مهدی طارمی نه، پس چه کسی؟
در این تیم تقریبا همه ستارههایش بالای ۳۰ سال شدهاند؛ ولی چه کسی میتواند بگوید الان مهاجمی جوانتر که بهتر از مهدی طارمی ۳۱ساله باشد، در فوتبال ایران وجود دارد؟ یا به طور کلی تجربه مدافعان و جنگندگی آنها در این سنوسال را کدام بازیکن جوان به دست آورده است؟
تیم ملی فوتبال ایران امروز در دومین مرحله از رقابتهای انتخابی جام جهانی در ورزشگاه آزادی به مصاف هنگکنگ میرود تا احتمالا یکی از سادهترین بازیهایش در این مرحله را تجربه کند. البته فوتبال هنگکنگ همین چند وقت پیش در رده امیدها، فوتبال ایران را غافلگیر کرده و نشان داده اگر دستکم گرفته شود، میتواند خطرناک باشد.
باوجوداین کیفیت بازیکنان تیم ملی بزرگسالان ایران به حدی است که کمتر کسی نگران این بازی میشود. ستارههای تیم ملی برای حضور در این دیدار بهخط شدند و انگیزه زیادی برای درخشیدن دارند؛ ولی مشکل اینجاست که این تیم، این روزها به دلیل پیربودن حسابی مورد انتقاد قرار گرفته و وعده اولیه مربیان برای تغییر نسل هم حالا سمتوسوی دیگری گرفته و مشخصا بحثی روی پایینآوردن میانگین سنی بازیکنان تیم ملی ایران ندارند.
این موضوع برای اولین بار نیست که گریبان فوتبال ایران را گرفته است؛ پیشتر در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر که تیم ایران با کارلوس کیروش در آن جام به میدان رفته بود، یک رکورد منفی به ثبت رسیده بود. ماجرا از این قرار بود که میانگین سنی تیم ملی ایران با هدایت کارلوس کیروش در قطر ۲۸.۹ سال بود که از این نظر بالاتر از هر ۳۱ تیم دیگر حاضر در رقابتها قرار گرفته بود. آن رکورد منفی اگرچه بهظاهر تأثیر زیادی در روند تیم ملی ایران نداشت؛ ولی در طول رقابتهای سنگین، کمی خودنمایی کرد و نشان داد که نیاز به انرژی بیشتری در بازیهای بزرگ است.
اینطور شد که فرضیه تغییر نسل یا دستکم کمترکردن میانگین سنی بازیکنان تیم ملی در ادامه مسیر در دستور کار قرار گرفت. این برنامه با انتخاب سرمربی جدید ایران، بهعنوان یکی از اهداف در نظر گرفته شد؛ ولی درست از زمانی که امیر قلعهنویی هدایت تیم ملی ایران را به دست گرفته، رسما تغییری در این زمینه به وجود نیامده هیچ؛ بلکه آمار بدتر هم شده است. بسیاری امید داشتند که با تغییر کادر فنی تیم ملی، تفکرات قدیمی هم رخت بربندد و فرصت بیشتری در اختیار بازیکنان جوان قرار بگیرد؛ ولی قلعهنویی رسما عکس این ماجرا را در پیش گرفته است.
جالب است که این مربی ایران برای حضور در رقابتهای چهارجانبه تورنمنت ۲۳ بازیکن را به اردوی تیم ملی فراخواند که میانگین سنی آنها ۲۹.۱ شد! یعنی از تیم ایران در جام جهانی که پیرترین تیم دنیا محسوب شد، باز هم مسنتر. قلعهنویی که پیشتر نشان داده بود شجاعت استفاده از بازیکنان جوان در ترکیب را دارد، حالا از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده و میگوید بازیدادن به بازیکنان جوان کار باشگاههاست و نباید انتظار چنین رویهای را در تیم ملی داشت. «ما باید پشتوانهسازی کنیم؛ همان کاری که در سال ۲۰۰۶ انجام داده و تیم ملی «ب» را تشکیل دادیم. درحالحاضر زمان نداریم؛ ولی خوشبختانه بازیکنان در شرایط مسابقه هستند. اینها کمکم باید کنار تیم ملی باشند و در صورت تغییرات باید با زمان خاص خودش صورت بگیرد. خیلیها میگویند تیم ملی پیر است؛ اما من این اعتقاد را ندارم. احسان حاجصفی ۹۰ دقیقه برابر مارسی بازی کرده است. کادر فنی تیم حاجصفی وضعیت بدنی این بازیکن را بررسی کرده که به او بازی داده است؛ بنابراین تا جایی که میتوانیم، باید از این نفرات استفاده کنیم. چنین بازیکنانی از نظر اخلاقی و فنی مورد تأیید ما هستند و تلاش زیادی میکنند. در تیم ملی جوانگرایی نمیشود؛ بلکه این کار باید در باشگاهها انجام شود».
با وجود این موضوع امیر قلعهنویی در ادامه مسیر نشان داد که کمی انتقادات درباره شرایط سنی تیم ملی را پذیرفته؛ چون برای همین دوره از بازیهای مرحله انتخابی تلاش کرده با دعوتکردن تعدادی از بازیکنان جوان، میانگین سنی را کاهش دهد. قلعهنویی اینبار به جای ۲۳ بازیکن، ۳۰ بازیکن را به تیم ملی فراخوانده که در بین آنها چند شگفتی از لحاظ سنی هم دیده میشود؛ مثلا او سه بازیکن ۲۰ساله و دو بازیکن ۲۱ و ۲۲ساله را به تیم ملی فراخوانده؛ ولی در عوض امید ابراهیمی ۳۶ساله را که بسیاری تصور میکردند دیگر فرصت بازی در تیم ملی نصیبش نخواهد شد، به تیم ملی فراخوانده است. این موضوع البته روی دیگری هم دارد؛ چراکه در بین همین ۳۰ بازیکن جدید دعوتشده، ۱۴ بازیکن ۳۰ و بالاتر از ۳۰ سال به اردو فراخوانده شدهاند؛ ولی با بررسی همه این موارد تا حدودی میانگین سنی بهتر شده و حالا این تیم جدید به میانگین سنی ۲۸.۳ رسیده است. بدیهی است که این میانگین سنی در مقایسه با جام جهانی و پس از آن، اگرچه اندکی کاهش داشته؛ ولی هنوز تا سطح مورد نیاز و قابل قبول در دنیا فاصله دارد.
البته باید به این پدیده از زاویهای دیگر هم نگاه کرد؛ اول اینکه آیا بازیکن جوان شایستهای در فوتبال ایران وجود دارد که پشت خط تیم ملی مانده باشد؟ پاسخ این سؤال را میشود در همان تیمهای باشگاهی جست. این همان موضوعی است که شاید قلعهنویی در لفافه به آن اشاره کرده است. فوتبال باشگاهی در ایران چند سالی میشود تبدیل به فوتبالی مصرفی شده و از آنجا که مدیران توقع کسب امتیاز و نتیجه به هر قیمتی را دارند، طبیعتا میداندادن به جوانان کمتر شده است. این مورد نافی اتفاقات عجیبوغریب در ردههای پایه هم نیست. بر کسی پوشیده نیست که ضعفهای اساسی در بازیکنسازی وجود دارد و این روزها در ردههای پایه، پول بیش از استعداد حرف میزند.
با تداوم چنین موضوعی، قاعدتا تعداد جوانان شایستهای که به تیم اصلی میرسند و فرصت بازیکردن را به دست میآورند، کمتر میشود؛ اما مورد دوم شرایط کنونی ستارههای پا به سن گذاشته فوتبال ایران است. در این تیم تقریبا همه ستارههایش بالای ۳۰ سال شدهاند؛ ولی چه کسی میتواند بگوید الان مهاجمی جوانتر که بهتر از مهدی طارمی ۳۱ساله باشد، در فوتبال ایران وجود دارد؟ یا به طور کلی تجربه مدافعان و جنگندگی آنها در این سنوسال را کدام بازیکن جوان به دست آورده است؟ اینها منهای درنظرگرفتن پیشرفت علم در تمرینات فوتبال و بهداشت زندگی فردی بازیکنان است. مواردی که به کیفیت کار بازیکنان بالای ۳۰ سال افزوده و حالا شاید برای این دست از بازیکنان، سپردن جایشان به جوانان، خیلی زود باشد؛ این موضوعی است که مهدی طارمی، ستاره خط حمله تیم ملی ایران هم به آن اشاره میکند و میگوید: «هرکسی یک نظری دارد. ما نمیتوانیم جلوی نظر کسی را بگیریم. هرکسی از نظر خودش حق دارد. من میخواهم یک مثال خوب بزنم. پپه در پورتو و تیم ملی پرتغال در سطح بالا بازی میکند. فوتبال در مقایسه با قبل پیشرفت کرده و شرایطی وجود دارد که بازیکنان در صورت رعایت شرایطی میتوانند تا سنین بالا بازی کنند. این اسامی، بازیکنان خوبی هستند که به تیم ملی کمک میکنند. اینها مسائل حاشیهای است. به هر حال سرمربی تیم ملی تصمیم گرفته یکسری بازیکنان را دعوت کند. به نظرم باید به نظر سرمربی و کادر فنی احترام بگذاریم. انشاءالله در جام ملتها با ترکیب بازیکنان جوان و مسن به موفقیت میرسیم».
نظریه پیرشدن تیم ملی اگرچه کاملا درست است؛ ولی برای تورنمنتهایی مثل لیگ ملتهای آسیا که قرار نیست بازیکنان مسابقات زیادی را برگزار کنند، شاید چندان دغدغه هم نباشد. به عبارتی در اینگونه تورنمنتها برای رسیدن به فینال شش یا هفت بازی کافی است که بدن بازیکنان سیوچند ساله با توجه به فاصلهای که بین مسابقات وجود دارد، چندان مشکلی با این مورد نخواهد داشت. گو اینکه این موضوع هم نمیتواند تبدیل به بهانهای شود که این میانگین سنی در طول قریب به پنج یا شش سال کوچکترین تغییری نکند. شاید بهترین گزینه همان چیزی باشد که مهدی طارمی میگوید؛ اینکه تیم ملی در ادامه با ترکیبی از بازیکنان جوان و باتجربه به مصاف رقبا برود.