پاسخ به ابهامهایی درباره «تابستانه کتاب»
آغاز طرح تابستانه کتاب از ۳۰ مرداد، حمایت از مؤلفان ایرانی، حذف کتابهای درسی از دریافت یارانه و نظارت بیشتر بر طرح حمایت از کتابفروشیها، از خبرهای تازه مدیرعامل خانه کتاب است.
نیکنام حسینیپور - مدیر عامل خانه کتاب - درباره طرح تابستانه کتاب و جزئیات آن در پی میآید:
- در پایان طرح عیدانه کتاب گفتید بازبینیهایی را خواهید داشت. آیا این بازبینیها انجام شده و آنها را در تابستان اعمال میکنید؟ و اینکه طرح تابستانه کتاب از چه زمانی آغاز میشود؟
- شروع کار من در خانه کتاب با طرح عیدانه بود. در عیدانه جلسه هماندیشی داشتیم و پیشنهادهایی برای اصلاح داشتیم که اگر چنین طرحهایی اصلاح نشود، رو به انحراف میرود. در طرح تابستانه رویکرد متفاوتتری داریم؛ زیرا در تابستانه فرصت بیشتری داشتیم. اگر به اهداف اولیه طرح برگردیم، طرح برای حمایت از کتابفروشیهای کوچک بود؛ نه کتابفروشیهای بزرگ. اما به خاطر اینکه بحث یارانه مطرح است، کتابفروشیهای بزرگ موفق شدند از یارانهها استفاده کنند، چون وسعت و نفوذ بیشتری داشتند. سیاستمان در طرح تابستانه کتاب که از ۳۰ مردادماه آغاز میشود این است که مناطق کمبرخوردار و کتابفروشیهای کوچک را بیشتر ببینیم.
-پس ظاهرا شما به این نتیجه رسیدهاید که نباید در برابر کتابفروشیهای ثبت نامکننده برای مشارکت در طرح، منفعل بود. با توجه به اینکه میان کتابفروشیها در استانها توازن وجود ندارد و بیشتر کتابفروشیها در مراکز استانها هستند، و حتی در استانهایی به غیر از مرکز استان کتابفروشیای در طرح مشارکت نداشته، آیا طرح تابستانه قرار است آغاز مهندسیتان در این زمینه باشد؟
- چون دولت یارانه میدهد، میتواند یارانه را مهندسی کند و یارانه را بر اساس آن خط مشی، هدفمند کند. اینکه یارانه را به مساوات بدهیم بحثی است و اینکه به عدالت بدهیم بحث دیگری است. مساوات با عدالت فرق میکند. معتقدم شعار وزیر محترم که «ایران تهران نیست» باید در جاهایی تبلور پیدا کند و عملی شود و این موسسات و ادارات هستند که باید سیاستهای وزیر را اعمال کنند. دکتر صالحی زمانی که در معاونت فرهنگی بودند، این نظر را داشتند که برنامههایمان را در استانها ببریم. هشت دوره طرح هم نشان میدهد باید به استانها برسیم. یک کتابفروشی بزرگ حدود ۴۰ درصد یارانه و چهار استان ما ۴۶ درصد یارانه جذب کردهاند. این به عدالت نزدیک نیست زیرا بعضی استانها که کتابفروشی نداشتند یا کتابفروشیها نتوانستند فعالیت انجام دهند، نتوانستند یارانه جذب کنند. حالا مردم چه گناهی دارند که زیرساخت در آنجا فراهم نیست یا ارشاد و استانداری نیامده زیرساخت فراهم کند که کتابفروشی تأسیس کند؟
طرح تابستانه در استانها دیرتر تمام میشود؛ همانطور که در طرح عیدانه هم بود.
طبق گزارش عیدانه، ۴۶ درصد از یارانه را چهار استان قم، خراسان، اصفهان و تهران جذب میکنند، به همین دلیل در طرح تابستانه تصمیم گرفتیم براساس سرانه جمعت استانها یارانه را تخصیص بدهیم. اگر استانی نمیتواند یارانه را در کتابفروشیها جذب کند برای فعالیت فرهنگی در همان استان هزینه کند، یا اینکه طرح در استان ادامه داشته باشد. درست نیست پولی که برای استان خراسان شمالی قرار است هزینه شود در قم که استان برخورداری است و تعداد کتابفروشیهایش بیشتر است هزینه شود. دنبال این هستیم تبعیضها را به حداقل برسانیم و به عدالت فرهنگی مدنظرمان نزدیکتر شویم. نکته بعدی اینکه در طرحهای اولیه حمایت از کتابفروشیها، در کنار خرید و فروش کتاب این موضوع وجود داشت که کتابفروشها به فعالیتهای فرهنگی دیگر مانند رونمایی کتاب، جلسه نقد و بررسی و حضور نویسنده در کتابفروشی بپردازند تا کتابفروشی به پاتوغ تبدیل شود.
- طبق آمار منتشرشده از عیدانه اخیر، حدود ۱۰ درصد از کتابفروشیهایی که در این طرح ثبتنام کردند، درنهایت در آن فعالیت و مشارکت نداشتند. آیا بررسی و مراجعه کردید که چرا این کتابفروشیها در طرح فعالیت نکردند؟
- شاید نتوانستند زیرساختش را فراهم کنند، بالاخره زیرساخت نرمافزاری، کامپیوتری و اینترنت میخواهد. احتمال اینکه ثبت نام کردهاند اما مدارکشان کامل نشده وجود دارد و یا اینکه ایام عید بوده و خودشان تمایل نداشتند فعالیت کنند. دلایل مختلفی وجود دارد که ۷۰ کتابفروشی نتوانستند به طرح بپیوندند؛ اما اینکه کتابفروشیهایی که فعالیت نکردند در کدام استانها بیشتر بوده، باید بررسی شود.
- ایرادهایی در این طرحهای یارانهای تخفیفی وجود داشته که آمار نشان میدهد بهرغم برخی اصلاحها، برخی از مهمترینشان همچنان تداوم دارد. یکی از ایرادها، فروش کتابهای درسی و کمکدرسی است. اینها کتابهایی نیست که فرد بخواهد بهعنوان مطالعه شبانه از آنها استفاده کند. سند دیگری که در طرح شما کتابهای درسی فروخته شدهاند و یارانه گرفتهاند، در جدول ناشران پرفروش است که برخی ناشران کتابهای درسی دانشگاهی در ردههای بالای این جدول حضور دارند. برای طرح تابستانه چه سیاستی را اتخاذ کردهاید که به سمت کاهش این انحراف برویم؟ موضوع دیگر اینکه عملا طبق آمار منتشرشده، از کتابهای ترجمه که فروش بیشتری دارند، بیشتر از کتابهای تألیفی حمایت میشود. در حوزهی کتاب کودک و نوجوان هم وضع به همین منوال است و در صدر جدول، پس از ۹ نام خارجی، تازه به نام «مهدی آذریزدی» میرسیم که باز نام نفر بعد از او هم خارجی است.
- بله، در برخی از حوزهها احساس خطر میکنیم. یکی از این حوزهها کودک و نوجوان است. ترجمه در حوزه کودک با شیب تندی جلو میرود. اینکه ناشران کنکور به این سمت آمدند نشان میدهد درآمد اقتصادی زیادی دارد که با این کتابها برابری میکند.
ما احساس کردیم باید کاری برای کتابهای تألیفی انجام دهیم. این دغدغه ما بود. با توجه به نامگذاری سال با عنوان «حمایت از کالای ایرانی» از سوی مقام معظم رهبری، احساس تکلیف بیشتری کردیم. در طرح تابستانه بین کتابهای ترجمه و تألیف تفاوت تخفیف وجود خواهد داشت. به احتمال زیاد کتاب ترجمه با ۱۵ درصد و کتابهای تألیفی با ۲۵ درصد تخفیف به فروش میرسد یعنی اختلاف ۱۰ درصدی را برای کتاب تألیفی قائل خواهیم بود. این تفاوت تخفیف در طرحهای بعدی هم اعمال خواهد شد. شاید تخفیف زیاد نباشد اما رویکرد ما را نشان میدهد که به پدیدآورندگان ایرانی توجه میکنیم. از طرفی هم نویسندگی شغل حساب نمیشود و حقالتألیفی که به نویسنده پرداخت میشود بسیار اندک است بنابراین نویسنده انگیزهای برای نوشتن ندارد. به نظر میرسد در سیاستگذاری باید به صورت کلان به بحث تألیف بپردازیم. وظیفه ارشاد پرداختن به فرهنگ عمومی جامعه است و وظیفهای ندارد که در حوزه علم وارد شود. باید تفات قائل شویم. البته نظرات موافق و مخالف زیادی در این زمینه وجود دارد.
در طرح عیدانه سعی کردیم کتاب درسی را حذف کنیم اما آنطور که ایدهآل ما بود نشد. قطعا در طرح تابستانه کتاب دانشگاهی را حذف میکنیم تا مورد حمایت طرح قرار نگیرد. مثلا کتاب «مقررات ساختمان» را که جزء کتابهای پرفروش عیدانه بود بررسی کردم که علتش چیست، فهمیدیم مهندسان عمران امتحانی داشتند و همه هجوم آوردند تا کتاب را با تخفیف زیاد بخرند. یکی از اهداف طرح ما افزایش مطالعه عمومی در حوزه فرهنگ بود و میخواستیم از ادبیات و داستان و شعر حمایت کنیم. کتاب درسی و دانشگاهی نوعی مطالعه موظف است، ما باید به مطالعه غیرموظف بپردازیم که بتواند آگاهی را یک پله بالاتر ببرد.
مجتبی تبریزنیا، مدیر اطلاعرسانی خانه کتاب: در کتابهای درسی مرزهای کوچکی بین کتابها وجود دارد. کتابهای کمکدرسی را که مستقیما با کتابهای درسی مرتبطاند تا دوره دبیرستان میتوانیم تفاوت بگذاریم، و اینها قطعا حذف میشود. اما بعد از کنکور بسیاری از کتابها تحقیقی است و برخی هم درسی نیستند بلکه مکمل درسی هستند. بسیاری از ناشران به اسم ناشر دانشگاهی فعالیت میکنند که دانشگاهها این کتابها را به عنوان متون درسی قبول ندارند. دانشگاههایی هم داریم که کتاب چاپ میکنند. بخواهیم ریز شویم تفکیک کار سختی است و باید مصداقی عمل کنیم. شاید بتوانیم خیلی راحت حذف کنیم اما از طرف دیگر میتواند نقطه ضعفی برای طرح باشد. باید کتابهای درسی را دقیقتر تعریف کنیم که منظورمان از کتاب دانشگاهی چیست. البته کتاب تست را میتوانیم حذف کنیم.
خیلی از کتابها قرآنی هستند. در دو استان کتاب پرفروش طرح عیدانه کتاب قرآن بوده است. آیا میتوانیم حذف کنیم؟ از طرفی شاید من موافق باشم که ترجمه ارزش تألیف را ندارد و ما باید از تألیف حمایت کنیم، اما پرفروشترین کتابهای ما کتابهای ترجمه است و این کتابها خوانده میشود. آیا کتاب خواندن جزء اهداف ما نیست؟
نیکنام حسینیپور: پالایش سخت است اما پالایش در برنامههایمان هست.
- گذشته از اینکه برخی نگاهها معتقدند دادن یارانه به مصرفکننده از نظر علم اقتصاد و تجربههای جهانی، مدل موفقی نیست، مساله این است که دستاوردهای طرح چقدر با اهداف آن مطابقت دارد؟ همه میدانیم قیمت کتاب درسی بالاست و در عین حال، همه دانشجویان مجبورند این کتابها را بخرند. آیا تخصیص یارانه به این کتابها ما را از هدف بالا بردن سرانه مطالعه دور نمیکند؟ از طرف دیگر، یک دغدغه و معضل هم بحث سندسازی است. با این برنامه شما برای حمایت از کتابهای تالیفی، ممکن است افرادی برای اینکه از تخفیف ۲۵ درصد برای کتابهای غیرتالیفی استفاده کنند، شابک کتاب دیگری را بزنند. برای جلوگیری از این سوء استفادههای احتمالی چه کارهایی انجام میشود؟
- احتمال اینکه در اعطای یارانه فساد به وجود بیاید و طرح از اهداف خود منحرف شود وجود دارد. نه در بخش کتاب بلکه در همه طرحهایی که انجام میشود و در همه حوزهها این موضوع وجود دارد. ما احساس میکنیم این اتفاق میافتد بنابراین تصمیم گرفتیم جنبه نظارتیمان را قویتر کنیم اما بخشی از نظارت با مشارکت ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها انجام میشود، آنها باید نظارت داشته باشند که طرح به اهداف خود پایبند باشد. اما این امکان وجود ندارد که ۷۰۰ کتابفروشی را همزمان بازرسی کنیم. باید کتابفروشی این مسئولیت را بپذیرد. همانگونه که در نمایشگاه کتاب ناشر باید مسئولیت بپذیرد و بن کتاب نقد نکند. زمانی که ناشر نپذیرد بن کتاب را نقد کند، صاحب بن، بن را صرف خرید کتاب میکند.
به نظرم این موضوع چند ضلع دارد؛ خانه کتاب، کتابفروشی و مخاطب. مخاطب باید این مسئولیت را بپذیرد و کتابی را که میخواهد بخرد. درصدی از انحراف را برای این موضوع میگذاریم ولی این انحراف نباید بیش از اندازه باشد. بخش نظارتی را قویتر میکنیم اما امکان اینکه بر همه کتابفروشیها نظارت کنیم وجود ندارد؛ مگر اینکه کتابفروشی به احساس مسئولیت برسد که خودناظری کند و به اهداف اولیه طرح پایبند باشد. البته در مواردی با متخلفان برخورد کردیم. پنل آنها بسته شد اما اطلاعرسانی نکردیم که شأن کتابفروشی حفظ شود. چندین بار هم تذکر دادیم. حتی تصمیم گرفتیم به کتابهای ناشرانی که در نمایشگاه کتاب تخلف کردهاند یارانه تعلق نگیرد.
تبریزنیا: نگاه ما تولید بوده است. در مدت زمانی برخی به خاطر استفاده از امکانات به سمت نشر آمدند. حجم ناشران در کشور ما غیرمنطقی است. زمانی که تولیدات زیاد شود، جایی برای عرضه وجود ندارد. ما ویترینی برای عرضه نداشتیم. برای اختصاص یارانه مکانیزم خوبی داشتیم که خاص ما بود، چون به مصرفکننده یارانه داده نشد بلکه به کتابفروشی به اسم خریدار داده شد.
منبع: ایسنا
61