جان فشانی کُردها برای ایران در «مرصاد»
محمد عسگری، کارگردان «اتاقک گلی»، برنده سیمرغ بهترین فیلم اول جشنواره فجر از چگونگی روایت فیلم بر اساس واقعیت تاریخی در مراحل سخت فیلم برداری در شهرستان جوانرود می گوید.
یکی از کارگردانهای فیلم اولی حاضر در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر، محمد عسگری بود. این فیلم ساز در اختتامیه جشنواره، جایزه بهترین فیلم اول را برای «اتاقک گلی» از آن خود کرد و حضور موفقی در این رقابت داشت.
هرچند که «اتاقک گلی» اولین ساخته عسگری است، اما این کارگردان پیشتر در مقام دستیار کارگردان با فیلم سازان خوش سابقه و مهمی مانند مجید مجیدی و رضا میرکریمی همکاری داشته است، او همچنین در فیلم تحسین شده «تنگه ابوقریب» نیز دستیار بهرام توکلی بوده و در زمینه کارگردانی کمتجربه نیست. پ
عسگری به عنوان اولین فعالیت مستقل خود در عرصه فیلم سازی، «اتاقک گلی» را در ژانر دفاع مقدس جلوی دوربین برد و تجربه سخت و پرچالشی را از سر گذراند. این فیلم گوشهای از عملیات مرصاد را به تصویر کشیده و قصه آن در سال 67 میگذرد.
در حالی که جنگ تحمیلی به پایان رسیده است، منافقین به روستایی در اسلام آباد غرب هجوم میآورند و مردم با همراهی رزمندگان در مقابل حملات آنها ایستادگی میکنند. «اتاقک گلی» به واسطه روایت یک قصه عاشقانه در جریان عملیات مرصاد، به فداکاری مردم میپردازد و روایت تاثیرگذار و ملتهبی دارد.
تورج الوند که با فیلم «نگهبان شب» شناخته میشود، نقش اصلی فیلم را برعهده دارد و آناهیتا افشار نیز دیگر بازیگر شناخته شده «اتاقک گلی» است.
این فیلم در چهلویکمین جشنواره فجر، به جمع نامزدهای بخش بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم اول (کارگردان اول) راه یافت و در بخشهای فنی مانند بهترین فیلم برداری، بهترین طراحی صحنه و لباس، بهترین جلوههای ویژه میدانی، بهترین چهرهپردازی، بهترین تدوین و بهترین صدا هم در جمع نامزدها حضور داشت.
تورج الوند هم برای بازی در «اتاقک گلی»، نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. اولین ساخته عسگری در نهایت موفق شد جایزه بهترین فیلم اول و جایزه ویژه هیئت داوران را کسب کند. به بهانه موفقیت این فیلم در جشنواره فجر، با محمد عسگری درباره تجربه ساخت «اتاقک گلی» گفتوگو کردیم.
به عنوان دستیار کارگردان تجربه های مختلفی در کارنامهتان داشتید، اما چطور شد که در اولین تجربه کارگردانی سراغ ساخت پروژه سخت و سنگینی مانند «اتاقک گلی» و ژانر دفاع مقدس رفتید؟
وقتی شما دستیاری کارگردانهای بزرگ و فیلمهای بزرگ را انجام میدهید، ناخودآگاه این تاثیر در شما به وجود میآید. از آن جایی که دوست داشتم فیلمی را درباره مردم، سرزمین و ایران کار کنم که ارتباط مستقیم هم با موضوع دفاع مقدس داشته باشد، این اثر را انتخاب کردم که فیلم سختی هم بود، اما به سرانجام رسید.
برای روایت مستند فیلم از چه منابعی کمک گرفتید؟
تقریبا 180 ساعت مصاحبه با رزمندگانی که در آن عملیات حضور داشتند شکل گرفته بود، مجموعه تصاویری که از آن عملیات موجود بود و منابع مکتوب را هم مطالعه و بررسی کردیم و به این نسخه از فیلم نامه رسیدیم.
این تحقیق چقدر زمان برد؟
مطالعات ما از شهریور 1400 شروع شد و در پایان اسفند به نسخه اولیه فیلم نامه رسیدیم.
با توجه به این که آقای داوود صبوری تهیهکننده فیلم در عملیات حضور داشتند، همکاری با ایشان چقدر در اشراف شما بر سوژه و واقعیتر شدن «اتاقک گلی» تاثیر داشت؟
طبیعتا فردی که دغدغه موضوعی را داشته باشد، برای آن دغدغهمند هم عمل میکند، وقتی قرار است روی سوژهای کار کنی که جزو دغدغههای شخصیات است، طبیعی است تلاش بیشتری هم انجام میدهی تا به سرانجام برسد، این نکته شامل حال این فیلم هم بود. خود آقای صبوری در آن عملیات حضور داشت و در این داستان به گونهای یکی از همان افراد بود، اما اسم ایشان در قصه آورده نمیشود.
این که ایشان از نزدیک شاهد ماجرا بودند، به واقعی شدن اتفاقات فیلم کمک زیادی میکند، نه؟
این که روایت فیلم عین به عین بر اساس روایت واقعی باشد، اصلا این طور نبود. تقریبا 50 درصد از فیلم نامه مطابق با درام پیش میرفت و اضافه شده بود، داستانگویی در خلال یک عملیات اتفاق میافتاد. در واقع از عالم سینما و جادوی سینما استفاده شده بود تا آن عملیات در کنار یک داستان فرعی دیده شود.
پس اصل عملیات واقعی و مستند و قصه عاشقانه زاییده تخیل است.
عملیات مرصاد، عملیات بسیار عظیم و پهناوری بوده و تقریبا بیش از 12، 10 لشکر و تیپهای مختلف در این عملیات شرکت کرده بودند، اما بخشی را که ما انتخاب کرده بودیم، یک جغرافیای محدود بود، ما نمیتوانستیم در قصه فیلم ،کل عملیات را تحت پوشش قرار بدهیم.
یعنی کاراکتر «شاهو» و ماجرای عاشقانهاش مابهازای واقعی ندارد؟
در این حد که یک راننده کامیون وجود داشته، بار او هم گچ بوده و رزمندگان را برده، در واقعیت اتفاق افتاده، اما آن روستا و آن عشق اضافه شده است.
در طول تولید فیلم با چه مشکلاتی مواجه شدید؟
اتفاقات و التهابات اخیر کشور به شدت روی تولید فیلم تاثیرگذار بود. ما داشتیم یک فیلم جنگی در ژانر دفاع مقدس در شهرستان جوانرود کار میکردیم، باید انفجار، شلیک و کارهای این چنینی انجام میشد و تولید فیلم را با دغدغه مواجه کرده بود، منتها با حمایتهای مسئولان شهرستان درنهایت فیلم به سرانجام رسید، اما همین موضوعات باعث شد فیلم در مراحل مختلف، 68 جلسه تعطیل شود.
قبلا هم با آقای مجیدی تجربه همکاری داشتید، کار با ایشان در «اتاقک گلی» چطور بود؟
به نظرم هر دستیاری اگر این توفیق نصیب اش شود که با آقای مجیدی یا میرکریمی کار کند، یک دریچه دیگری از سینما به رویش باز میشود. ویژگیهای فیلم سازی هرکدام از این عزیزان متفاوت است و نمیتوانم بگویم شبیه است، اما به نظرم اگر حداقل دو فیلم با آقای مجیدی کار کنی، به سادگی میتوانی کارگردانی انجام بدهی، یعنی دارای شعوری خواهی شد که متوجه میشوی فیلم سازی چگونه است و میتوانی فیلم بسازی.
آقای مجیدی در طول فیلم برداری، کنار شما حضور داشت؟
بله، یکی دو جلسه تشریف آوردند و در خلال نوشتن فیلم نامه ایدههایی میدادند که خیلی تاثیرگذار بود، همین طور آقای میرکریمی.
آقای تورج الوند را با توجه به تجربه موفق ایشان در فیلم «نگهبان شب»، برای بازی در «اتاقک گلی» انتخاب کردید؟
بله، هم بازیگر توانمند و با استعدادی است و هم تلاشگر. به نظرم این نقش را خیلی خوب اجرا کرد و ان شاءا... روزی به حقش برسد، سال گذشته نامزد شد و امسال هم نامزد بود، امیدوارم اتفاق درخشانی برای او بیفتد.
آقای الوند و خانم افشار بسیار خوب و مسلط کُردی صحبت میکردند، چقدر زمان صرف آموزش این گویش شد؟
ما مشاور گویش کُردی و مشاور لهجه داشتیم، آنها تمرینات تقریبا یک ماههای برای دیالوگهای فیلم داشتند، به یک نتیجهای میرسیدند، تازه من میشنیدم، بعد تغییراتی پیدا میکرد و درنهایت به چیزی میرسید که جلوی دوربین باید گفته میشد.
قبل از آغاز جشنواره، پیشبینیتان از سرنوشت «اتاقک گلی» چه بود؟ فکر میکردید توجه داوران و مخاطبان را جلب کند؟
وقتی فیلم نامهای را کار میکنی، همان ابتدا دورنمایی از مسیر را به تو نشان میدهد، به شرط این که به عنوان فیلم ساز، دارای یک زاویه نگاه باشی. وقتی این زاویه نگاه و تجربه فیلم ساختن را داری، میتوانی فیلم بسازی. اینها به تو و فیلم نامه کمک میکند که بتوانی تشخیص بدهی آیا این فیلم میتواند اثر موفقی باشد یا خیر.
همه فیلم سازان میخواهند اثر خوبی تولید کنند و هیچ کارگردانی نمیخواهد فیلم بد بسازد، اما خب بعضی فیلمها بد میشود. یعنی فیلم نامه به شما نشان میدهد اگر کارگردان خوبی باشی، میتوانی یک فیلم بسیار خوب بسازی، اما اگر فیلم نامه بد باشد، یک فیلم ساز درجه یک هم باشی میتوانی فیلم ضعیفی از آب دربیاوری.
این جایزه و استقبال از «اتاقک گلی» چقدر در این که زودتر فیلم بعدیتان را بسازید، موثر است؟
اتفاقا کار را سخت میکند و تازه آدم سعی میکند دیرتر شروع کند، چون باید بسیار دقیقتر عمل کنی. اصلا خوبی جایزه همین است که تشویق میشوی و بدیاش این است که باید حواست باشد فیلم بعدیات قویتر باشد و گرفتار غرور نشوی. امیدوارم بتوانم بسیار آگاهانه قدم بعدی را بردارم و فیلم بهتری بسازم.
دیدیم ،،،،،این جانفشانی را چگونه جواب دادید