«گیلدخت» و روایتی که در نیمه دوم هویدا میشود
«گیلدخت» همان سریال آخر هفته جذابی است که قصهای عاشقانه را در بستری تاریخی روایت میکند، این سریال پرماجرا که تاکنون نیمی از قصهاش را پشت سر گذاشته است، توانسته مخاطبانی از نسل جوان را پای تلویزیون بنشاند.
«گیلدخت» اگرچه در مضمون شباهتهای فراوانی با سریالهای عاشقانه در محدوده جغرافیایی شهرهای شمالی کشور دارد اما به اذعان نویسنده، ایده اولیه و طرح داستان بدون هیچ پیشزمینهای ساخته و پرداخته شده است و صرفاً سایر آثار مشابه را در ذهن مخاطب تداعی میکند اما در اصل قصه هیچ تشابهی با دیگر آثار ندارد.
این سریال 60 قسمتی که شنیده شده قرار است در نیمه دوم سمت و سوی دیگری پیدا کند و رویه متفاوتی را پیش بگیرد، از ترکیب چندین ژانر در روایت استفاده کرده است و در عین اینکه با حوادث تاریخی دوران قاجار همراه شده، پژوهشی است که میخواهد سیری متفاوت را شبیه قهرمانان در ادبیات سپری کند.
به نظر میرسد در این اثر دست مخاطب برای طراح داستان رو شده و از آنجا که نویسنده از علاقهمندی مخاطب به خوبی آگاه است، با پیوند درام و ادبیات عامه اثری متفاوت خلق کرده و از آنجا که به خوبی از گسترش سریالسازی در دنیا اطلاع دارد، برای تولید سریال پیشقدم شده است.
گویا سازندگان «گیلدخت» در عصر سریالسازی برای آنکه از قافله عقب نمانند، سختیهای کرونا و پیچیدگیهای تولید را به جان خریدهاند تا پس از ماهها تلاش شبانهروزی اثری موفق و قابل قبول ارائه دهند.
چالش پیشروی سریال «گیلدخت»، مخاطب بود
مجید آسودگان طراح و نویسنده سریال گیلدخت در گفتوگو با «ایران جمعه»، با اشاره بهاینکه هر قصهای بخشی از وجود خالق آن را روایت میکند، میگوید: وقتی داستانی روایت میشود، نویسنده بخشی از خود را در شخصیتهای داستان میآورد یا در دیگری حذف میکند.
وی داستان «گیلدخت» را دغدغه خود میداند و با دفاع از ایده و آنچه روی کاغذ مکتوب شده است، میگوید: چالش ما دراین سریال مخاطب بود؛ تفاوت «گیلدخت» با سایر آثار تولید شده در شرایط و قصه است که موردپسند مخاطب نیز قرار گرفته است.
آسودگان با بیان اینکه «گیلدخت» هفتمین سریال ساخته شده وی در ایران است، اضافه میکند: ایده این سریال کاملاً شخصی و از سال 1392 پس از دعوت از سوی سازمان صداوسیما ارائه شد و پس از طی فرایند هفت و هشت ساله، از زمان کتابت تا پخش اولین قسمت آن 3 هزار و 354 روز گذشت.
این نویسنده که معتقد است آنچه روی کاغذ آمده و در 1800 صفحه بهعنوان فیلمنامه تقدیم شده است، با آنچه از مقابل چشمان مخاطب میگذرد، تفاوتهایی دارد، میگوید: آنچه اجرا شده، صددرصد ایدهآل نیست؛ اما نزدیک به 70 درصد نیت اصلی اثر محقق گشته و محوریت آن حفظ شده است.
مجید آسودگان همچنین در پاسخ به سؤالی مبنی براینکه اگر در کسوت کارگردان «گیلدخت» حاضر میشد، چه روایتی را مشاهده میکردیم، با اشاره به جمله پرتکرار شخصیت تقی خان در سریال «که هم زدن گذشته فقط کام را تلخ میکند»، میگوید: ترجیح میدهم نگاهم رو به جلو باشد و به گذشته برنگردم؛ واقعاً نمیدانم در صورت پذیرش نقش کارگردان اثری بهتر یا بدتر ساخته میشد.
محور اصلی قصه «گیلدخت» در اجرا حفظ شده است
وی با قدردانی از اجرای خوب و سنگین تیم کارگردانی و تولید در ساخت این اثر، تک تک این فریمها را ناشی از نگاه زیباییشناسانه و هنر کارگردان و عواملی مانند فیلمبرداری درخشان، طراحی صحنه و لباس خوب و استاندارد میداند و اظهار میکند: با توجه به اینکه مراحل پستولید سریال با حضور بنده انجام گردید، تلاش کردیم روایت در مسیر مورد نظر قرار بگیرد.
آسودگان ادامه میدهد: خط اصلی داستان روی آنتن همان است که از سمت طراح و نویسنده ارائه شده است و در مجموع شاکله و قصهای که میخواستیم برای مخاطب تعریف کنیم، عملیاتی شده اما بخشی از روایت در اجرا به گونهای دیگر تغییر یافته یا حذف شده است، که همین امر باعث گردیده در بعضی از خطوط داستانی و شخصیتها و البته منطق داستانی و زیر متن اجتماعی و تاریخی اثر در بخشهایی ناکارآمد شود.
مجید آسودگان که پیش از این در کسوت کارگردان مستند، فیلم بلند و کوتاه و انیمیشن نیز ظاهر شده است، با تأکید براینکه در «گیلدخت» با سانسور مواجه نشدیم و سازمان و عوامل به تیم اعتماد داشتند، میگوید: با توجه به شناخت و مدیریت قوی تهیه کننده اثر و تجربه فراوان ایشان در حوزه سریالسازی و آشنایی با بایدها و نبایدهای سازمان با مشکلی در این بخش مواجه نشدیم.
طراح داستان «گیلدخت» از ساخت فصل دوم سریال نیز سخن به میان میآورد و اضافه میکند: از اواخر تولید سریال صحبتهایی برای ساخت فصل دوم شده است اما هنوز به نتیجه نرسیدهایم؛ باید مخاطب و مدیران بخواهند تا به سراغ ساخت فصل بعدی برویم و امیدوارم در صورتی که تصمیم به ساخت فصل دو باشد تلاش میکنیم یک قدم جلوتر برویم.
سریالسازی درایران روی دیوار کج بنا نهاده شده است
وی با انتقاد از اینکه در ایران برخلاف سایر دنیا سریالسازی بر دیواری کج بنا شده و نقش خالق اثر نادیده گرفته میشود و همه میخواهند جهان خود را بسازند، میگوید: باید برای خالق اثر جایگاهی ویژه تعریف کرد و دیگران در چهارچوب جهان خلق شده کمک کنند تا همه در هویت مشخص آن را تولید کنند.
آسودگان نقش خالق اثر را حلقه مفقوده سریالسازی درایران میداند و آن را لازمه ساخت آثار با کیفیت عنوان و اضافه میکند: دوست دارم این ساختار را جا بیندازم و تلاش میکنم در حوزه آکادمیک و مدیریتی همسو با دنیا پیش برویم که اگر این اتفاق رخ دهد، موفق خواهیم شد؛ وگرنه در چرخه اشتباه میافتیم.
وی با اشاره به اینکه وقتی هویت و وظایف عوامل مشخص نباشد، ممکن است اختلاف سلیقه به وجود آید یا تفاهم در اجرا حاصل نگردد، تأکید میکند: مسیر سریالسازی در ایران، در این 50 سال اشتباه پیش رفته است و برخلاف دنیا که بقیه عوامل با هویت مشخص کار را به جلو میبرند، کمتر چنین چیزی را در کشور شاهد هستیم.
گیلدخت سریالی ایرانی به کارگردانی مجید اسماعیلی، تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی و نویسندگی مجید آسودگان است که از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ در گیلان و تهران تصویربرداری شد.
این سریال که در مرکز فیلم و سریال معاونت برونمرزی سازمان صداوسیما تولید شده است، پنجشنبهها و جمعهها از شبکه یک سیما و شبکهای فیلم پخش میشود و تا اواخر بهار سال ۱۴۰۲ روی آنتن خواهد بود.
مزخرفه،،،، خیلللی ایراد داره،،، خونه ای که همه جاشو گشتن سربازا،، خانم خان اومده کلتش و. گذاشته توی کشو کمدش،، و نامه به این مهمی رو. گذاشته توی صندوقچه زیر تختش،،،،