستات[14]و سازمان مشارکت حاکمیت باز[15]وبانک جهانی اطلاعات[16] بیشتر میشود.
همه طرحهای هوش مصنوعی امیدوارند که، در عوض داوری مطلق صحت اخبار،بر اساس دامنهای از نشانهها، به خوانندگان در خصوص معتبربودن اخبار هشدار دهند. مثلا، چالش اخبار جعلی فراخوان عمومی برای یافتن راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی داده است. این راه حلها باید بتوانند موضع یک مقاله را در قبال موضوعی خاص ارزیابی کنند. بعد این موضع میتواند با موضع منابع خبری قابل اعتماد مقایسه شود، تا بتوان دادههای خارج از محدوده را به عنوان دادههای بالقوه غیرقابلاعتماد نشانهگذاری کرد. سایر نشانگرها ممکن است شامل دامنهی یک وبسایت جوان (معمولا منابع خبری قابل اعتماد کاملاً تثبیت شده اند)، یا ادعاهایی باشند که برپایه دادههایی اند که منابع خود را ذکر نکرده اند.
راهحلهای ترکیبی
همچنانکه اغلب پیش میآید، چه بسا بهترین شانس برای موفقیت این باشد که کمی از هر چیز امتحان کنیم. تعدادی از طرحهای مقابله با اخبار جعلی کار خود را در زیر مجوزهای کریتیو کامنس[17]قرار داده اند یا آن را با گیتهاب[18]به اشتراک میگذارند، که به دیگران اجازه مشارکت، همکاری و برگزیدن وجوهی از پروژههای منفرد را میدهد.
مثلا،پروژهی اوپنسورس[19]جمعیتگرا متنباز است و آزادانه در گیتهاب در دسترس است. این امر تیم پشت بی.اس.دیتکتور[20]ــ افزونهی مرورگری که منبع داستانهای خبری را ردگیری میکندــرا قادر میسازد تاطبقهبندیهای اوپنسورس را در اپلیکشنهای حسگر خود بگنجاند. بدینترتیب، در پیمایش با خبرخوان فیسبوک بهواسطه افزونه بی.اس.دیتکتورلینک اخباربر اساس فهرستبندی اوپنسورس طبقهبندی میشود.
چالشها و فرصتهای اجتماعی
مقابله با اخبار جعلی یک چالش تکنیکی عمده است. با اینحال، فرصتهایی هم در اختیار میگذارد که موجب دگرگونی اجتماعی مثبتی میشوند.
نمیتوان از ابزارهای شناسایی اخبار جعلی انتظار داشت که صددرصد دقیق عمل کنند. و چهبسا کارآییشان با موانع بیشتری مواجه شود اگر روند نادیده گرفتن هر منبعی، که باورهای به شدت محکم فرد را نقض میکند، ادامه پیدا کندــ چیزی که در انتخابات ایالات متحد شاهد بودیم. در نتیجه فشار و تاکید بر سواد و آموزش دیجیتال بیشتر میتواند کلیدی باشد. این امر بهویژه میتواند برای رسیدگی به آن کاربران اینترنتی مهم باشد که ممکن استدر مورد صحت و سقم ادعاهای موجود در اینترنت به صورت خودکار به خود تردیدی راه نمیدهند. در این خصوص میتوان نمونهی بنیاد انقلاب سایبری را در اسپانیا دنبال کرد، که مهارتهای دیجیتال را به گروههایی آموزش میدهد که در خطر حذف و محرومیت دیجیتال اند.
همراه با به چالشکشیدن اخبار جعلی باید به این هم فکر کرد که چطور میتوان از دادهها استفاده کرد تا حقیقت را به شکل بهتری نشان دهند.گفتنی است برخی از این طرحها نیز از اطلاعات آزادبرای مطلع ساختن افکارعمومی از مسائل مهم استفاده میکنند. این نمونهها عبارت اند از: برنامهیاوپن اسپندینگ[21]و فانکی سیتیزنز[22]که هزینههای دولت را ردیابی میکنند، یا ویکیریت[23]و اوپنکوپریتس[24] که بر فعالیتهای کمپانیهای بزرگ نظارت دارند.
پیداست که اخبار جعلی چالش عمدهای پیش روی اجتماع میگذارند، با اینحال فنآوری توامان هم علت و هم راهحل موثری برای این مسئله است. همانطورکه در اینجا نشان دادیم، ابزارهای گوناگونی برای کاربردهای مختلف ایجاد شدهاست: برخی از این ابزارها برای روزنامهنگاران طراحی شده اند، برخی برای شهروندان علاقمند و تعدادی هم برای آنهاکه از رسانههای اجتماعی برای مطلعشدن از اخبار روزانه استفاده میکنند.موفقیت این ابزارها کاملاً به نفع ماست. امافنآوری هرگز به تنهایی کافی نیست. بلکه، باید امیدوار بود که از بحران اخبار جعلی بهعنوان فرصتی برای بدلشدن به اجتماعی گشوده و پرسشگرتری استفاده کنیم که رسانههای فهیمی دارد.
15