«دل آقای طالقانی در زندان از مجاهدین خلق خون بود»
موقعی که در زندان بودیم در شب ۴ آبان ۵۷ رژیم خواست که به زندانیان آوانسی بدهد، لذا بندهای زندان را باز گذاشت تا زندانیان بتوانند همدیگر را ببینند. در آن شب مسعود خان (رجوی) و موسی خان (خیابانی) پیش ما آمدند.
یکشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۶۰ روزنامه کیهان مشروح سخنان آیتالله منتظری را در مراسم تشییع جنازه چند تن از شهدای نجفآباد منتشر کرد. آیتالله منتظری در این سخنرانی به شدت به مجاهدین خلق و به ویژه سردسته آنان مسعود رجوی تاخته و در سخنانی افشاگرانه از مذاکرات مسعود رجوی و موسی خیابانی در زندان شاه با خود و آیتالله لاهوتی پرده برداشت. بخشهایی از این سخنرانی را در پی میخوانید:
... ما نباید به حال شهدا گریه کنیم، چون آنها به سعادت ابدی رسیدهاند. ولی ما اگر خون آنها را پلی برای رسیدن به مقام و قدرت قرار دهیم بدبخت هستیم. من بارها به آنها که منحرف شدهاند تذکر دادهام که رهبران شما کسانی هستند که شما را بازیچه قدرتطلبی خود قرار دادهاند و از احساسات شما سوءاستفاده میکنند. موقعی که در زمان رژیم شاه مدفون در زندان بودیم در شب ۴ آبان ۵۷ رژیم خواست که به زندانیان آوانسی بدهد لذا بندهای زندان را باز گذاشت تا زندانیان بتوانند همدیگر را ببینند. در آن شب مسعود خان (رجوی) و موسی خان (خیابانی) پیش ما آمدند. مسعود آمد پیش من و موسی رفت پیش آقای لاهوتی و مدت ۲ ساعت با ما حرف زدند.
موسی همان حرفهایی را به آقای لاهوتی گفت که مسعود به من گفت. آنها گفتند: حالا که رژیم شاه دارد به دست آقای خمینی سقوط میکند خمینی کسی را ندارد که حکومت تشکیل دهد و این تنها ما هستیم که لیاقت تشکیل حکومت داریم. شما این مطلب را به آقای خمینی برسانید. اینها از اول در فکر رسیدن به قدرت بودند. لذا جوانان ما را فریب دادند و حتی نگذاشتند که جوانان ما کتاب بخوانند و یا رادیو - تلویزیون گوش دهند و آنها را فریب دادند. من آنگونه که از شهادت فرزندم و دیگر عزیزان متأثرم، از کشتن این جوانان منحرفشده نیز متأثرم، ولی چه باید کرد اینها در اثر انحراف رو در روی انقلاب ایستادهاند.
حضرت علی دلش خون بود از اینکه عدهای مسلمان تروریست شدند و رو در روی او ایستادهاند و سرانجام او را نیز شهید کردند. خداوند میفرماید: ای پیامبر با کفار و منافقین جهاد کن و با خشونت با آنها رفتار کن.
اگر انقلاب مردم و رهبری امام نبود مسعود و امثال او از زندان آزاد نمیشدند و یا در زندان میپوسیدند. اینها بعد از انقلاب اسلحهها و پولهای مردم را دزدیدند و در کردستان با دموکراتها و کمونیستها همکاری کردند و نه در اشغال سفارت آمریکا و نه در جنگ به ما کمک کردند. اینها که قبل از انقلاب برای رسیدن به قدرت این همه از امام تعریف کردند اکنون که فرار کرده و به فرانسه رفتهاند به امام اهانت میکنند. آیا این نفاق نیست؟
در حوادث زندان با مرحوم طالقانی مخالفت میکردند و با کمونیستها بودند. در زندان دل آقای طالقانی از آنها خون بود. ای جوانان عزیز شما چگونه اسلام راستین را تشخیص میدهید اما یک پیرمرد ۸۰ ساله که عمری در خدمت اسلام بوده همچون رهبر انقلاب، اسلام را تشخیص نمیدهد؟
آیا محمد منتظری بیشتر به انقلاب خدمت کرد یا مسعود رجوی؟ من دیگر نمیخواهم بگویم که در خانههای تیمی چه میگذرد و چه بیعفتیها، اینها پلی هستند برای کمونیسم. رجوی در ایران دیگر جایی ندارد. بنیصدر آن وقت که در ایران بود هیچ غلطی نکرد. البته فکر نکنید که آمریکا اینهایی را که آبرویی ندارند به روی کار بیاورد ولی استفاده خود را از آنها میکند...
منبع: انتخاب
24