آیا قاجاریه دوره انحطاط هنر بود؟
آیا تصویری که مورخان دوره پهلوی از دوره قاجار و نسبتش با هنر ارائه دادهاند، تصویر درستی است یا اینکه کوشیده شده تمام پیشرفتها به دوره پهلوی منسوب شود؟
در دوره پهلوی مورخان غربی و ایرانی کوشیدند که تصویری منفی و منحط از دوره قاجار ارائه دهند. در آن دوره سعی شد تصویری کاملاً عقبمانده، رشد نایافته، بدوی، خرافی و فاسد از همه ساحات سیاسی، اقتصادی، علمی، اجتماعی، ادبی و هنری ایران قاجاری ارائه گردد و همه پیشرفتها و دستاوردها و محسنات به دوره پهلوی منسوب شود.
مقایسه وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دوره قاجار با ادوار قبل و بعد از آن و همچنین تحولات و تغییرات این امور طی دوره قاجار از تخصص این فقیر و موضوع این نوشته خارج است، اما در حوزه فرهنگ و هنر و ادبیات میتوان گفت که چنین تصوری دقیق نیست و جا دارد کم و کیف هنر و ادب در آن دوره تاریخی با نگاهی کارشناسانه بررسی شود و صعود و زوال هنرهای گوناگون جداگانه مورد توجه قرار گیرد.
در این نوشته فهرستوار به مرور اجمالی شاخههای مختلف هنر در دوره تقریباً ۱۳۰ ساله حکومت قاجاریان میپردازیم.
موسیقی
موسیقیدانان در دربار قاجاریان جایگاهی خاص داشتند. تشکیل گروههای جدید موسیقی نظامی از دوره ناصرالدین شاه انسجام یافت و سبب آشنایی ایرانیان با قواعد موسیقی کلاسیک غربی شد. ایرانیان به مرور آنچه در زمینه نتنویسی، آهنگسازی و ارکستراسیون سازهای غربی آموخته بودند، به موسیقی سنتی ایران (و تا حدی به موسیقی مقامی و نواحی) تسری دادند. صنعت ضبط صدا و پخش صدا(گرامافون) در همین دوره به ایران راه یافت و اولین صفحههای گرامافون از موسیقی ایرانی(البته در استودیوهای خارج از ایران) ضبط و تولید شد.
ترانهسرایی و تصنیفسرایی در این دوره جان دوبارهای یافت و موسیقی جدید مردمی شکل گرفت و به اجرای کنسرتها و اپرا انجامید. همچنین مؤسسات آموزشی رسمی موسیقی غربی در ایران ایجاد شد. دیگر آنکه پس از سالها کتاب جدیدی درباره تئوری موسیقی در ایران (به قلم فرصتالدوله) تألیف شد.
در آن دوره هنرمندان بنام و اساتید طراز اول موسیقی به فعالیت میپرداختند و بسیاری از آنچه به نام گنجینه موسیقی ایرانی و موسیقی دستگاهی و مقامی میشناسیم در دوره قاجار نضج یافته است.
نمایش
در هنر نمایش ایرانیها حتی پیش از نگارش اولین داستانهای مدرن، نمایشنامهنویسی به سبک جدید و غربی را آغاز کردند. در دوره قاجار نمایشنامههای متعددی ترجمه و تألیف شد و اولین گروههای نمایش مدرن و اولین سالنهای تئاتر آغاز به کار کردند. در تهران به دستور شاه سالنهای بزرگ نمایش مشابه کشورهای غربی ساخته شد. همچنین نگارش مقاله و نقد درباره نمایشها باب شد. منسوب ساختن آغاز هنر مدرن نمایش به دوره پهلوی یک تحریف بزرگ است.
نقاشی
درخصوص نقاشی قابل ذکر است که آشنایی هنرمندان ایرانی با هنر اروپایی و تأثر از آن از دوره صفویه آغاز شد و در فرنگیسازی، نگارگری، نقاشیهای گل و مرغ و مکتب نقاشی قاجار نمود یافت. مکتب نقاشی قاجار دربردارنده دهها نقاش مشهور و چیرهدست است. یکی از رشتههایی که در دوره فتحعلیشاه اعزام دانشجو به اروپا داشته است، نقاشی بوده است. پادشاهان قاجار شیفته نقاشی واقعگرا و کلاسیک اروپایی شده بودند و بهطور جدی از این هنر حمایت میکردند. آموزش دهها هنرجوی نقاشی در خارج و داخل ایران و تاسیس مراکز آموزشی نقاشی حاصل این رویکرد بود.
پادشاهان قاجار قصرهای جدید خود را با نقاشیهایی به این سبک جدید مزین کردند. کمالالملک، خانواده، همکاران و شاگردانش نماد جریان نوی نقاشی ایران در این دوره هستند. نقاشی قاجاری منحصر به مکتب قاجار و یا جریان کلاسیسیم اروپایی نیست بلکه مکاتب سنتی همچون نقاشی قهوهخانهای و احیای دوباره مینیاتور هم محصول همین دوره است.
سینما
سینما پنج سال پس از اختراعش به ایران راه یافت و اولین سالن سینما حدود ۱۳ سال پس از اولین آن در جهان، در ایران آغاز به کار کرد. در همان دو سه دهه آخر قاجار، سینما در ایران گسترش فراوانی یافت. سالنهای نمایش متعددی در تهران و شهرهای بزرگ شکل گرفت و ضبط و تولید فیلمهای مستند، خبری و کوتاه آغاز شد. همینطور تلاشهایی برای آموزش نظاممند سینما. اما اولین فیلمهای بلند داستانی در دوره بعدی (پهلوی اول) ساخته شدند.
خوشنویسی
از دیگر هنرهای بالنده در دوره قاجار باید از خوشنویسی یاد کرد که تأثر اندکی از هنر جهان داشت، اما تأثیراتی از صنعت چاپ پذیرفت. مثلاً چاقنویسی ابداع و تحولی بود که به تناسب چاپ سنگی در خط نستعلیق روی داد. خوشنویسی در دوره قاجار پویا و پررونق و شکوفا بود و نوآوریهای فراوان در انواع گوناگون خط و حضور اساتید قدری را تجربه کرد.
قصهگویی
قصهگویی از دیگر هنرهای مرسوم آن زمانه بود. هنری که در اواخر قاجار با افول مواجه شد. با این حال پادشاهان قاجار قصهگویان رسمی داشتند و شبکه قصهگویان دورهگرد هم در همه کشور فعال و مقبول بودند. پادشاهان قاجار توجه چندانی به نقش حکومت در سلسله نقبا نداشتند اما این ساختار سنتی به حیات خود ادامه میداد. قصهگویی همچون دیگر هنرها خود را با تحولات اجتماعی وفق داد و نقش قصهگویان در مشروطه و نهضت جنگل شاهدی بر آن است.
دلقکها
یکی از فعالیتهای هنری مرسوم دربارهای قاجاری که پیش از ایشان چنان رسمیت و فراوانی نداشت، حضور دلقکها بود. لوطی صالح شیرازی، کریم شیرهای، شیخ شیپور، اسماعیل بزار، شغالالملک، علییون، ... گونهای هنر درباری که مخلوطی از طنز و سخنوری و نمایش را ارائه میدادند.
کتابآرایی
از جمله هنرهایی که در دوره قاجار با رشد و گسترش فراوانی روبهرو شد، کتابآرایی بود. پس از رواج چاپ سنگی، هنرمندان ایرانی به تصویرگری و کتابآرایی روی آوردند و در آن از همه بضاعت هنر ایرانی همچون خوشنویسی و تذهیب، همچنین نگارگری و نقاشی قاجاری و قطاعی و حکاکی و نقاشی روی شیشه و طراحی قالی و ... استفاده کردند و نوعی هنر فاخر و بومی پدید آوردند که در جهان بیسابقه بود.
عکاسی
عکاسی هنر جدیدی بود که به سرعت در ایران گسترش یافت. ملک قاسم میرزا، شاهزاده غربگرا اولین عکاس ایرانی است که در دوره محمدشاه قاجار به عکاسی پرداخته است. پادشاهان قاجار خود به عکاسی پرداختند و این هنر خیلی زود به کوچه و بازار و زندگی مردم راه یافت. عکاسی همچنین از طریق گراورسازی، نقشی جدید در صنعت نشر و مطبوعات یافت. جدا از عکاسان خارجی که در ایران عکاسی کردند، تأسیس عکاسخانه مبارکه، رواج عنوان عکاسباشی و آموزش عکاسی در دارالفنون نشان از جایگاه عکاسی در آن دوران دارد.
سایر هنرها
سایر شاخهها و انواع هنر همچون معماری، مجسمهسازی، طراحی پارچه و لباس، و ... هم در این دوره با شکوفایی و نوزاییهایی روبرو بود و ضمن تأثیرپذیری از هنر جهان به تجربههایی برای رسیدن به هویت ملی رسید.
با توجه به آنچه بسیار گذرا مطرح شد، میتوان گفت هنر ایران در دوره قاجار از رشد کمی و کیفی قابل قبولی برخوردار بوده و ضمن عرضه مکاتب نو و همچنین تعامل با هنر جهان، زمینهساز قدرتمندی برای تحولات دوره بعد شده است.
منبع: تسنیم
72