حجاب تماشاگران، تئاتریها را بیکار کرد؟
شامگاه پنجشنبه، ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ چهارمین «جشنواره نمایش کَل گراش» با حکم دادستان گراش (شهری در جنوب استان فارس) در میانه راه متوقف شد، در دستور دادستانی اشارهای به دلیل تعطیلی جشنواره نشده هرچند شنیدهها حاکی از آن است که ایرادات وارده به حجاب تماشاگران، موجب صدور این حکم شده است.
شامگاه پنجشنبه، ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ چهارمین «جشنواره نمایش کَل گراش» با حکم دادستان گراش (شهری در جنوب استان فارس) در میانه راه متوقف شد. این جشنواره که از ۹ اسفند آغاز شده بود، بعد از دو شب و اجرای ۴ نمایش متوقف شد و سه نمایش دیگر اجازه اجرا پیدا نکردند. در دستور دادستانی اشارهای به دلیل تعطیلی جشنواره نشده است.
هرچند شنیدهها حاکی از آن است که ایرادات وارده به حجاب تماشاگران، موجب صدور این حکم شده است. نکته دیگری که منابع آگاه به آن اشاره میکنند ایرادات وارده به مضامین برخی نمایشهای روی صحنه رفته در «جشنواره کَل گراش» بود. این در حالی بود که این نمایشها برای حضور در جشنواره از سه فیلتر عبور کرده بودند.
آنچه موجب تعجب دستاندرکاران «جشنواره کَل گراش» شده این است که چگونه با وجود گذر از سه مرحله بازخوانی، بازبینی و اخذ مجوز از اداره ارشاد محل سکونت، همچنان به محتوای برخی نمایشهای حاضر در این رویداد ایراد گرفته شده و ایراد وارده به کدام بخش از کدام اثر بوده است.
نامه دادستانی بر مجوز اداره ارشاد گراش
سجاد فتحی، رییس اداره فرهنگوارشاد اسلامی گراش، با بیان این که معذوراتی برای صحبت در این مورد دارد در پاسخ به این که نامه دریافتشده مبنی بر لغو «جشنواره کَل گراش» از سوی کدام نهاد بوده است، به خبرآنلاین میگوید: «در نامه ارائهشده از سوی اماکن که حامل دستور دادستانی بود هیچ دلیلی برای تعطیلی جشنواره ذکر نشده بود. این دستور ابتدا به صورت شفاهی منتقل شد و هنگامی که درخواست دستور کتبی کردیم، این نامه به عنوان سندی قانونی به اداره فرهنگوارشاد اسلامی گراش ارائه شد.» او در پاسخ به این که مجوز برگزاری «جشنواره کَل گراش» از سوی کدام نهاد صادر شده بود به اداره فرهنگوارشاد اسلامی گراش اشاره میکند.
جشنوارهای که بر پایه عشق میچرخید
مسعود غفوری، دبیر هنری «جشنواره کَل گراش» و یکی از اعضای هیات نظارت انجمن هنرهای نمایشی گراش در دفاع از محتوای نمایشهای روی صحنه رفته در چهارمین دوره این جشنواره به خبرآنلاین میگوید: «آنچه از عهده من برمیآید دفاع از محتوای نمایشهای حاضر در دوره چهارم این جشنواره است و به قطع و یقین میگویم هیچکدام از نمایشهای حاضر در این رویداد مسئلهای نداشتند. ما قرار بود جشنواره را با حضور گروههای نمایشی از ۷ شهرستان جنوب استان فارس برگزار کنیم که دو شهرستان اثری نفرستادند و جدول با حضور ۷ گروه نمایشی از ۵ شهرستان بسته شد. بر این اساس دو نمایش از گراش، دو نمایش از لامرد، یک نمایش از خنج، یک نمایش از اوز و یک نمایش از لطیفی در جشنواره شرکت کردند.»
او در مورد چهار دوره برگزارشده این جشنواره هم توضیح میدهد: «این رویداد در دو دوره در سالهای ۹۲ و ۹۳ برگزار شد و سالهای متمادی تعطیل بود تا این که دوره سوم را در سال ۱۴۰۰ برگزار کردیم و قصد برگزاری دوره چهارم را در سال ۱۴۰۱ داشتیم که ناتمام ماند. من در دوره سوم و چهارم، دبیر هنری جشنواره بودم. «جشنواره کُل گراش» جشنوارهای کوچک است و تنها برای این برگزار میشود که هنرمندان تئاتر شهرستانهای جنوب استان فارس بتوانند محفلی برای کنار هم بودن و تبادل اندیشه با یکدیگر داشته باشند.
همانطور که میدانید جشنوارههای تئاتری متعددی در سطح استان فارس برگزار میشوند که سابقه بیشتری از «جشنواره کَل گراش» دارند و برای همین هنوز بودجهای برای جشنواره ما در نظر گرفته نشده است. در فراخوان «جشنواره کَل گراش» ذکر شده است که مبلغی نه به عنوان ورودی و نه به عنوان جایزه برای شرکتکنندگان در نظر گرفته نشده است و تنها مبلغی که به آنها تعلق خواهد گرفت مبلغ حاصل از گیشه است.
با این حال گروههای نمایشی به عنوان مثال وسایل صحنه خود را با هزینه شخصی از اوز با کامیون به گراش میآورند و روی صحنه میروند چون علاقهمند به حضور در کنار دیگر اهالی تئاتر استان هستند. تنها بودجهای که برای این جشنواره در نظر گرفته شده، بودجهای از سوی اداره فرهنگوارشاد اسلامی گراش است که صرف برپایی کارگاهها و جلسات نقد و بررسی میشود. کارگاهی که در این دوره توسط نادعلی شجاعی برگزار شد.»
غفوری با اشاره به این که یکی از ناراحتیهایش شرمندگی در مقابل گروههای نمایشی است که خود را با دشواری به گراش رسانده بودند، ادامه میدهند: «در لحظه اعلام دریافت نامه کتبی لغو «جشنواره کل گراش» توسط سجاد فتحی، رییس اداره فرهنگوارشاد اسلامی گراش، گروه نمایش «مرز» به کارگردانی مجتبی حسینیقیری از گراش روی صحنه بودند و قصد آغاز اجرای نمایش خود را داشتند که این اتفاق رخ داد.
ایراده وارده البته نه به این نمایش که ظاهرا به شکل کلی به محتوای نمایشهایی بود که در دو روز آغازین جشنواره روی صحنه رفته بودند، هرچند دلیل رسمی هنوز به ما اعلام نشده است و آنچه ما میدانیم تنها براساس شنیدههاست. نکته دردناک در این میان، آن که شهرستان گراش حتی یک سالن استاندارد تئاتر ندارد و محل وقوع تمام این اتفاقات، سالن سینما فرهنگ گراش بوده است.»
نظارت بر هنرهای نمایشی در شهرستانها بر عهده ادارات ارشاد است
مهدی کوهیان، حقوقدان و کارشناس رسانه در پاسخ به این که آیا دادستانی یک شهر میتواند حکم تعطیلی یک جشنواره تئاتری را صادر کند یا خیر، به خبرآنلاین میگوید: «طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مادامی که در تهران، مرکز هنرهای نمایش وزارت فرهنگوارشاد اسلامی مسئولیت نظارت بر تالارهای نمایشی دولتی و غیردولتی را بر عهده دارد، شورای مرکزی نظارت بر نمایش عهدهدار صدور پروانه خواهد بود.
نظارت بر نمایش و صدور پروانه در مراکز استانها بر طبق این ضوابط بر عهده اداراتکل و در شهرستانها بر عهده ادارات فرهنگوارشاد اسلامی است. ترکیبی که شورای عالی انقلاب فرهنگی برای شورای مرکزی نظارت در نظر گرفته است شامل رئیس مرکز هنرهای نمایشی، دو نفر با حداقل مدرک کارشناسی ارشد تئاتر با معرفی معاون هنری وزیر فرهنگوارشاد اسلامی، یک نفر کارشناس اداری بینش اسلامی، سیاسی و اجتماعی، یک نفر کارشناس حقوقی آشنا به مسائل هنری و رئیس گروه نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی بدون حق رأی است.»
او با بیان این که اگر مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را در حکم سیاستهای کلی نظام بدانیم، ادامه میدهد: «اگر هم تخلفی در جشنواره مذکور رخ داده باشد شورای مرکزی نظارت است که باید در این خصوص تصمیم بگیرد اما اگر صلاحیت دادستان را صلاحیتی عام در نظر بگیریم و به این نکته توجه کنیم که دادستان در هنگام وقوع جرم از این اختیار برخوردار است که دستوراتی را به شکل موقت صادر کند پس دستور صادرشده هم میتواند در حوزه اختیاراتش باشد. هرچند به گمان من با توجه به نظام حقوقی حاکم بر ایران به هر حال دادستان باید با این شورا مرکزی نظارت هماهنگ باشد و نظر این شورا را کسب کند.
هرچند نمیدانیم در حال حاضر این شورا تنها بر روی کاغذ موجود است یا خیر و اگر وجود خارجی دارد آیا دادستانی شهرستان گراش برای صدور دستور توقف «جشنواره کَل گراش» با این شورا هماهنگ بوده است یا نه. به عقیده من این شورا میتواند نوعی خودتنظیمگری را به خوبی اعمال کند و نظراتش مورد توجه قرار گیرد.»
درخواست وزیر ارشاد برای آمدن، دستور دادستانی برای رفتن
این اتفاق در حالی رخ داده است که تئاتر ایران، پس از اتفاقات ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ به این سو، با تعطیلی دنبالهدار مواجه شد؛ شلوغی خیابانها و مخاطراتی که اجراگران و تماشاگران را تهدید میکرد و محدودیتهای ایجادشده در اینترنت و نبود فضایی مناسب برای تبلیغ از جمله دلایل این اتفاق بود.
هرچند دلایل پیچیدهتری هم وجود داشت و هنرمندانی که میخواستند به صحنه برگردند در ابتدا متهم به عادیسازی شدند. با این همه پس از آن که محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگوارشاد اسلامی به گفته خودش، بنا به درخواست نهادهای امنیتی از هنرمندان خواست که به صحنه برگردند، تئاتریها آرامآرام تمرینهایشان را از سر گرفتند.
دستور تازه دادستانی گراش برای بازگشت اهالی تئاتر از روی صحنه به خانه، موجب طرح این پرسش میشود که اگر هدف بازگرداندن هنرمندان به صحنه است، چرا اینگونه در برابرشان میایستیم و جشنوارهای استانی را به تعطیلی میکشانیم؟
عکسها از نمایش «اتاق پذیرایی»، کاری از گروه نمایش دانشگاه آزاد اوز که در دومین روز از چهارمین «جشنواره کَل گراش»، چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ در سینما فرهنگ گراش روی صحنه رفت.
پذیرش تعطیلی جشنواره تئاتر بهتر از پذیرش حرف زور است!