صبح دیروز نقل قولی از رئیس سازمان صداوسیما که به طور غیرمستقیم، کاهش مخاطبان برنامههای این سازمان را رد میکرد، منتشر و در شبکههای اجتماعی نیز زیاد دستبهدست شد.
پیمان جبلی در گفتوگویی با شفقنا گفت: «این که برخی میگویند صداوسیما دچار تنزل مخاطب شده، ادعایی است که باید اثبات شود.» اگرچه او در این اظهارنظر، به صراحت کاهش مخاطب رسانه ملی را نفی نکرد، اما آن را به نوعی زیر سؤال برد. با وجود این اظهارنظر، نگاهی دقیقتر به وضعیت تلویزیون و آمارهای منتشرشده در سالهای اخیر، چندان موافق گزارههای رئیس این رسانه نیست.
سیر نزولی نظرسنجیها
مدتی پیش و در زمانی که نظرسنجیهای رسانه ملی درباره میزان بیننده برنامههای سیما منتشر میشد، آمارها به نفع صداوسیما نبود و نشانی از پیشرفت در آن دیده نمیشد. در گزارشهای رسمی روابط عمومی رسانه ملی در آن زمان از نتایج نظرسنجیها درباره سریالها، برنامهها و شبکهها، یکی از مواردی که در بند اول گزارش میآمد، میزان کلی بیننده تلویزیون بود.
مرور گزارشهایی از این دست که مربوط به سالهای پیش از 1400 است، مشخص میکند که تا پیش از این سال، آمار مخاطب کلی تلویزیون اغلب بیش از 80 درصد بود. با این حال در سالهای اخیر این رقم به زیر 80 درصد و حتی 75 درصد در ماه رمضان 1401 رسید؛ آن هم در شرایطی که ماه رمضان همواره یکی از بهترین زمانها برای تلویزیون است و مخاطب آن در بیشترین حالت خود قرار دارد. بنابراین سیر آمارها در سالهای اخیر نزولی بوده است.
نظرسنجیها نامنظم و منتفی شد
نظرسنجیهای صداوسیما که در بند قبل، ذکر آن آمد، از سال 1400 به صورت نامنظم منتشر میشد و مدتی هم حتی میزان مخاطب کلی تلویزیون در آن ذکر نشد! پس از آن هم که به طور کلی انتشار نتایج نظرسنجیها متوقف شد. اگر به خاطر داشته باشید، در ماههای گذشته در همین صفحه، گزارشهایی درباره ابهام در آمار بینندگان تلویزیون و نظرسنجیهای منتشرنشده مرکز تحقیقات رسانه ملی خواندهاید. محرمانه ماندن سؤالبرانگیز نظرسنجیها، ابهام در میزان بیننده برنامهها، سریالها و شبکهها را بیشتر کرده است. روشن نیست اگر شمار بینندگان تلویزیون کم نشده، پس چرا نتایج نظرسنجیها در این باره منتشر نمیشود؟
آمار متوسط پربینندهها
نگاهی به آمار پرچمداران سیما در سالهای اخیر نیز وضعیت مشابهی را به دست میدهد. در حالی که در اواخر دهه 80 گاه اتفاق میافتاد که همزمان دو سریال جدید سیما، آمار مخاطب 60 یا 70 درصدی را ثبت کنند، کسب این آمار در سالهای اخیر به آرزویی در میان سریالسازان تبدیل شده و جز معدودی مثل «پایتخت»، «نون خ» یا «ستایش» به آن دست نیافتهاند.
در سال 1401 مخاطبان حتی با پدیده مطرح شدن سریالهایی با تنها 15 درصد بیننده، به عنوان پربینندهترین محصولات روی آنتن تلویزیون مواجه شدند! وضعیت برنامههای غیرنمایشی نیز بهتر نیست؛ چراکه در یک سال اخیر، آمار پربینندهترین برنامههای سیما (هرگاه که منتشر شده) معمولاً با برنامههایی در حدود 30-40 درصد مخاطب پر شده و مدتهاست (جز ویژهبرنامه تحویل سال) هیچ برنامهای بالای 50 درصد بیننده نداشته است. اینها در حالی است که به طور مثال در تیر 98، «عصر جدید» 67 درصد و «گلچین دورهمی» (نه قسمتهای جدید آن) حدود 50 درصد بیننده داشتند.
وضعیت اخبار بهتر نیست
فارغ از میزان بیننده عناوین برنامههای سیما، وضعیت برنامههای خبری معاونت سیاسی نیز در سالهای اخیر خوب نیست. در مرداد که آمارهای تجمیعی کیو آنالتیکز از نظرسنجیهای ایسپا طی 17 سال منتشر شد، نشان داد که مرجعیت خبری صداوسیما در حدود دو دهه اخیر همواره در حال سقوط بوده است.
این را بگذارید کنار دو موج نظرسنجی دیگر ایسپا درباره میزان اعتماد به رسانه ملی که در سال 97 حدود 41 درصد بود و در سال 99 به حدود 33 درصد تنزل یافت؛ ارقامی که نشان میدهد نهتنها برنامههای نمایشی و ترکیبی، کمبینندهتر از قبل شدهاند بلکه اعتماد و مراجعه مردم برای اخبار به تلویزیون نیز کاهش یافته است؛ آن هم 8 درصد طی فقط 2 سال.
به علاوه یافتههای 7 موج نظرسنجی مرکز افکار سنجی رصد از سال 1395 تا 1401 نشان میدهد که نمودار آمار مراجعان به صداوسیما برای اطلاع از اخبار، به جز یک بازه زمانی، شیب نزولی دارد. مطابق این نظرسنجیها، این رقم از 86.5 درصد در اردیبهشت 95، به 78.5 درصد در اسفند 95، 65.2 درصد در اسفند 96، 63.8 درصد در اسفند 97، 67 درصد در اسفند 98، 60 درصد در تیر 1400 و در نهایت 55 درصد در فروردین 1401 رسیده است. آماری که مؤید دیگر نظرسنجیها درباره افت جدی مرجعیت خبری سازمان صداوسیماست.
اذعان جبلی به کاهش مخاطب
همه آن چه گفته شد، در حالی است که خود پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما، اردیبهشت امسال در ضیافت افطاری با هنرمندان رسانه ملی، به کاهش علاقه مخاطبان به برنامههای تلویزیون اذعان کرد! او در این دیدار گفت: «همه ما، چه شما به عنوان هنرمند، چه ما به عنوان مسئولان صداوسیما، باید از خودمان بپرسیم، چرا علاقهای که مخاطب به هنرمندان و آثارشان داشت، کاهش یافته است؟ چرا بعضی آثاری که در گذشته با هزینههای کمتر ساخته میشد، ماندگارترند؟ همه ما مقصریم و نمیتوانیم خودمان را تبرئه کنیم.» حال تغییر موضع این مدیر رسانهای پس از حدود هفت ماه، سؤالبرانگیز است.
از تلویزیون تا تلوبیون
صحبتهای پیمان جبلی در گفتوگوی اخیرش، یک بخش دیگر هم دارد که میتوان درباره آن بحث کرد. او در ادامه گفته است: «مخاطبان صداوسیما با توجه به تنوع رسانههایی که در دسترس دارند، الزاماً شاید رسانه ملی را در قاب آنتن برودکست دنبال نکنند، اما همان برنامهها را در فضای مجازی دنبال میکنند. یکی از شیوههای بهروزنشده که متأسفانه هنوز هم ادامه میدهیم، شیوههای نظرسنجی بر اساس مشاهده آنتن برودکست است.
در صورتی که بسیاری از مخاطبان، برنامهها را از طریق پلتفرمهای فضای مجازی مشاهده میکنند و این افراد در حقیقت مخاطب رسانه ملی محسوب میشوند، منتها رسانه آنها تغییر کرده است». پرسش این جاست: آیا واقعاً میزان بیننده برنامههای تلویزیون در پلتفرمهای اینترنتی خیلی بهتر از قبل شده است؟ پاسخ را میتوان با بررسی برنامهها و سریالها در تلوبیون جستوجو کرد؛ پلتفرمی که با حمایت مستقیم رسانهای و مالی سازمان صداوسیما، به مهم ترین پلتفرم پخش برنامههای تلویزیون بدل شده و آرشیو اینترنتی رسمی تلویزیون است. برای نمونه، سریال «بیهمگان» که به تازگی پخش شد، به علت داستان و فهرست بازیگران و عوامل کم وبیش مشابه با سریال «افرا» با انتقاد مواجه شد، هرچند پربینندهترین سریال چند ماه اخیر تلویزیون بود. با این حال اگر آمار بازدید این دو سریال را در تلوبیون مقایسه کنیم، به این نتیجه میرسیم که چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند.
«بیهمگان» به صورت میانگین هر قسمت 216 هزار بازدید و «افرا» به صورت میانگین هر قسمت 202 هزار بازدید داشت که تفاوت قابل توجهی نیست. دو سریال کم وبیش مشابه هم را بررسی کنیم: «خانه امن» و «سرجوخه» که هردو سوژهای سیاسی - امنیتی داشتند و توسط گروه تقریباً یکسانی نیز ساخته شدند.
«خانه امن» در سال 99 به طور میانگین هر قسمت 211 هزار بازدید داشت و «سرجوخه» به طور میانگین 238 هزار بازدید.
مثالهایی که ذکر شد، اگرچه مشت نمونه خروار است، اما نباید از نظر دور داشت که در یکی دو سال اخیر و با شروع تبلیغات سنگین و رسمی تلوبیون در تلویزیون، شمار کاربران فعال این پلتفرم بسیار بیشتر از گذشته شده و بدیهی است که آمار برنامهها بیش از گذشته شود، اما جهش فوقالعادهای در میزان بازدید بسیاری از برنامهها و سریالها در تلوبیون دیده نمیشود که بشود آن را به حساب بیشتر دیده شدن برنامههای تلویزیون در پلتفرم های اینترنتی گذاشت؛ نکتهای که پیمان جبلی در گفتوگوی دیروز خود روی آن دست گذاشت.
به نظرماد که این رئیس صدا وسیما توانایی وعلم وسیاست وتدبیراداره ی صدا ویما را ندارد
جناب حلبی تلوزیون ما اصلا شبکه ایرانی نداره همه حذف شده اند بخاطر اینکه یا دروغ پخش میکنید یا سخنرانی احمد خاتمی یا علم الهدی
صدا و سیما (رادیو و تلویزیون) به غیر از پخش دم به دم اخبار سیاسی و آگهی های بازرگانی و میزگرد های سیاسی و برنامه های آخوند محور و سریال های تلویزیونی در پیت و بی کیفیت چه برنامه باکیفیتی دارد که بیننده چند ده میلیونی داشته باشد؟!
صدا وسیما بسیاری از مخاطبینش منتقد هستن وبر عکس گفته ها رو قبول میکنند وعمل می کنند
لطفا شبکه موسیقی را راه اندازی کنید تا مسلمین ایران زمین کمی شاد شوند .ممنونم .اگه ممکنه و اگه بشه عالی میشه ... چونکه برنامه های صدا و سیما همش حرف مفته....
اتفاقا تلویزیون نباید هر محتوایی رو پخش کنه.
میلیون ها آدم دارن تلویزیون رو تماشا میکنن ، و محتوایی که به نمایش در میاد خیلی خیلی مهم هست.
اینکه مخاطب به هر قیمتی زیاد باشه هنر نیست.
هنر جذب مخاطب به روش درست هست و اشتراک گذاشتن محتوای سالم و مفید و آموزنده.
حیف به بودجه صداو سیما